ایالات متحده باید ابتکار عمل را به دست گیرد و هم بر متحدان اروپایی خود و هم بر ایران فشار بیاورد تا مکانیسم ماشه تمدید شود.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، اتاق فکر کارنگی در مقالهای به بررسی وضعیت برنامه هستهای ایران بعد از فعال کردن روند اداری مکانیسم ماشه پرداخته که در ادامه آمده است.
لازم به ذکر است انتشار مقالات خارجی به معنای تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست.
در ۲۸ اوت، تروئیکای اروپایی (بریتانیا، فرانسه و آلمان) رسماً اعلام کردند که ایران بهطور «قابلتوجهی به تعهدات هستهای خود» در چارچوب توافق هستهای عمل نکرده است. در نتیجه، طی سی روز آینده تمامی تحریمهای پیشین سازمان ملل علیه ایران ــ که بهعنوان مکانیسم بازگشت خودکار (ماشه) شناخته میشود ــ دوباره اعمال خواهند شد، مگر آنکه توافقی حاصل شود که رضایت هر پنج عضو دارای حق وتوی شورای امنیت را جلب کند.
زمانبندی اقدام سه کشور اروپایی عمدی است و دو دلیل دارد. نخست، نزدیک شدن «روز پایان» در ۱۸ اکتبر است؛ روزی که مکانیسم ماشه و سایر مفاد کلیدی قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ــ که توافق هستهای ۲۰۱۵ (برجام) را تأیید کرده بود ــ منقضی میشود. این بند استثنایی به هر یک از طرفهای برجام اجازه میدهد تا بهصورت یکجانبه تحریمهای پیش از ۲۰۱۵ شورای امنیت را بازگردانند، مگر آنکه شورای امنیت با رأی مثبت جلوی این اقدام را بگیرد.
طبق مقررات، شورای امنیت سی روز فرصت دارد تصمیم بگیرد، و اگر اقدامی نکند، تمامی تحریمهای قبلی علیه ایران دوباره برقرار میشوند. دوم، اینکه در اکتبر ریاست شورای امنیت به روسیه میرسد و مسکو میتواند با استفاده از اختیارات آییننامهای، روند را مختل کند.
زمینه این شمارش معکوس، حملات بیسابقه ایالات متحده و اسرائیل در ماه ژوئن به تأسیسات هستهای ایران است که جنگ سایه طولانیمدت را به تقابل مستقیم تبدیل کرد. ایران در پاسخ، دسترسیهای نظارتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) را محدود کرد. سپس سه کشور اروپایی مذاکراتی را با تهران برای تمدید ششماهه مهلت بازگشت آغاز کردند، اما ایران آن را رد کرد.
خطر آشکار است: اگر مکانیسم بازگشت اجرا شود، ایران ممکن است در واکنش از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خارج شود یا همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را متوقف کند ــ اقداماتی که بحران را تشدید و خطر تقابل نظامی را افزایش خواهد داد
خطر آشکار است: اگر مکانیسم بازگشت اجرا شود، ایران ممکن است در واکنش از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خارج شود یا همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را متوقف کند ــ اقداماتی که بحران را تشدید و خطر تقابل نظامی را افزایش خواهد داد.
از سوی دیگر، اگر این سازوکار در «روز پایان» منقضی شود بدون آنکه تحریمها دوباره برقرار شوند، شورای امنیت آخرین ابزار مؤثر خود برای مجازات ایران بابت نقضهای هستهای را از دست خواهد داد. به لحاظ نظری، بازگرداندن تحریمها بعدها امکانپذیر است، اما تنها با اجماع همه اعضای دائم؛ که با توجه به همسویی مسکو و پکن با تهران عملاً ناممکن است.
ایالات متحده باید ابتکار عمل را به دست گیرد و هم بر متحدان اروپایی خود و هم بر ایران فشار بیاورد تا مکانیسم ماشه تمدید شود. برای تحقق این مسیر، ایران باید دسترسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را برای راستیآزمایی ذخایر اورانیوم غنیشده خود بازگرداند، و در مقابل، ایالات متحده و شرکایش باید تضمینهای معتبری ارائه دهند ــ مهمترین آن، ممنوعیت موقت اقدام نظامی مشروط به پایبندی ایران.
چنین رویکردی تنها به معنای حفظ اهرم فشار نیست، بلکه به جلوگیری از چرخه تشدید تنش، حفظ امکان دیپلماسی دوباره، و پاسداری از اعتبار رژیم عدم اشاعه کمک خواهد کرد.
مکانیسم ماشه
مکانیسم بازگشت در اصل بهعنوان نوآوری منحصربهفرد توافق هستهای (برجام) مطرح شد؛ راهی برای بازگرداندن خودکار تحریمهای قدیمی سازمان ملل اگر ایران ناقض تعهداتش شناخته میشد. واژهی «Snapback» در قطعنامه ۲۲۳۱ هرگز نیامده است، اما ایده ساده بود: لغو تحریمها موقت خواهد بود مگر آنکه شورای امنیت برای ادامه آن رأی دهد.
برخلاف رویه معمول شورای امنیت ــ که تصویب هر قطعنامهای نیازمند اجماع میان پنج عضو دائم است ــ این سازوکار بار مسئولیت را وارونه کرد: لغو تحریمها بهطور خودکار پس از سی روز منقضی میشد مگر آنکه شورای امنیت به ادامه آن رأی مثبت دهد. از آنجا که چنین قطعنامهای میتوانست با وتوی بریتانیا، فرانسه یا ایالات متحده رد شود، روسیه و چین قادر نبودند جلوی بازگشت تحریمها را بگیرند.
اکنون که سه کشور اروپایی رسماً روند مکانیسم بازگشت را آغاز کردهاند، مراحل مشخص است: ظرف ده روز، شورای امنیت باید قطعنامهای برای حفظ لغو تحریمها بررسی کند و ظرف سی روز رأی دهد. اگر این قطعنامه بهدلیل وتوی بریتانیا یا فرانسه شکست بخورد، تحریمهای پیش از برجام علیه ایران بازمیگردند. این شامل محدودیتهایی است که پیشتر منقضی شده بودند، از جمله تحریم تسلیحاتی سازمان ملل و ممنوعیت انتقال موشک و پهپاد.
موضع سه کشور اروپایی
موضع کنونی سه کشور اروپایی، که در طول سالها سختتر شده است، این است که هرگونه تمدید مکانیسم بازگشت نمیتواند بدون شرط باشد. بهعنوان جایگزین، گزارش شده است که سه کشور اروپایی طرحی میانه ارائه دادهاند: مکانیسم بازگشت برای شش ماه تمدید شود، اما فعال نشود؛ مشروط بر اینکه ایران مذاکرات با ایالات متحده را از سر بگیرد، دسترسی کامل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تأسیسات خود را بازگرداند، و درباره حدود ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای بالا ــ که بخش زیادی از آن تقریباً با قطعیت از حملات هوایی سالم باقی مانده است ــ شفافسازی کند.
در نامه سه کشور اروپایی در ماه اوت به سازمان ملل، تأکید شد که هدف، خرید زمان برای مذاکرات است در حالی که گزینه مکانیسم ماشه همچنان حفظ شود، اگر ایران به عدم پایبندی ادامه دهد. با این حال، مقامات اروپایی بهطور علنی اعلام کردند که صبرشان در حال اتمام است و هشدار دادند اگر تا پایان ماه پیشرفتی حاصل نشود، آماده فعالسازی مکانیسم ماشه خواهند بود.
ایران و حامیانش
ایران با همان شدت واکنش نشان داده است. این کشور استدلال کرده که سه کشور اروپایی به دلیل ناتوانی در ارائه منافع اقتصادی وعده دادهشده در توافق، پس از خروج ایالات متحده در سال ۲۰۱۸، خود ناقض برجام هستند.
در نامهای به سازمان ملل در ماه ژوئیه، عباس عراقچی وزیر خارجه ایران، اروپاییها را متهم کرد که با حمایت یا چشمپوشی از اقدامات نظامی آمریکا و اسرائیل، عملاً نقش خود را بهعنوان اعضای برجام کنار گذاشتهاند.
یکی از اقداماتی که مقامات ایرانی بارها به آن اشاره کردهاند، خروج از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) است که عملاً پایه نظارت بر برنامه هستهای ایران را از بین خواهد برد
وی گفت هرگونه تلاش برای بازگرداندن قطعنامههای لغوشده شورای امنیت «باطل و بیاعتبار» خواهد بود. وی در مصاحبهای در اوت نیز هشدار داد که اگر سه کشور اروپایی مکانیسم بازگشت را فعال کنند، «نقش خود را در مسیر هستهای ایران از دست خواهند داد و ما نیز متناسب با آن پاسخ خواهیم داد.»
یکی از اقداماتی که مقامات ایرانی بارها به آن اشاره کردهاند، خروج از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) است که عملاً پایه نظارت بر برنامه هستهای ایران را از بین خواهد برد.
تهدید تهران به خروج از NPT ممکن است یک بلوف باشد (!)، یا دستکم وزنی عملی کمتر از آنچه به نظر میرسد داشته باشد. ایران از فوریه ۲۰۲۱ بهشدت دسترسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی را محدود کرده است و پس از درگیری ژوئن ۲۰۲۵ این محدودیتها حتی شدیدتر شده، بهطوریکه خروج رسمی از NPT ممکن است تغییر چشمگیری در واقعیت میدانی ایجاد نکند.
با این حال، پیامدهای سیاسی آن عظیم خواهد بود. خروج ایران از NPT احتمالاً هر روند دیپلماتیک باقیمانده را از بین خواهد برد و خواستها در سراسر غرب و اسرائیل برای اقدام نظامی بهمنظور جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای را تشدید خواهد کرد. رهبران ایران بیتردید از این خطرات آگاهند، اما تمایل آنها به استفاده از این تهدید نشان میدهد که مخاطرات تا چه اندازه بالا رفته است.
مسکو و پکن نیز این استدلال را تقویت کردهاند. دیپلماتهای روسی اعلام کردهاند که سه کشور اروپایی مراحل حلوفصل اختلافات در برجام را با حسن نیت دنبال نکردهاند و بنابراین حق آنها برای فعالسازی مکانیسم ماشه نامعتبر است.
روسیه با وجود تلاش برای بیاعتبار کردن مکانیسم ماشه، قطعنامهای متقابل را مطرح کرد که مفاد مکانیسم بازگشت را تمدید میکرد ــ، اما بدون آنکه تهران را ملزم به رعایت شروط سه کشور اروپایی سازد.
با حمایت چین، این قطعنامه متقابل تلاشی از سوی روسیه به نظر میرسد تا خود را بازیگری سازنده نشان دهد و در عین حال اطمینان یابد که مسئولیت هرگونه تشدید تنش تماماً بر عهده اروپا بیفتد. اگر سه کشور اروپایی چنین قطعنامهای را رد کنند ــ که تقریباً قطعی است ــ مسکو میتواند ادعا کند که در پی سازش بوده، اما اروپا رویارویی را تحمیل کرده است.
برای ایران، اهمیت مکانیسم ماشه بیشتر سیاسی است تا اقتصادی. بیشتر تجارت با ایران هماکنون تحت تحریمهای ایالات متحده مسدود شده است و بعید است روسیه یا چین پایبند باشند.
با این حال، از نظر نمادین و حقوقی، تحریمهای سازمان ملل نشان میدهند که برنامه هستهای تهران صرفاً یک مسئله دوجانبه با واشنگتن نیست بلکه تهدیدی با نگرانی جهانی است.
تدابیر مکانیسم ماشه همچنین تمامی کشورهای عضو سازمان ملل را ملزم میکند و چارچوبی حقوقی جهانی برای منزویسازی ایران ایجاد میکند. همانطور که ریچارد نفیو، مذاکرهکننده پیشین آمریکایی، اشاره کرده است، این محدودیتها حتی روسیه و چین را مجبور میکند که «برای متقاعد کردن دیگر کشورها به نقض آنها با دشواری بیشتری مواجه شوند.»
سیاست ایالات متحده
از زمان جنگ ژوئن، واشنگتن بهطور فزایندهای منفعل به نظر رسیده است، به اروپاییها اجازه داده رهبری را بر عهده گیرند و خود بر مهار اوضاع تمرکز کرده است. اما ایالات متحده نباید منفعل باقی بماند، زیرا روندهای کنونی احتمالاً آن را از نظر راهبردی در موقعیت بدتری قرار خواهند داد.
با فعال شدن مکانیسم ماشه، خطر واکنش ایران وجود دارد که میتواند به چرخهای خارج از کنترل منجر شود. در مقابل، اگر سه کشور اروپایی اجازه میدادند مکانیسم ماشه منقضی شود، روسیه و چین آزاد میشدند تا هرگونه تحریم آینده را مسدود کنند و همزمان پیشرفتهای هستهای ایران به تدریج عادی جلوه میکرد.
یک مسیر جایگزین ــ تمدید مکانیسم ماشه ــ منافع آمریکا را از سه جهت تأمین میکند: حفظ اهرم چندجانبه در شورای امنیت، کاهش خطر خروج ایران از NPT، و تثبیت پرونده هستهای بهاندازهای که فضای محدودی برای دیپلماسی ایجاد شود.
در حالی که سه کشور اروپایی تمدید ششماهه را به بازگرداندن دسترسی کامل آژانس و شفافسازی درباره ذخایر اورانیوم با غنای بالا گره زدهاند، این پیشنهاد بر سقفهای مرحلهای غنیسازی متمرکز است که در ازای تضمینهای امنیتی کاهش مییابند.
در بازه سیروزه پیش از رأیگیری، ایالات متحده باید تعامل مستقیم با ایران را از سر بگیرد. حتی گفتوگوهای مقدماتی میتواند به تهران نشان دهد که واشنگتن این تمدید را نه بهعنوان یک تله بلکه بهعنوان یک فرصت میبیند.
برای معتبر ساختن تمدید مکانیسم ماشه، ایران باید گامهای معناداری با آژانس بردارد، از جمله اجازه دسترسی دوباره بازرسان و در نهایت شفافسازی درباره ذخایر تأییدنشده اورانیوم با غنای بالا.
در مقابل، واشنگتن میتواند تضمینی مشروط ارائه دهد مبنی بر اینکه در طول دوره تمدید از حمایت یا مشارکت در حملات نظامی بیشتر علیه تأسیسات هستهای ایران خودداری خواهد کرد، مشروط به همکاری ایران با آژانس و پایبندی به قطعنامه. چنین تضمینی نشان خواهد داد که تمدید با هدف تثبیت اوضاع است نه خرید زمان برای اقدام نظامی بیشتر.
اگر ایران باور کند که ایالات متحده آماده است تحت این شرایط از مذاکرات حمایت کند، ممکن است تمایل بیشتری به پذیرش تمدید مکانیسم ماشه داشته باشد
اگر ایران باور کند که ایالات متحده آماده است تحت این شرایط از مذاکرات حمایت کند، ممکن است تمایل بیشتری به پذیرش تمدید مکانیسم ماشه داشته باشد. اروپا بهتنهایی نمیتواند چنین تضمینی بدهد ــ فقط واشنگتن قادر است؛ و اگر ایالات متحده گام پیش بگذارد تا ایران را از نیت خود مطمئن سازد، روسیه و چین نیز احتمالاً بیشتر تمایل خواهند داشت از رأی وتو خودداری کنند و بهجای آن در رأیگیری ممتنع باشند.
دولت ایالات متحده باید بهطور نزدیک با متحدان اروپایی خود همکاری کند تا در شورای امنیت یک پیشنهاد واحد برای تمدید ارائه دهد و همزمان فعالانه در تدوین پیشنویس قطعنامه نقش داشته باشد.
نقطه آغاز باید تأکید روشن بر نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهعنوان مبنای هرگونه محدودیت بر فعالیتهای هستهای ایران در طول دوره ششماهه تمدید باشد. برای اجتناب از بنبست کنونی ــ که در آن درخواست آمریکا برای غنیسازی صفر خطر وتوی روسیه یا چین را به همراه دارد ــ قطعنامه باید پارامترهای واقعبینانه و قابل اجرا پیشنهاد کند.
یکی از گزینهها ــ که مکمل، اما متمایز از موضع سه کشور اروپایی است ــ معرفی سقفهای مرحلهای غنیسازی برای هدایت رقیقسازی تدریجی ذخایر اورانیوم با غنای بالای ایران است.
بهعنوان مثال، سطح غنیسازی میتواند در ماه نخست حدود ۶۰ درصد تعیین شود، تا ماه سوم به ۲۰ درصد کاهش یابد، و تا پایان ماه ششم به حد مجاز برجام یعنی ۳.۶۷ درصد بازگردد.
برای جلب نظر ایران، قطعنامه میتواند بندی داشته باشد که بهصراحت هرگونه اقدام نظامی علیه تأسیسات هستهای ایران را، طبق ماده ۲ (۴) منشور سازمان ملل، در طول دوره تمدید ممنوع کند، مشروط به اینکه ایران معیارهای راستیآزمایی را رعایت نماید. این ممنوعیت برای همه کشورهای عضو سازمان ملل الزامآور خواهد بود و اطمینان امنیتی لازم را به ایران میدهد تا اقدامات شفافیتزا را بپذیرد.
تمدید مکانیسم ماشه به معنای عقبنشینی آمریکا از ترجیح دیرینهاش برای غنیسازی صفر نیست. بلکه بازتابی از این واقعیت است که پافشاری بر خواستههای حداکثری در شرایط فعلی مسیر دیپلماسی را مسدود میکند.
یک تمدید زمانمند نه امتیازدهی در اصل، بلکه ایجاد فضای سیاسی لازم برای پیگیری آن از طریق مذاکره است. پنجره مکانیسم ماشه همچنین میتواند برای احیای گفتوگوها درباره کنسرسیوم منطقهای چرخه سوخت ــ ایدهای که پیش از جنگ دوازدهروزه مطرح شده بود ــ مورد استفاده قرار گیرد.
چنین چارچوبی، با تکیه بر نظارت بینالمللی، میتواند به ایران دسترسی به فناوری هستهای صلحآمیز بدهد، در حالی که نگرانیهای اشاعهای را برطرف کرده و گفتوگویی گستردهتر درباره محدودیتهای هستهای منطقهای باز میکند.
فشار زمان
با توجه به اینکه اقدام نظامی خطرات بزرگی از تشدید تنش به همراه دارد، ایالات متحده باید تلاشها را برای تمدید ششماهه مکانیسم ماشه رهبری کند.
بسیاری در ایالات متحده و اسرائیل چشمانداز دیپلماسی را رد خواهند کرد. با این حال، اقدام نظامی تنها راهحلهای موقت با هزینههای راهبردی سنگین ارائه میدهد.
حملات اسرائیل و آمریکا میتوانند برنامه هستهای ایران را به تأخیر بیندازند، اما قادر به حذف آن نیستند، در حالی که تقریباً بهطور قطع خروج ایران از نظارت بینالمللی و شتاب در مسیر دستیابی پنهانی به سلاح هستهای را تضمین میکنند.
حملات ژوئن این پویایی را بهخوبی نشان دادند: بهجای محدود کردن برنامه ایران، فشار نظامی تهران را وادار کرد دسترسی آژانس را بیشازپیش محدود کند. اکنون، واشنگتن کمتر از یک ماه فرصت دارد تا از طوفان پیش رو جلوگیری کند.