اقتصاد۲۴- سرزمین ایران دیگر تنها با زلزله یا خشکسالی تهدید نمیشود، بلکه با فاجعهای آرام، اما ویرانگر بهنام فرونشست مواجه است؛ بحرانی که از دشتهای زرخیز تا قلب تمدنی اصفهان، شیراز، کرمان و دیگر شهرهای ایران پیش رفته و اکنون آثار تاریخی، زمینهای کشاورزی و زیرساختهای ملی را در معرض تهدیدی بیصدا، اما مرگبار قرار داده است.
در مناطقی مانند ورامین، کاشان، اصفهان و کرمان نرخ فرونشست سالانه از ۲۵ سانتیمتر فراتر رفته؛ رقمی که جزو بالاترین سطح در جهان است و حتی میتواند معادل چند زلزله بدون بازگشت باشد. در حالی که بیش از نیمی از منابع آبی کشور از سفرههای زیرزمینی تأمین میشود، برداشت بیضابطه برای کشاورزی و صنعت، همراه با سیاستهای توسعهای بدون پشتوانه آبی، چنان فشار مضاعفی بر آبخوانها وارد کرده که امروز بیش از ۴۲۰ دشت ایران در وضعیت «ممنوعه» یا «ممنوعه بحرانی» قرار دارند.
افزایشی سرسامآور در تعداد چاههای غیرمجاز – از ۴۷ هزار به بیش از یک میلیون حلقه در چهار دهه – زمین را از درون توخالی کرده و موجب شکاف، فروریزش و نابودی زیرساختهایی، چون خطوط ریلی، راههای مواصلاتی و حتی خانههای تاریخی شده است. دشتهای کشاورزی در کرمان، فارس و اصفهان با مصرف بیرویه آب برای محصولاتی نظیر پسته، گندم و ذرت، عملاً چاه به چاه سفرهها را خالی کردهاند. در حاشیه زایندهرود خشکشده، فرونشست روز به روز بیشتر خود را در بناهایی، چون سیوسهپل، بازار تاریخی اصفهان و محلههای فرسوده شهری نشان میدهد.
در کاشان، هزاران چاه غیرمجاز نه تنها باغ فین را تهدید کرده، بلکه موجب مهاجرت گسترده روستاییان به کلانشهرها شدهاست. در فارس، فرونشست ۲۰ سانتیمتری در نزدیکی تختجمشید ممکن است روزی آثار باستانی را در کام زمین فرو برد. فرونشست، نه پدیدهای گذرا که نشانهای از فروپاشی زیربنایی است؛ فروپاشی حکمرانی آبی، نابودی ظرفیت زیستی سرزمین و انحطاط الگوی توسعه. بحران نه با طبیعت، که با تصمیمات انسانی آغاز شده و با بیعملی سیاسی و فقدان مدیریت پایدار، به مرز برگشتناپذیر نزدیک شده است.
اگر هماکنون برای اصلاح الگوی مصرف آب، توقف چاهزنی بیرویه و بازگرداندن قناتها و تکنولوژیهای سنتی اقدامی نشود، آنچه از ایران باقی خواهد ماند، تنها خاطرهای ترکخورده بر نقشهای خالی از زندگی خواهد بود.
منبع: امتداد