اشارات نظر ؛ میلاد درخشانی

8 hours ago 1

نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر، نامه رسان من توست

گوش کن با لب خاموش سخن می‌گویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست

روزگاری شد و کس مَرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست

گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید
همه جا زمزمه عشق نهان من و توست

گو بهار دل و جان باش و خزان باش، ارنه
ای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست

این همه قصه فردوس و تمنای بهشت
گفت و گویی و خیالی ز جهان من و توست

نقش ما گو ننگارند به دیباچه ی عقل
هرکجا نامه‌ی عشق است نشان من و توست

(سایه) زآتشکده‌ی ماست فروغ مه و مهر
وه ازین آتش روشن که به جان من و توست

اشارات نظر قطعه‌ای از میلاد درخشانی متکی بر شعری از هوشنگ ابتهاج است. اجرای استودیویی این قطعه را می‌بینید و می‌شنوید.

Read Entire Article