همین چند وقت پیش آخرین بار از سوی دولتیها یک بار دیگر در انتقال پایتخت به مکران تاکید شد اما همان موقع میشد حدس زد که چنین ایدهای به سختی میتواند در ایران و با شرایط حاکم بر دولتها اجرایی شود .
به گزارش سرویس اجتماعی تابناک، مهدی بابایی کارنامی، رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس، معتقد است که انتقال پایتخت نیازمند بررسی دقیق، ارائه لایحه از سوی دولت و تصویب مجلس است. او تأکید میکند که این موضوع نمیتواند با دستور یک مقام یا بهصورت شتابزده اجرایی شود، بلکه باید تمام ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن سنجیده شود.
بابایی کارنامهای در گفتگو با خبرنگار تابناک میگوید: طرح این موضوع در سطح جامعه میتواند با کاهش تقاضا برای تمرکز در تهران، بهعنوان یک عامل بازدارنده عمل کند و از بار مشکلات پایتختنشینی بکاهد. با این حال، او اذعان دارد که این اقدام در کوتاهمدت عملی نیست و نیازمند زیرساختهای قانونی و تصمیمگیریهای کلان است.
بهانه های انتقال
از سوی دیگر، مجید نصیرپور، عضو هیئت رئیسه کمیسیون اجتماعی، دیدگاه محتاطانهتری دارد. او انتقال پایتخت را به دلیل هزینههای بالای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، غیرعملی میداند و معتقد است که با توجه به اقتضائات خاص جمهوری اسلامی، این طرح در سالهای آتی محقق نخواهد شد. نصیرپور تأکید میکند که طرح موضوعاتی مانند کمبود آب، بهتنهایی نمیتواند توجیهکننده انتقال پایتخت باشد. او بحران آب را واقعی اما مستقل از بحث انتقال پایتخت میداند و اشاره میکند که کاهش بارشها و افزایش مصرف، تهران را با چالش جدی آب مواجه کرده است. نصیرپور معتقد است که به جای طرحهای غیرواقعی مانند انتقال پایتخت، باید بر سرمایهگذاری در زیرساختها، مانند مدیریت منابع آب و انرژی، تمرکز کرد.
در این میان بررسی وضعیت تهران پس از جنگ ۱۲ روزه نیز نشان میدهد که این رویداد تأثیر قابلتوجهی بر الگوهای مهاجرت به یا از تهران نداشته است. به گفته بابایی، هرچند بحرانهای کوتاهمدت ممکن است نگرانیهایی ایجاد کند، اما مردم به زندگی عادی خود بازمیگردند و جمعیت تهران بهطور قابلتوجهی تغییر نمیکند. نصیرپور نیز با اشاره به نبود مطالعات دقیق، معتقد است که هزینههای بالای زندگی در تهران، مهاجرت به این شهر را محدود کرده و مناطق اطراف آن پذیرای جمعیت جدید بودهاند.
مشکلات پایتخت را حل کنید
در مجموع، گرچه انتقال پایتخت میتواند بهعنوان راهکاری برای کاهش تمرکزگرایی مطرح شود، اما فقدان زیرساختهای لازم، هزینههای هنگفت و پیچیدگیهای سیاسی و اجتماعی، این ایده را در حال حاضر غیرجدی کرده است. تمرکز بر مدیریت منابع آب، بهبود زیرساختها و کاهش فشار بر تهران، رویکردی منطقیتر به نظر میرسد.بابایی، نماینده ساری می گوید: هزینههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی این کار بسیار زیاد است و با توجه به شرایط موجود کشور، در سالهای پیشرو این اتفاق رخ نخواهد داد.اینکه برخی دوستان هر از گاهی این موضوع را مطرح میکنند، مشخص نیست با چه هدفی است؛ اما ما آمادگی لازم را در مجموعه نظام اداری و سیاسی کشور برای این اقدام مشاهده نمیکنیم. بنابراین، پیشبینی من این است که چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
وی درباره تاثیرات مشکل آب در شرایط زندگی در تهران گفت: قطعاً با کمبود آب مواجه هستیم. این موضوع بدیهی است؛ چرا که مردم شاهد کاهش بارشهای زمستانی، پاییزی و بهاری در سالهای ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ بودهاند. میزان مصرف آب نیز به دلیل افزایش دما در کشور، رشد داشته است. برای مشاهده وضعیت کافی است به ذخایر سد لتیان و سد کرج به عنوان دو منبع مهم آبی در محدوده تهران مراجعه کنیم.
ماوی می گوید: در گذشته در عمق ۶ متری زمین به آب میرسیدیم، اما اکنون کشاورزان برای رسیدن به آب تا عمق ۲۵۰ متری حفاری میکنند و همچنان به آب دست نمییابند. این نشاندهنده بحران جدی آب است. متأسفانه، در این زمینه هم فرهنگسازی لازم و هم سرمایهگذاری به موقع انجام نشده است.در حالی که با سرمایهگذاری و فرهنگسازی به موقع میتوانستیم، همانند بسیاری از کشورهای دنیا، دو نوع آب در دسترس مردم قرار دهیم تا منابع آبی بهتر مدیریت شود. متأسفانه این اقدامات انجام نشده و دولت فعلی نیز از آغاز کار با چالشهای داخلی و بینالمللی متعددی روبهرو بوده است. امیدواریم با گشایشهای پیشرو، فرصت سرمایهگذاری در این حوزه فراهم شود.
وی در نهایت می گوید: موضوعاتی همچون کمبود آب را نمیتوان به ضرورت انتقال پایتخت مرتبط دانست. انتقال پایتخت تابع مجموعهای از مسائل است و موضوعی تکبُعدی نیست که صرفاً به دلیل کمبود آب انجام شود. هزینه مالی این انتقال در شرایط فعلی غیرقابل محاسبه است و از این رو، طرح آن نیز غیرقابل قبول به نظر میرسد.