باشگاه خبرنگاران جوان - در روز ۲۵ خرداد، زمانی که صدای پدافند هوایی و انفجارها به نقطهای از شدت رسید که هیچ کس نمیتوانست آن را نادیده بگیرد، مهدکودک رنگین کمان واقع در یکی از محلههای حساس شهر، صحنهای از استقامت و تصمیمگیری درست بود. مدیر این مهدکودک، مهری وطنخواه، با یادآوری آن روز، میگوید که هیچ هشداری رسمی از ارتش یا نهادهای امنیتی دریافت نکردند، اما حس مسئولیت و اضطراب از شنیدن صدای موشکها و تهدید مستقیم جان کودکان باعث شد تا خودشان دست به عمل بزنند.
در میانه انفجارها و اضطراب، هیچ هشدار رسمی نرسید. نه از ارتش، نه از نهادهای امدادی. اما تصمیم آنی یک زن، مادری در کسوت مدیر مهدکودک، زندگی بیش از ۲۰ کودک را نجات داد. مهری وطنخواه، مدیر مهدکودک رنگینکمان در منطقه ۷ تهران، در روزی که صدای پدافندها لرزه بر جان شهر انداخت، تصمیم گرفت مهدکودک را ۱۰ دقیقه پیش از اصابت موشک تخلیه کند. تصمیمی که شاید به ظاهر ساده بود، اما امروز روایت یک «معجزه» است.
شایعهای که قرار بود خون را تطهیر کند
یکی از مهمترین ابعاد پس از حمله به مهدکودک رنگینکمان، انتشار شایعاتی بود که میکوشید چهرهای انسانی از رژیم صهیونیستی ارائه دهد؛ شایعهای مبنی بر تماس تلفنی ارتش اسرائیل با مدیر مهد برای هشدار دادن پیش از حمله. مهری وطنخواه با صراحت این ادعا را رد میکند: هیچ تماس یا هشداری از سوی ارتش یا نهاد امنیتی دریافت نکردیم. این تصمیم، کاملاً مستقل و صرفاً بر اساس شرایط و حس مسئولیت بود. اصلاً چطور ممکن است رژیمی که بیمارستان را هدف قرار میدهد، با مهدکودک تماس بگیرد؟
چند روز قبل از آن، یعنی جمعه و شنبه، درگیریها عمدتاً در ساعات شبانه رخ میداد و روزها به نوعی آرام به نظر میرسیدند. همین باعث شده بود که اکثر مردم باور نکنند که جنگ به این شدت و با این سرعت در طول روز هم ادامه داشته باشد. اما اولین روز کاری هفته یعنی یکشنبه، شرایط متفاوت شد.
کودکان، سرمایههای بیپناه
مهری وطنخواه، مدیر مهدکودک رنگین کمان، شرح میدهد که روز ۲۵ خرداد، درست زمانی که حملات از ساعات شبانه به میانهی روز کشیده شده بود و به سرعت متوجه تفاوت فضا شد. وی ادامه داد: ما تصور میکردیم حملات در شب اتفاق میافتد، اما از ظهر، صدای پدافند و انفجارها بالا گرفت. شنیدم که خیابان معلم، نزدیک مهد، هدف قرار گرفته. ترسیدم که اگر راهها بسته شود، نتوانیم بچهها را به خانوادهها تحویل دهیم.
وطنخواه حدود ساعت ۱۳ تماس با والدین را آغاز میکند. تا ساعت ۱۵:۲۰ همه کودکان تحویل داده شدهاند. تنها ۱۰ دقیقه بعد، موشک به نزدیکی مهد اصابت میکند. در آن روز، حدود ۲۰ کودک در مهد حضور داشتند. این تعداد بهطور معمول بسیار بیشتر است، اما به دلیل وضعیت جنگی و اضطراب روانی خانوادهها، برخی والدین تصمیم گرفته بودند کودکانشان را به مهد نفرستند. وطنخواه میگوید: شاید این ۱۰ دقیقه، یک هدایت الهی بود. من همیشه آیتالکرسی میخوانم برای مسیر بچهها. شاید همین دعاها بود که باعث شد احساس خطر کنم و مهد را زودتر تخلیه کنیم.
وقتی خانه دوم کودکان در هم میریزد
ساختمان سهطبقهای مهدکودک رنگینکمان کاملاً تخریب شده است. شیشهها شکسته، دیوارها ترک برداشته و اسباببازیها زیر آوار دفن شدهاند. تصاویر ثبتشده از این مکان، حقیقت تلخی را فریاد میزنند، هدف، تنها نقاط نظامی نبود. این ساختمان فقط محل کار من نبود؛ خانه دوم بچهها بود. همهچیز نابود شد، اما خدا را شکر که جان هیچکس آسیب ندید.
اگرچه فیزیکی آسیبی به کودکان نرسیده، اما پیامدهای روانی، از همان روز حادثه خود را نشان داده است. وطنخواه میگوید: بعد از حادثه با خانوادهها تماس گرفتم. بعضی از بچهها دچار شبادراری و اضطراب شدید شدند. حتی صدای بلند در پارک هم باعث ترسشان میشود. صدای پدافند حق هیچ کودکی نیست.
ده دقیقهای که جانمایه یک درس است
این ده دقیقه، نهفقط یک زمان فیزیکی، بلکه کلیدواژهای برای تحلیل مسئولیتپذیری، ضعف سامانه هشدار، و تابآوری یک زن در برابر بحران است. وطنخواه نه منتظر هشدار رسمی ماند، نه به امید پشتیبانی نهادها بود. وی فقط «تصمیم» گرفت. این درس مهمی برای تمام مدیران مراکز آموزشی و مهدکودکهاست؛ در لحظههای بحرانی، گاهی فقط یک تصمیم فردی میتواند مرز بین زندگی و مرگ باشد.
در بیانیه رسمی یونیسف آمده است: غزه به گورستان هزاران کودک تبدیل شده است. تنها در ۲۴ ساعت، ۹۳ کودک و زن در حملات اسرائیل جان خود را از دست دادهاند. حالا مهدکودک رنگینکمان، سندی دیگر از همین سیاست ضدانسانی است. در تهران یا غزه، کودک میمیرد و رژیم صهیونیستی مدعی هدف قرار دادن تهدیدات نظامی است. اما هدف واقعی، بیدفاعترین قشر جامعه است؛ کودکان.
مطالبهای برای فردا؛ امنیت برای خانه کودک
وطنخواه با وجود تخریب کامل محل کارش، امید دارد بتواند این پناهگاه امن را بازسازی کند. وی میگوید: کودکان سرمایههای آینده هستند. باید محیطی امن برای آنها بسازیم. من تا آخر برای بازسازی مهد تلاش میکنم، چون معتقدم هنوز میتوان لبخند را به این کوچه برگرداند.
گزارش از مهدکودک رنگینکمان، صرفاً روایت یک فاجعه نیست؛ بلکه تصویری واقعی از نارساییهای ساختاری، مسئولیتپذیری فردی، و ضرورت حمایت از نهادهای آموزشی در شرایط بحران است. در جهانی که اخبار جعلی میکوشند واقعیت را وارونه کنند، ده دقیقهای که مهری وطنخواه برای نجات کودکان تصمیم گرفت، باید ثبت شود؛ نه فقط به عنوان سند یک حادثه، بلکه به عنوان درسی از انسانیت در برابر بیرحمی.
منبع: آنا