فصل جدید لیگ برتر بسکتبال از ۳ مهر آغاز میشود، اما حذف برخی مربیان با فرمان فدراسیون تا کارشکنی چهرههایی که بیرون از گود ماندهاند و حالا از هر ابزاری برای رسیدن به نیمکت استفاده میکنند، باعث شده پیش از آغاز حواشی آن شروع شود.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، لیگ برتر بسکتبال ایران هنوز به صورت رسمی آغاز نشده، اما ترکیب نیمکت تیمها از هماکنون با حاشیهها و تناقضهای آشکاری همراه شده است؛ حاشیههایی که بخشی از آن به تصمیمات پشت پرده فدراسیون بسکتبال و بخشی دیگر به رفتار غیرحرفهای برخی مربیان بدون تیم مانده بازمیگردد.
ماجرا از تیم تازهوارد استقلال شروع شد؛ جایی که مسئولان این تیم برای حضور پررنگ در لیگ بسکتبال، ابتدا با فرزاد کوهیان به توافقهایی رسیده بودند. کوهیان، مربی باسابقه و دستیار فعلی سرمربی یونانی تیم ملی، هرچند رزومهی پر زرقوبرقی ندارد، اما جزو مربیان فنی و شناختهشده این رشته است. با این حال، برخی منابع میگویند که جواد داوری، رئیس فدراسیون بسکتبال از باشگاه استقلال خواسته امضای قرارداد با کوهیان را تا پس از رقابتهای تیم ملی به تأخیر بیفتد.
همین تعلل اجباری، فرصت را در اختیار سایر مربیان گذاشت؛ مربیانی که بدون تیم ماندهاند و در تلاش برای فرصت شغلی بودند. با این حال به جای تمرکز روی کار و ارتقای فنی خود، از طریق برخی اعضای هیأت مدیره باشگاه استقلال شروع به غبارآلود کردن فضا کردند که نباید انتخاب سرمربی به تأخیر بیافتد تا به این شکل مانع از حضور کوهیان در استقلال شوند. اتفاقی که در نهایت هم با موفقیت رقم خورد و مسیر استقلال با فرمان فدراسیون بسکتبال و فشار برخی مربیان بدون تیم مانده تغییر کرد؛ هرچند مربیانی که سابقه حضور در کادرفنی تیم ملی را دارند و در حال غبارآلود کردن فضا و لابیگری بودند تا خودشان به نیمکت این تیم برسند ناموفق بودند و به هدفی که داشتند نرسیدند، چون در نهایت استقلال مهران شاهینطبع را به صورت رسمی به عنوان سرمربی خود معرفی کرد تا گزینهای با کارنامه بتواند نتایجی کسب کند تا تیمداری استقلال در بسکتبال توجیه شود.
پرسش اساسی اینجاست؛ چرا داوری مانع امضای قرارداد فرزاد کوهیان با باشگاه استقلال شد؟ اگر قرار نیست مربی تیم ملی همزمان در تیم باشگاهی حضور داشته باشد، چرا در سالهای گذشته چنین محدودیتی وجود نداشت؟ چگونه است که در دورههای قبل، سرمربی تیم ملی با باشگاهها قرارداد میبست، اما حالا برای یک مربی، چنین محدودیت سختگیرانهای اعمال میشود؟ آیا این تصمیم فقط برای حذف کوهیان از معادله بود؟
در سوی دیگر ماجرا، داستان مشابهی در آبادان جریان دارد؛ جایی که حماد سامری، مربی باسابقه آبادانیها، با تیم نفت آبادان به توافق نهایی رسیده و قراردادش را امضا کرده است، اما همچنان تحت فشار قرار دارد. فشار از جانب چه کسانی؟ همان مربیان بدون تیمی که دنبال فرصتسازی برای خودشان و رسیدن به نیمکتهای لیگ هستند و میخواهند با فشار و لابی، توافق نفت با سامری را به هم بزنند. البته که این اتفاق بی ارتباط به مجوز اخیری که برای جذب بازیکن خارجی در نفت صادر شده نیست و نفت را به گزینهای جذاب برای مربیان خارج از گود مانده تبدیل کرده است.
صدور مجوز برای جذب بازیکن خارجی توسط نفت آبادان که در تمام این سالها بدون بازیکن خارجی در لیگ حضور داشت، این اجازه را به مربیان خارج از گود مانده داده است تا فضا را علیه سامری ملتهب کنند. تیمی که تا پیش از این، حتی در فینال لیگ برتر هم به دلیل نبود بازیکن خارجی، در برابر پتروشیمی مغلوب شد، حالا در بدترین شرایط ارزی کشور، مجوز جذب خارجی دریافت کرده است! چرا و بر چه اساسی؟ چه تغییری در ساختار مالی یا ارزی باشگاه نفت رخ داده که حالا میتوانند خارجی بیاورند؟ البته که این حق این نفت آبادان است تا تیمش را تقویت کند، اما پرسش اصلی اینجاست چرا پیش از این که فضای ارزی کشور آرامتر بود، چنین مجوزی صادر نمیشد و در این فضای ملتهب چنین مجوزی صادر میشود.
انگار فضای پرآشوب و ناامیدانهای که در سالهای اخیر بر فدراسیون بسکتبال حاکم بوده، حالا فضا را در لیگ برتر هم تغییر داده است. لیگی که انگار پیش از آنکه توپ در زمین به گردش درآید، اسیر سیاستهای پشتپرده، لابی مربیان بدون تیم و برخی تصمیمات سلیقهای فدراسیون شده است. در چنین فضایی، نه مربیان رشد میکنند و نه تماشاگران شاهد یک رقابت سالم و حرفهای خواهند بود که در نهایت آسیب بزرگ آن به بسکتبال وارد میشود.