ایران تشنه مانده است/ گزارش هایی تکان دهنده از بحران آب در استان‏‌های شمالی کشور

4 hours ago 1

کد خبر: ۳۱۸۳۴۶

تاریخ انتشار: ۱۰:۲۸ - ۱۴ مرداد ۱۴۰۴

وضعیت منابع آب در زابل و مناطق اطراف آن به مرحله‌ای رسیده که نزدیک به فاجعه انسانی و زیست‌محیطی است. به گفته جواد هراتی، فعال اجتماعی در زابل، نه‌تنها آب در منطقه کمیاب و در حال قطع شدن است، بلکه همان میزان اندک موجود هم به سمت زاهدان منتقل می‌شود.

ایران تشنه

اقتصاد۲۴- در میانه مردادماه پنجمین سال خشکسالی در ایران، آمار‌های تازه‌ای از ذخایر آبی ۱۹ سد بزرگ کشور منتشر شد و شرایط ذخایر آب را روشن‌تر کرد: حالا ۱۹ سد بزرگ و مهم در تامین آب شرب و کشاورزی کمتر از ۲۰ درصد ذخیره آبی دارند و درمجموع بیش از ۸۰ درصد ظرفیت مخازن این سد‌ها خالی است. در این آمار تازه، نام تمام استان‌های کشور دیده می‌شود و چند سد شرایط بحرانی‌تری دارند: سد‌های لار، دوستی، طرق، ۱۵ خرداد، استقلال، شمیل و نیان، سرنی، سفیدرود، نهرین، ساوه، چاه‌نیمه‌ها، وشمگیر، گلستان، بوستان، نساء، تنگوییه و تهم. این سد‌ها بین ۱۶ تا ۹۷ درصد کاهش ورودی آب داشته‌اند و به مرحله اضطراری رسیده‌اند.

در شرایطی که نهاد‌های دولتی و کارشناسان به مردم توصیه می‌کنند از پمپ آب استفاده کنند و صرفه‌جویی را ادامه دهند، افت شدید فشار آب در شهر‌ها و روستا‌ها به ساعت‌هایی طولانی رسیده و قطع برق هم به آنها اضافه شده است. شرایط در استان‌های گرم، کویری و جنوبی سخت‌تر است و قطع برق و آب به‌صورت همزمان، دور تازه‌ای از زندگی در شرایط خشکسالی را آغاز کرده است. تعطیلی‌های گسترده هم نتوانسته از شدت این بحران کاهش دهد، بخش زیادی از شهر‌ها و روستا‌ها با افت شدید فشار آب روبه‌رو شده‌اند و تنها راه‌حل عبور از این تابستان خشک، صرفه‌جویی شهروندان، مطرح شده است و حالا آنها با خشکسالی به تنهایی روبه‌رو می‌شوند.

خشکسالی پنهان پشت چهره سبز شمال

اگرچه استان گیلان در نگاه بسیاری از مردم با باران‌های مداوم و طبیعت سرسبز شناخته می‌شود، اما واقعیت‌های زیست‌محیطی حاکم بر این استان نشان از یک بحران خاموش دارد. «مهلا»، یکی از زنان ساکن رشت، درباره این موضوع به «هم‌میهن» می‌گوید: «در گیلان بسیاری از منازل، آب را از طریق پمپ دریافت می‌کنند، بنابراین با قطع برق، آب هم قطع می‌شود. شاید در ظاهر، کمبود آب شرب نداشته باشیم، اما شرایط محیط‌زیستی استان اصلاً خوب نیست.»

به گفته او، بسیاری از تالاب‌ها خشک شده‌اند، ازجمله تالاب معروف بندر انزلی که «پل غازیان» از روی آن عبور می‌کند: «این تالاب همیشه پرآب بود، اما از بهار امسال به‌بعد، خشکی شدیدی در آن دیده می‌شود، تا جایی که کف تالاب قابل مشاهده شده؛ اتفاقی بی‌سابقه به گفته‌ی ساکنان محلی.» پسروی چندمتری دریای خزر و خشک‌شدن کامل رودخانه «سیاه درویشان»، از دیگر نشانه‌های بحران آبی در این استان شمالی است.

مهلا می‌گوید: «استخر‌های طبیعی در سراسر گیلان یا خشک شده‌اند یا در حال خشک شدن هستند، همچنین بستر بسیاری از رودخانه‌ها پایین رفته تا جایی که آب فقط تا مچ پا می‌رسد.» کشاورزی گیلان هم در معرض تهدید است؛ شالیزار‌های این استان که به رودخانه‌های محلی وابسته‌اند، به دلیل کاهش شدید سطح آب، در خطر از بین رفتن محصول قرار دارند.


بیشتر بخوانید:فیلم/ سخنگوی صنعت آب: وضعیت آب تهران را مدیریت کنیم


مهلا معتقد است که دلایل این بحران، ترکیبی از تغییرات اقلیمی و دخالت‌های انسانی است، به‌ویژه برداشت بی‌رویه شن و ماسه از کف رودخانه‌ها که منجر به کاهش حجم آب و تغییر مسیر آن شده است: «مردم نگرانند، اما هنوز هیچ اقدام عملی مؤثری برای بهبود وضعیت دیده نشده. ما هر روز شاهد نشانه‌های یک بحران بزرگیم، اما واکنش‌ها متناسب با وخامت اوضاع نیست.»

بحران کم‌آبی در سیرجان زیر سایه صنایع آب‌بر

شهرستان سیرجان اگرچه به‌عنوان یکی از مراکز صنعتی استان کرمان شناخته می‌شود، اما اکنون درگیر چالشی بزرگ با منابع محدود آبی است. به گفته کاظمی، فعال محیط‌زیست در این شهرستان، وجود صنایع بزرگ آب‌بر همچون معادن و فولاد در کنار کشاورزی گسترده، فشار سنگینی بر منابع آبی وارد کرده است. او به «هم‌میهن» می‌گوید: «سیرجان دارای بزرگترین معدن روباز سنگ آهک خاورمیانه است و همزمان صنعت فولاد هم در این منطقه فعال است. هر دوی این صنایع جزو پرمصرف‌ترین‌ها در حوزه آب هستند. از طرف دیگر، باغ‌های پسته که بخش مهمی از اقتصاد کشاورزی سیرجان را تشکیل می‌دهند، در حال خشک‌شدن هستند.»

هرچند به گفته کاظمی، وضعیت آب شرب منازل هنوز به مرحله بحران نرسیده و با تمهیدات اضطراری و اقدامات شرکت آبفای شهرستان، تاکنون مشکل جدی در تأمین آب شرب رخ نداده است، اما این به‌معنای پایان نگرانی‌ها نیست: «نباید این وضعیت باعث بی‌توجهی به صرفه‌جویی در مصرف شود. منابع محدودند و اگر رفتار مصرفی اصلاح نشود، مشکلات بزرگ‌تری در پیش خواهد بود.»

کاظمی در ادامه تأکید می‌کند که کم‌آبی یک معضل ملی است و مختص سیرجان یا استان کرمان نیست. با این حال، وجود صنایع سنگین در شهرستانی که به‌طور هم‌زمان کشاورزی هم در آن رواج دارد، باعث شده که چالش‌های آبی با شدت بیشتری نمایان شود. او خواستار بازنگری در توسعه صنایع آب‌بر در مناطقی مثل سیرجان است.

کاهش ۴۷ درصدی ورودی سد «تهم»

تا اواسط مردادماه ورودی آب سد تهم زنجان حدود ۴۷ درصد، ورودی سد کینه‌ورس ۱۱ درصد، ورودی سد تالوار این استان حدود ۲۳ درصد کاهش داشته است و حالا روستا‌های زنجان هم با قطعی آب روبه‌رو می‌شوند. اسدالله قربان‌زاده، یکی از اهالی این استان است و می‌گوید در حال حاضر کمبود آب در شهر‌های زنجان چندان ملموس نیست، اما وضعیت روستا‌ها تعریفی ندارد و در بعضی روز‌ها آب به‌صورت کامل قطع می‌شود: «در دوره‌های قبل روستا‌ها اصلاً آب نداشتند و آبفای روستایی مجبور بود با تانکر به برخی مناطق آبرسانی کند.

سدسازی‌هایی که از گذشته وجود داشته است، مجوز‌های غیرقانونی برای حفر چاه‌ها از زمان دولت‌های نهم و دهم باعث ایجاد شرایط آبی فعلی شده است و آمار‌ها نشان می‌دهند سد‌های استان به‌شدت با افت شدید آب روبه‌رو شده‌اند.» قربان‌زاده توضیح می‌دهد که هدررفت آب در بخش کشاورزی بالاست و جهادکشاورزی باید با کشت محصولات آب‌بر و بدون صرفه اقتصادی مقابله کند: «مصرف آب شرب خانه‌ها چندان زیاد نیست و در شهر زنجان صنایع آب‌بر زیادی وجود ندارد؛ به همین دلیل این جهاد کشاورزی است که باید بیشتر در این زمینه مداخله کند. سال‌ها پیش در زنجان کمیته‌ای به‌نام آب تشکیل شد و نهاد‌های درگیر مسئله آب در آن عضو بودند. اگر این شورا فعال شود، می‌تواند موثر باشد. در این شرایط قطع آب، راه چاره نیست و باید هدررفت در زمینه کشاورزی مدیریت شود.»

سیستان و بلوچستان بی‌نصیب از دریا و حقابه

وضعیت منابع آب در زابل و مناطق اطراف آن به مرحله‌ای رسیده که نزدیک به فاجعه انسانی و زیست‌محیطی است. به گفته جواد هراتی، فعال اجتماعی در زابل، نه‌تنها آب در منطقه کمیاب و در حال قطع شدن است، بلکه همان میزان اندک موجود هم به سمت زاهدان منتقل می‌شود؛ اقدامی که شرایط زندگی را برای مردم زابل سخت‌تر کرده است. هراتی درباره خشکسالی شدید و توفان‌های مکرر گردوخاک که زندگی مردم سیستان و بلوچستان را مختل کرده، به «هم‌میهن» می‌گوید: «تالاب هامون خشک شده و توفان‌های خاکی هر روز مهمان سفره مردم ما هستند.

گرد و غبار نه‌تنها سلامت، بلکه امنیت غذایی و کیفیت زندگی را به‌شدت تهدید کرده است.» به گفته او، روستا‌های بسیاری در اثر این شرایط متروک شده‌اند، خانه‌ها زیر خاک دفن شده و در بسیاری از روستاها، تنها ۱۰ تا ۲۰ خانوار باقی مانده‌اند و مهاجرت اجباری به شهر‌ها به‌دلیل همین توفان‌ها و کمبود آب، روندی گسترده و بی‌سابقه یافته است.

در داخل شهر زابل هم قطعی‌های مکرر آب ادامه دارد، اما منطقه هیرمند که جزو پنج منطقه اصلی استان محسوب می‌شود، در وضعیت به‌مراتب بحرانی‌تری قرار دارد. هراتی می‌گوید: «در هیرمند شرایط چنان بحرانی ا‌ست که برخی شهروندان تصمیم گرفته‌اند مقابل فرمانداری، تجمع اعتراضی برگزار کنند. اما صدای این مردم شنیده نمی‌شود.»


بیشتر بخوانید:عکس/ ۴ اسلاید درباره آینده ترسناک ایران


او تاکید می‌کند که راه‌حل پایدار برای سیستان و بلوچستان، تأمین حقابه تالاب هامون از بالادست، همچنین انتقال آب از دریای عمان است؛ طرحی که سال‌هاست در دستور کار قرار دارد، اما همچنان به مرحله اجرا نرسیده است. «چاه‌های ژرف» و «چاهک‌ها» که با هزینه‌های گزاف احداث شده‌اند، به گفته هراتی تأثیر عملی برای مردم نداشته‌اند، نه در کشاورزی و نه در کنترل ریزگردها. او همچنین درباره طرحی در حال اجرا می‌گوید: «اکنون دیوار‌های گلی در هیرمند ساخته می‌شود تا جلوی حرکت ریزگرد‌ها را بگیرند، اما واقعیت این است که این اقدامات مقطعی و غیرعلمی، کارایی کافی ندارند.»

جواد هراتی با ناامیدی از وضعیت مدیریت آب در کشور می‌گوید: «اگرچه دریای عمان از لحاظ جغرافیایی به سیستان و بلوچستان نزدیک‌تر است، اما ما هنوز سهمی از آن نداریم، درحالی‌که این آب به استان‌هایی، چون اصفهان رسیده است. مردم استان ما نه نماینده‌ای دلسوز در مجلس دارند، نه صدایی در رأس کشور که پیگیر وضعیت‌شان باشد. بیش از ۳۰ سال است که با خشکسالی می‌جنگند و هنوز منتظر اولین گام مؤثرند.»

خوزستان؛ سوءمدیریت منابع آبی

وضعیت منابع آبی در استان خوزستان، بحرانی و در عین حال متغیر است؛ در بعضی شهر‌ها به‌ظاهر شرایط آبی پایدار به‌نظر می‌رسد، اما درواقع منابع به‌شکلی بی‌رویه در حال مصرف و تخلیه‌اند. در نقاط دیگر استان، به‌ویژه در مناطق روستایی و کشاورزی، مردم با تنش آبی و بحران جدی در تأمین آب شرب و کشاورزی مواجه‌اند.

مجتبی گهستونی، فعال محیط‌زیست اهوازی، درباره افت فشار آب در بسیاری از مناطق شهری به «هم‌میهن» می‌گوید که این کاهش فشار در کنار بی‌کیفیتی و کمبود منابع آبی، معیشت کشاورزان را به‌شدت تحت‌تاثیر قرار داده است: «بعضی کشاورزان حتی در نوبت مقرر آبیاری، به آب دسترسی ندارند. زمین‌های انتهایی روستا‌ها به‌دلیل هدررفت آب در مسیر، عملاً بی‌نصیب می‌مانند.»

براساس گزارش‌های محلی، با وجود قرارداد‌هایی که با سازمان آب منعقد شده و پرداخت هزینه‌ها از سوی کشاورزان، کیفیت و میزان آب تحویلی به‌گونه‌ای نیست که بتواند پاسخگوی نیاز واقعی آنها باشد. این مسئله درنهایت باعث کاهش کیفیت محصولات کشاورزی، پایین آمدن قیمت فروش و زیان گسترده تولیدکنندگان محلی شده و در مناطق عشایری استان نیز شرایط وخیم‌تر است.

گهستونی می‌گوید: «تامین آب برای عشایر با سختی فراوان انجام می‌شود. بسیاری از چشمه‌های کوهستانی درنتیجه دخالت‌های انسانی و تخریب منابع‌طبیعی خشک شده‌اند و دسترسی به آب برای نیاز‌های اولیه، دام‌ها و حتی حمام‌کردن با مشکلات جدی همراه است.» او درباره مسئله رعایت نکردن الگوی صحیح مصرف آب در بین برخی شهروندان می‌گوید: «بعضی افراد وقتی رودخانه را پرآب می‌بینند، تصور می‌کنند آب اضافی است و به خود اجازه می‌دهند بدون محدودیت مصرف کنند. این درحالی‌است که وضعیت کلی استان بسیار شکننده است و نیازمند فرهنگ‌سازی گسترده و مستمر هستیم.»

گهستونی خواستار اعمال محدودیت برای صنایع آب‌بَر، همچنین جلوگیری از انتقال بین‌حوضه‌ای آب است: «خوزستان نگهبان رودخانه‌ها و منابع آبی کشور است. انتقال آب از بالادست به سایر مناطق، همچنین سدسازی‌های گسترده، وضعیت منابع آبی استان را به‌شدت تهدید می‌کند.» او می‌گوید شرایط نامناسب آبرسانی در بخش غیزانیه اهواز به‌رغم حضور تأسیسات و چاه‌های نفت، هنوز به بعضی روستا‌های آن با تانکر آب‌رسانی می‌شود: «نباید فراموش کرد که امنیت آبی، بخش جدایی‌ناپذیر از امنیت زیستی و معیشتی مردم است.»

انگشت اتهام به سمت مردم

علی باقری، استاد گروه مهندسی و مدیریت آب دانشگاه تربیت مدرس، مخالف رویه‌ای است که طبق آن تنها مردم متهم به مصرف بیش از اندازه آب شرب‌اند. او به هم‌میهن می‌گوید، امروز انگشت اتهام به سمت مردم است و می‌گویند میزان مصرف آب شهروندان زیاد است، اما سوالاتی وجود دارد که آب و فاضلاب و نهاد‌های دیگر مانند شهرداری باید به آنها پاسخ دهند؛ سوالاتی مثل اینکه سالانه چقدر به جمعیت تهران و مشترکان آن افزوده می‌شود؟ «شاید بخشی از این افزایش مصرف به‌دلیل بارگذاری‌های جمعیتی باشد.

درحال‌حاضر آبفا باید بگوید با فاضلاب جمع‌آوری‌شده چه می‌کند؟ چرا آن را دوباره برنمی‌گرداند تا فضای سبز با آن آبیاری شود و مردم مجبور نباشند باغچه‌ها را با آب شرب آبیاری کنند؟ شهرداری هرسال مجوز ساخت‌و‌ساز جدید صادر می‌کند و برج‌های زیادی در این شهر ساخته می‌شود. عوارض ساختمانی را می‌گیرد و هیچ مسئولیتی در قبال بحران آب ندارد. به خانواده‌ها گفته‌اند برای خودشان پمپ آب تهیه کنند، اما باید پرسید هزینه آن را چه کسی تامین می‌کند؟ آبفا می‌تواند از محل فروش پساب در تامین این هزینه‌ها مشارکت کند، اما اقدامی دراین‌خصوص نمی‌کند. به این ابهامات پاسخ داده نمی‌شود و به مردم گفته می‌شود که میزان مصرف آب شرب آنها زیاد است.»

او می‌گوید بخش زیادی از این روند به مکانسیم تامین مالی شهرداری‌ها برمی‌گردد: «شهرداری‌ها در شهر‌های بزرگ منابع درآمدی متنوعی دارند، اما در شهر‌های کوچک تقریباً به عوارض ساختمانی اتکا دارند و برای ارائه خدمات ناگزیر است که ساخت‌وساز داشته باشد. این مکانیسم مخرب است و به همین دلیل مجبورند که شهر را بزرگ‌تر کنند و بار آن روی بخش تامین آب می‌افتد.»

باقری می‌گوید ممکن است روز صفر آبی برای برخی شهر‌ها رخ دهد؛ مانند اتفاقی که برای استان همدان رخ داد و آب سد اکباتان که بخش مهمی از تأمین آب همدان را برعهده داشت، کاملاً تمام و این موضوع منجر به قطعی‌های بسیار طولانی و فرساینده برای مردم شد. درنهایت برای گذشتن از این بحران، آبرسانی با تانکر در دستور کار قرار گرفت و به‌صورت ضربتی خط لوله انتقال آب اجرا شد.

این استاد دانشگاه اعتقاد دارد درصورتی‌که مدام هشدار رسیدن روز صفر مطرح شود، اگر این اتفاق‌ها رخ ندهد و تخمین‌ها اشتباه باشد، کم‌کم حساسیت مردم نسبت به این هشدار‌ها و شرایط بحرانی از بین می‌رود: «این نوع از گفت‌و‌گو دردی را دوا نمی‌کند؛ به‌خصوص که ترس بدون راهکار فایده‌ای ندارد. وقتی می‌گویند یک‌ماه دیگر آب تمام می‌شود، ما به‌عنوان شهروند چه اقدامی می‌توانیم انجام دهیم؟ این کار فرافکنی و انداختن مسئولیت خود به گردن شهروندان است.»

باقری توضیح می‌دهد درحال‌حاضر که در وضعیت اورژانسی قرار داریم، شاید بتوان با صرفه‌جویی آن را کنترل کرد، اما درمجموع آنچه باید رخ دهد مدیریت تقاضاست: «شهری مانند تهران چقدر ظرفیت جمعیت و ساخت‌وساز دارد. برای آب در حوزه کشاورزی هم باید فکری شود و ما به‌ازای آن باید برای معیشت کشاورزان تدبیری اندیشیده شود. رشد صنعت انتها ندارد و به صرف آن نمی‌توان همه ایران را به تهران لوله‌کشی کرد. جا دارد که شهرداری روی الگوی فضای سبز شهرها، بازنگری کند؛ کم‌وبیش در اکثر شهر‌هایی که در مناطق خشک قرار دارند این الگو را داریم. نکته مهم‌تری که شهرداری در آن اثرگذار است، ساخت‌وساز است که هرسال مجوز ساخت تعداد زیادی واحد داده می‌شود.»

به روز صفر نمی‌رسیم

رضا حاجی‌کریم، دبیر فدراسیون صنعت آب هم به هم‌میهن می‌گوید که چیزی به‌نام بحران آب نداریم؛ چون بحران خارج از اراده و پیش‌بینی ما اتفاق می‌افتد و دوره مشخصی دارد. اما شرایطی که در آن به‌سر می‌بریم، کاملاً قابل پیش‌بینی بود و از مدت‌ها پیش درباره آن هشدار داده و حتی با قید زمان آن را پیش‌بینی کرده بودیم. از نگاه او، این شرایط از نظر مدیریت منابع آبی و هیدرولوژی قابل پیش‌بینی است: «در مدیریت منابع آبی تاکید شده است که یک کشور نباید بیشتر از ۴۰ درصد منابع تجدیدپذیر خود را مصرف کند؛ چون به منابع زیرزمینی و تجدیدپذیر فشار زیادی وارد می‌شود و علاوه بر این، عملاً در مواجهه با بحران قرار می‌گیرد. در این صورت اگر آن کشور وارد دوره‌ای از کم‌بارشی شود، دیگر هیچ نقطه اتکایی ندارد. حالا ما در این شرایط به‌سر می‌بریم و ۹۲ درصد ذخایر آبی خود را مصرف کرده‌ایم و با یکی، دو سال کاهش بارش، به گستره بزرگی از مشکلات برخورد می‌کنیم.»

اگر سال آبی فعلی را پشت‌سر بگذاریم، می‌توان به بارش‌های سال آبی آینده امیدوار بود؟ حاجی‌کریم می‌گوید که در علم مدیریت چیزی به نام امیدواری به آسمان نداریم و باید دوراندیشی داشته باشیم. وقتی در نقطه‌ای خشک مانند تهران شهر را گسترش می‌دهیم و در سیاست‌های بازچرخانی، مدبرانه عمل نمی‌کنیم، حاصل آن شرایط فعلی است.

او اعتقاد دارد که تا شروع فصل بارندگی‌های پاییز، هیچ راه‌حل جایگزینی وجود ندارد و فقط باید صرفه‌جویی کنیم: «امسال تنها قهرمان این عرصه مردم‌اند، آن هم با کاهش مصرف و صرفه‌جویی. ما در یک‌دوره ۲۵ روزه، ۴۴ میلیون مترمکعب آب در تهران مصرف کردیم، سال گذشته هم در همین مدت، همین میزان آب مصرف شده است و این نشان می‌دهد سیاست موفقی در زمینه صرفه‌جویی رخ نداده و دولت نتوانسته مشارکت شهروندان را جلب کند. امیدواریم سال آینده با سیاست‌هایی مثل بازچرخانی در مبدأ، قطع آبیاری فضای سبز با آب شرب و استفاده از پساب برای آن، شاهد کمی تغییر در این شرایط باشیم.»

انتقال آب از طالقان این روز‌ها به‌عنوان یکی از راه‌حل‌های عبور از بی‌آبی تهران مطرح می‌شود و روز گذشته مهدی چمران، رئیس شورای این شهر، خبر داد که این طرح تا پایان شهریورماه عملیاتی خواهد شد. حاجی‌کریم تاکید می‌کند که هیچ طرح انتقال آبی برای تهران به صورت واقعی و عملیاتی وجود ندارد؛ چون آب جدیدی وجود ندارد و با این کار فقط قطر لوله انتقال را زیاد می‌کنیم، اما میزان تخصیص و منابع، همان قبلی است: «علاوه بر طرح انتقال آب از طالقان، به طرح قمر بنی‌هاشم هم نباید امیدوار باشیم؛ چون ایده اولیه آن این بود که غرب به شرق تهران را به هم وصل کند که در صورت کم‌آبی در یکی از این نقاط، بتوان از یک منبع جایگزین برداشت کرد، اما امروز نه در غرب تهران آب وجود دارد و نه در شرق، به همین دلیل این طرح هم کارایی ندارد.»

«طرح‌های انتقال آب در استان‌های دیگر هم پاسخگو نیست»؛ حاجی‌کریم توضیح می‌دهد که چرا اجرای طرح‌های انتقال آب نمی‌تواند خشکسالی را در استان‌های دیگر برطرف کند. او می‌گوید وقتی آب را از یک حوضه به حوضه‌ای دیگر منتقل می‌کنیم، حیات اجتماعی و اکولوژیک را در استان مبدأ و مقصد به‌خطر می‌اندازیم. برای مثال در طرح انتقال آب طالقان به تهران، باید در نظر داشت که میزان فرونشست در طالقان طی دوره سه‌ساله اخیر، نسبت به سه‌سال قبل از آن، از ۱۹ سانتی‌متر به ۳۰ سانتی‌متر رسیده است: «در دنیا فرونشست بیش از یک میلی‌متر به‌عنوان شرایط بحرانی در نظر گرفته می‌شود.


بیشتر بخوانید:فیلم/ آب کشور متولی ندارد و مدیریت رهاشده است


اگر این طرح را اجرا کنیم، در استان مقصد به شهروند تهرانی این سیگنال را می‌دهیم که آب وجود دارد و هرچقدر می‌خواهی مصرف کن. طرح طالقان با همه ادعا‌ها حدود ۸۰ میلیون مترمکعب آب به تهران منتقل می‌کند، درحالی‌که استان تهران یک میلیارد و ۹۷۰ میلیون مترمکعب مصرف آب کشاورزی دارد که اگر ۱۰ درصد آن را بهینه کنیم، دوبرابر همین رقمی است که قرار است از طالقان منتقل شود.

ما با انتقال آب، راه را روی بهینه‌سازی و اصلاح الگوی مصرف در استان مقصد هم می‌بندیم، این اتفاقی است که در کل ایران در حال رخ‌دادن است. لزومی ندارد در استانی مانند کرمان که می‌خواهیم آب را با آب شیرین‌کن به آن منتقل کنیم، نزدیک به پنج میلیارد مترمکعب در استان کرمان مصرف آب کشاورزی داشته باشیم. این خیانت به کشور است. از همین امروز می‌توانیم اصلاح الگوی مصرف در بخش کشاورزی را عملیاتی کنیم.»

رئیس فدراسیون صنعت آب از نظام ناکارآمد حکمرانی آبی می‌گوید و توضیح می‌دهد که اجرا نشدن سیاست‌های کلی نظام در بخش آب چطور بر شرایط فعلی تاثیرگذار بوده است: «بهمن‌ماه ۱۳۷۹ سیاست‌های کلی نظام در بخش آب توسط رهبر انقلاب ابلاغ شد. ۲۵ سال از این تاریخ می‌گذرد، اما چقدر از آن عملیاتی شد؟ ما در حکمرانی آبی مشکلاتی داریم که یک‌روز خودش را در انتقال، یک‌روز در بهینه‌سازی مصرف آب کشاورزی و یک‌روز هم در ناکارآمدی تامین آب شرب نشان می‌دهد. تا زمانی که این نظام را اصلاح نکنیم، شرایط بهبود پیدا نمی‌کند.

این موضوع به یک نظام مدیریت مشارکتی با حضور همه ذی‌نفعان نیاز دارد. ما در کدام نهاد سیاست‌گذاری، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری به‌عنوان نماینده بخش خصوصی حضور داشتیم؟ تا زمانی که ۹۰ درصد مصرف آب کشور توسط وزارتخانه‌ای است که هیچ نقش و مسئولیتی در تعیین این سیاست‌ها ندارد و نگاهش فقط به خودکفایی و تولید محدود می‌شود، همین شرایط بحرانی ادامه دارد. ما حداقل در تهران در شرایطی هستیم که کسانی که باید اقداماتی انجام می‌دادند، شاهد مجموعه گسترده‌ای از ترک فعل‌ها در مورد این شهر هستیم، امروز این شهروندان هستند که بی‌آب مانده و هیچ‌کس به‌غیر از خودشان نمی‌تواند برای عبور از این شرایط کاری انجام دهد.»

حاجی‌کریم معتقد است که مشکلی به‌نام تامین آب شرب نداریم و نباید مردم را از تشنه ماندن بترسانیم، اما در مقاطعی به‌صورت بخشی مشکلاتی جدی داریم، مثل شرایطی که تهران با آن روبه‌رو است: «همه مصرف آب کشور در بخش شرب، ۹ میلیارد مترمکعب است، ذخایر آب تجدیدپذیر هم ۱۰۰ میلیارد مترمکعب برآورد می‌شود و ما می‌توانیم ۵۱ میلیارد مترمکعب آن را مصرف کنیم. ما مشکلی به‌نام تامین آب شرب نداریم و نباید مردم را از تشنه ماندن بترسانیم. من نام آن را روز صفر نمی‌گذارم و برای استان تهران رخ نمی‌دهد؛ چون دولت آب مورد نیاز آن را تامین می‌کند، اما به چه قیمتی؟

برای شهری به‌نام تهران، دشت قزوین، ورامین، فیروزکوه، کرج، شهریار، استان‌های شمالی، آنهایی که از رودخانه شاهرود حقابه دارند و مناطقی را که در حوضه سد ماملو و نمرود قرار می‌گیرند را نابود کردیم تا به تهران آب منتقل کنیم. مسئله، قیمت هزینه‌های محیط‌زیستی و پایداری سرزمینی است. ما آنها را برای تامین آب تهران به مخاطره انداختیم.»

او توضیح می‌هد که با همین الگو در شهر‌های دیگر هم روبه‌رو هستیم: استانی مثل اصفهان که سیاست‌های کشاورزی نادرستی دارد، یا استان خراسان که قرار است ۴۰ میلیون مترمکعب آب دریای عمان به آن منتقل شود که هر مترمکعب آن حداقل ۵/۵ یورو هزینه دارد: «طرح انتقال آب به خراسان در شرایطی مطرح می‌شود که خود استان پنج میلیارد مترمکعب مصرف آب کشاورزی دارد.

اگر پنح درصد آن را بهینه کنید، دیگر نیازی به انتقال آب ندارد. می‌خواهید آب را از کریدور ناامن شرقی کشور به خراسان انتقال دهید؟ روشن است که پایدار نخواهد بود. تقریباً در همه کشور با همین مسئله روبه‌رو هستیم که باز هم به ساختار حکمرانی آبی برمی‌گردد؛ ساختاری که وزارت کشاورزی مصرف می‌کند، وزارت نیرو تولید می‌کند و این‌دو هم هیچ ارتباط ارگانیکی در حوزه آب با یکدیگر ندارند.»

منبع: هم میهن

Read Entire Article