کد خبر: ۳۰۸۰۴۷
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۴ - ۲۶ خرداد ۱۴۰۴
در گفتگوی اقتصاد۲۴ با یک کارشناس برجسته مسائل بینالملل مطرح شد؛
یک کارشناس مسائل بینالملل میگوید: تحولات اخیر، بهویژه اقداماتی که در سطح منطقهای صورت گرفت، ابعاد جدیدی به معادلات دیپلماتیک افزوده است. حمله اسرائیل در شرایطی رخ داد که کانالهای دیپلماتیک غیرمستقیم میان ایران و ایالات متحده فعال بود. نکته حائز اهمیت، گزارشهایی است که از نقش احتمالی طرفهای ثالث در این رخدادها حکایت دارد، از جمله اطلاعاتی که برخی منابع رسانهای آمریکایی در خصوص همکاریهای اطلاعاتی با اسرائیل منتشر کردهاند.
اقتصاد۲۴- معادلات امنیتی خاورمیانه این روزها بیش از هر زمان دیگری در نقطه عطفی حساس قرار گرفته است. در پی تحولات اخیر و تنشهای بیسابقه میان ایران و اسرائیل، صحنه دیپلماسی منطقهای با پرسشهای بنیادینی مواجه شده است. این رخدادها در شرایطی به وقوع پیوست که کانالهای مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و ایالات متحده فعال بود؛ وضعیتی که با حمله نظامی و پیامدهای آن، پیچیدگیهای مضاعفی یافت.
در کمال تعجب، در حالی که واشنگتن پس از این حملات، بر ضرورت بازگشت ایران به میز مذاکره تاکید میکند، واکنش رسمی تهران، بهویژه در سطوح عالی حکمرانی ایران، در قبال نقش احتمالی ایالات متحده در تحولات اخیر، سکوتی قابل تأمل را در پی داشته است.
این رویکرد، ابهامات عمیقی را در خصوص اهداف واقعی بازیگران، استراتژیهای پنهان و آینده دیپلماسی هستهای و منطقهای ایران مطرح میسازد. آیا این سکوت نشانهای از یک بازی پیچیده دیپلماتیک است یا بازتابی از درک جدیدی از واقعیتهای میدانی؟ و آیا درخواست آمریکا برای مذاکره، در سایه سکوت تهران، میتواند به معنای تغییر پویاییهای قدرت و چانهزنی باشد؟
مهدی خورسند، کارشناس برجسته مسائل بینالملل، در پاسخ به این سوال، به اقتصاد۲۴ میگوید: «تحولات اخیر، بهویژه اقداماتی که در سطح منطقهای صورت گرفت، ابعاد جدیدی به معادلات دیپلماتیک افزوده است. این حمله در شرایطی رخ داد که کانالهای دیپلماتیک غیرمستقیم میان ایران و ایالات متحده فعال بود. نکته حائز اهمیت، گزارشهایی است که از نقش احتمالی طرفهای ثالث در این رخدادها حکایت دارد، از جمله اطلاعاتی که برخی منابع رسانهای آمریکایی در خصوص همکاریهای اطلاعاتی با اسرائیل منتشر کردهاند».
او ادامه میدهد: «در چنین فضایی، بازگشت به مذاکرات نیازمند ارزیابی دقیق شرایط است. به نظر میرسد طرفهای مقابل، بهویژه ایالات متحده، عمدتاً با رویکرد پاسخگویی به نگرانیهای شرکای منطقهای خود، بهخصوص اسرائیل، به موضوع هستهای ایران مینگرند. این دیدگاه از گذشته نیز وجود داشته است؛ کما اینکه در مذاکرات پیشین در سال ۲۰۱۱، برخی مقامات اسرائیلی صراحتاً عنوان کرده بودند که دغدغههای اصلی در مورد برنامه هستهای ایران، بیش از آنکه مربوط به گروه ۱+۵ باشد، ناظر بر نگرانیهای امنیتی اسرائیل است. در نتیجه، ایران باید با در نظر گرفتن این ابعاد، راهبرد دیپلماتیک خود را بازتعریف کند».
مذاکره زیر آتش: آیا بازگشت ایران به میز ممکن است؟
خورسند در پاسخ به این سوال که بازگشت فرضی ایران به مذاکره تحت اولتیماتوم ترامپ، چه تأثیری بر قدرت چانهزنی و موقعیت منطقهایاش دارد، اظهار میکند: «ورود به مذاکره تحت فشار یا اولتیماتوم، طبیعتاً میتواند بر قدرت چانهزنی هر کشوری تأثیر بگذارد. در شرایط کنونی، بازگشت به میز مذاکره بدون حصول اطمینان از رفع فشارها، ممکن است این برداشت را ایجاد کند که ایران در موضع ضعف قرار دارد یا از تقابل احتمالی نگران است.»
بیشتر بخوانید: صفآرایی دیپلماتیک علیه تجاوز نظامی به ایران/ حمله همزمان اسرائیل به حاکمیت ملی، امنیت منطقهای و قوانین بینالمللی
این کارشناس مسائل بینالملل در ادامه نیز میافزاید: «برای حفظ قدرت چانهزنی و تقویت موقعیت منطقهای، ضروری است که ایران پیش از هرگونه مذاکرهای، ضمن تقویت مولفههای قدرت خود، شرایطی را فراهم آورد که در آن بتواند با اطمینان از جایگاه خود، وارد گفتوگو شود.
تعیین تکلیف روشن با چالشهای امنیتی و منطقهای، میتواند به ایران کمک کند تا با دست بازتری در مذاکرات شرکت کند و فضای دیپلماتیک برای گفتوگو با ایالات متحده را نیز دستخوش تغییرات مثبت نماید».
خورسند درباره نقش جوامع بینالملل در کمک به حل پایدار این بحران تاکید میکند: «تجربه تاریخی نشان میدهد که نهادهای بینالمللی و جامعه جهانی، همواره با چالشهایی در جهت ایفای نقش مستقل و بیطرفانه و حتی گاه دور از حق مواجه بودهاند.
ساختار شورای امنیت سازمان ملل و حق وتو، اغلب منجر به این شده که منافع قدرتهای بزرگ بر اصول و قوانین بینالمللی ارجحیت یابد. این رویکرد، در برخی موارد، راه را برای سوءاستفاده از مکانیسمهایی مانند اسنپبک و بازگرداندن تحریمها باز کرده است».
بیشتر بخوانید: موشک تلآویو وسط میز مذاکرات؛ نقشه اسرائیل در بستن پنجره دیپلماسی میان تهران- واشنگتن عملیاتی شد
این کارشناس در این خصوص ادامه میدهد: «برای رسیدن به یک راهحل پایدار، جامعه بینالملل باید از رویکرد مبتنی بر منافع صرف قدرتها فراتر رود و بر پایه اصول عدالت، حقوق بینالملل و حل مسالمتآمیز اختلافات گام بردارد. این امر مستلزم بازنگری در ساختارها و مکانیزمهای تصمیمگیری در نهادهای بینالمللی است تا از تحمیل اراده یک یا چند کشور جلوگیری شود و زمینه برای دیپلماسی واقعی و رسیدگی به نگرانیهای همه طرفها فراهم آید.»
آزمون دشوار برای دیپلماسی ایران
خورسند درباره مسیرهای دیپلماتیک دیگری برای ایران اظهار میکند: «جمهوری اسلامی ایران در دو دهه اخیر، همواره تلاش کرده تا مسیر دیپلماسی را در قبال برنامه هستهای خود حفظ کند. از توافق سعدآباد با تروئیکای اروپایی در دهه ۸۰ شمسی که با وجود پایبندی ایران به تعهداتش، به دلیل بهانهجوییها و تحریمهای بعدی به سرانجام نرسید، تا مذاکرات برجام که در آن نیز ایران بخش قابل توجهی از توانمندیهای هستهای خود را محدود کرد، اما نتیجه مطلوب حاصل نشد.
حتی دولت کنونی نیز آمادگی خود را برای پذیرش برخی محدودیتها اعلام کرده، اما به نظر میرسد طرفهای غربی مطالبات فراتر از منطق و عقلانیت دارند. فراموش نکنیم، ایران به عنوان عضو NPT و پروتکلهای مرتبط، حق غنیسازی هستهای صلحآمیز را دارد. تأکید بر این حقوق و پایبندی به تعهدات خود در چارچوب قوانین بینالمللی، میتواند مبنایی برای هرگونه مذاکره احتمالی آینده باشد».