v چرا تحلیل صنایع مهم است؟
در بازار سرمایه، یکی از پایههای مهم تحلیل بنیادی، شناخت درست از صنعتی است که شرکت در آن فعالیت میکند. تحلیل صنعت، بهعنوان گام میانی بین تحلیل کلان اقتصاد و تحلیل شرکتی، به سرمایهگذار کمک میکند تا عملکرد یک شرکت را نه بهصورت مستقل، بلکه در بستر ساختار و شرایط رقابتی صنعت ارزیابی کند.
در واقع، بسیاری از فاکتورهایی که بر درآمد، هزینه، حاشیه سود و رشد یک شرکت تأثیر میگذارند، مستقیماً از شرایط حاکم بر صنعت ناشی میشوند؛ از جمله قیمتگذاری محصول، میزان تقاضای بازار، سیاستهای دولت، نوسانات ارزی، تحریمها، رقابت و فناوری.
بدون درک صنعت، تحلیل یک شرکت میتواند ناقص یا حتی گمراهکننده باشد. برای مثال، رشد فروش یک شرکت ممکن است نه به دلیل مزیتهای درونی، بلکه بهدلیل جهش کلی در تقاضای صنعت باشد. یا بالعکس، ضعف در عملکرد ممکن است ناشی از شرایط رکودی صنعت باشد، نه ضعف مدیریت شرکت.
v جایگاه تحلیل صنعت در فرآیند تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی یک شرکت معمولاً در سه سطح صورت میگیرد:
تحلیل کلان اقتصادی (Macro Analysis):
بررسی شاخصهایی مثل نرخ رشد اقتصادی، تورم، نرخ ارز، نرخ بهره، سیاستهای دولت، شرایط سیاسی و...
تحلیل صنعت (Industry Analysis):
تحلیل وضعیت کلی صنعت، ساختار بازار، رقبا، زنجیره ارزش، فرصتها و تهدیدها، چرخه عمر صنعت و…
تحلیل شرکت (Company Analysis):
بررسی صورتهای مالی، مدل کسبوکار، مزیت رقابتی، تیم مدیریتی، برنامههای توسعهای و…
در این بین، تحلیل صنعت پلی است بین تحلیل کلان و تحلیل شرکت. این مرحله به سرمایهگذار امکان میدهد تا درک کند که آیا یک شرکت در صنعتی پرپتانسیل فعالیت میکند یا در صنعتی رو به زوال؛ آیا رقابت در آن صنعت فشرده است یا انحصاری؛ و آیا شرکت از جایگاه رقابتی مناسبی در آن صنعت برخوردار است یا نه.
v ارزش استراتژیک تحلیل صنعت برای سرمایهگذاران
تحلیل دقیق صنعت میتواند به سرمایهگذار در موارد زیر کمک کند:
شناسایی صنایع پیشرو و فرصتمحور
پرهیز از سرمایهگذاری در صنایع رکودی یا در حال افول
درک صحیح از ریسکها و مزایای هر صنعت
مقایسه بهتر عملکرد شرکت با رقبای همصنعت
پیشبینی دقیقتر روند درآمدی و سودآوری شرکت
در مجموع، تحلیل صنعت ابزاری است که تحلیلگر را از تصمیمگیریهای صرفاً عددی و کوتاهنگرانه دور میکند و به او دیدی استراتژیک، دقیق و مبتنی بر ساختار میدهد.