باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهسا حنیفه - روز گذشته، آسمان آرام پایتخت قطر با حمله جنگندههای رژیم صهیونیستی شکافته شد و انفجارهای مهیب در منطقه کتارا، قلب دیپلماتیک دوحه، نهتنها خانههای مسکونی را به تلی از ویرانه بدل کرد، بلکه رویای آتشبس در غزه را در زیر آوار موشکها دفن نمود. این تهاجم بیسابقه، که حاکمیت قطر را به سخره گرفت، نهتنها مذاکرات صلح را به بنبست کشاند، بلکه منطقه را به آستانه بحرانی عمیقتر سوق داد و پرسشهایی تلخ درباره آینده دیپلماسی، امنیت و توازن قدرت در خاورمیانه برانگیخت. این حمله، که در لحظهای حساس و در میانه مذاکرات آتشبس رخ داد، پرده از فریبکاریهای پنهان در پس پیشنهادات صلح برداشت و نشان داد که چگونه بازیگران منطقهای و بینالمللی در سایه دیپلماسی، تیغ ترور را از نیام کشیدهاند.
موشکهایی که قلب صلح را دریدند: یورش به بام دیپلماسی دوحه
صبح روز نهم سپتامبر، هنگامی که ۱۵ جنگنده رژیم صهیونیستی با شلیک ۱۲ موشک دقیق، منطقه مسکونی کتارا در دوحه را هدف قرار دادند، ساکنان این محله آرام، که بهدلیل نزدیکی به سفارتخانهها، مدارس و دفتر سیاسی حماس از اهمیت دیپلماتیک برخوردار بود، در وحشتی ناگهانی فرو رفتند. این عملیات که با نام رمز "یوم الحساب" یا "قله آتش" توسط ارتش دفاع رژیم صهیوینستی (IDF) و آژانس امنیتی شینبت با بهرهگیری از اطلاعات جاسوسی دقیق اجرا شد، به قصد ترور خلیل الحیه، مذاکرهکننده ارشد حماس، زاهر جبارین و دیگر رهبران این جنبش طراحی شده بود.
تلآویو این افراد را مسئول مستقیم "کشتار ۷ اکتبر ۲۰۲۳" میداند که به کشته شدن بیش از ۱۲۰۰ اسرائیلی منجر شد، و همچنین حمله مرگبار روز گذشته در اورشلیم که جان شش نفر را گرفت و به عنوان محرک این تهاجم معرفی شد. این حمله در لحظهای رخ داد که هیئت حماس، در نشستی مشورتی در دوحه، در حال بررسی پیشنهاد آتشبس دونالد ترامپ بود؛ پیشنهادی که قرار بود با تبادل اسرا و توقف جنگ ۲۳ ماهه غزه، که تاکنون بیش از ۶۴ هزار کشته بر جای گذاشته، راه را برای صلحی شکننده هموار کند. منابع حماس تأیید کردند که الحیه، جبارین و دیگر رهبران کلیدی از این ترور جان سالم به در بردند، اما حمله تلفاتی نیز به بار آورد: شهادت فرزند خلیل الحیه، مدیر دفتر او، سرجوخه بدر سعد محمد الحمیدی الدوسری از نیروهای امنیتی قطر، و دستکم ۱۰ نفر دیگر، به همراه زخمی شدن چندین نفر از کارکنان دفتر حماس و نیروهای محلی.
منطقه کتارا بهسرعت توسط پلیس قطر محاصره شد و سفارت آمریکا دستور "پناهگیری در محل" صادر کرد، در حالی که تصاویر دود غلیظ و ویرانیهای گسترده، که ساختمانهای مسکونی نزدیک به اماکن دیپلماتیک را در بر گرفته بود، موجی از خشم عمومی را برانگیخت. دفتر بنیامین نتانیاهو، این عملیات را "کاملاً مستقل" خواند و مسئولیت کامل آن را پذیرفت، اما گزارشها نشان میدهد که این رژیم پیش از شلیک موشکها به ایالات متحده اطلاع داده بود، در حالی که قطر، به عنوان میزبان مذاکرات و میانجی کلیدی، در بیخبری کامل ماند.
حالا قطر که میزبان بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه با هزاران سرباز است، خود قربانی تهاجمی بیرحمانه شده است. خالد قدومی، نماینده حماس در ایران، این حمله را "با پشتیبانی مستقیم آمریکا" توصیف کرد و گفت تلاش برای ترور رهبران حماس در نشست مشورتی دوحه ناکام ماند، اما این فریبکاری نشاندهنده عمق خیانت در پس پیشنهادات صلح است.
افقهای خونآلود: درسهای دوحه برای بیداری یک منطقه در آستانه آشوب
این تهاجم پایانی بر توهم امنیت از طریق سازش بود که سالها کشورهای منطقه را در خود غرق کرده بود. قطر که تصور میکرد پایگاه العدید، قراردادهای میلیاردی با آمریکا و حتی هدیه هواپیما به ترامپ آن را از گزند مصون نگه میدارد، حالا با واقعیتی تلخ مواجه شده است: اتحاد با غرب نهتنها سپری دفاعی نیست، بلکه میتواند به هدفی برای تهاجم تبدیل شود.
این حمله جرقهای برای تشدید حملات حماس، حزبالله و حوثیها خواهد بود، بهویژه در شرایطی که جنگ غزه، با بیش از ۶۴ هزار کشته و تنها ۹ هفته آتشبس در ۲۳ ماه، منطقه را به لبه پرتگاه کشانده است. این تهاجم درس تلخی برای دوحه و دیگر کشورهای منطقه مانند ترکیه است. اگر قطر فراتر از محکومیتهای کلامی عمل کند – هرچند این امر به دلیل وابستگی پدافندی به آمریکا بعید به نظر میرسد – میتواند به سمت ائتلافهای جدیدی با قدرتهای منطقه گرایش یابد.
این حمله نشان داد که رژیم صهیونیستی، تا زمانی که با "دیوار سخت" مقاومت مواجه نشود، به ماجراجوییهای خود ادامه خواهد داد و پس از دوحه، پایتختهای دیگر منطقه نیز ممکن است در تیررس قرار گیرند. این تهاجم میتواند به "جنگ دوم منطقهای" منجر شود، جایی که کشورهای عربی و اسلامی مجبور به انتخاب میان انفعال و مقاومت شوند.
افزایش قیمت نفت به ۶۳.۲ دلار در ساعات اولیه نشاندهنده شکنندگی اقتصاد جهانی در برابر این بحران است و اگر قطر اقداماتی مانند محدود کردن دسترسی به پایگاه العدید یا قطع همکاریهای اقتصادی با غرب را در پیش بگیرد، میتواند توازن قدرت را در منطقه تغییر دهد. اما واقعیت این است که وابستگی نظامی و اقتصادی دوحه به آمریکا، دست آن را برای واکنشهای قاطع میبندد.
این تهاجم همچنین پرسشی اساسی پیش روی جهان عرب و اسلام قرار داد: آیا سازش با غرب و رژیم صهیونیستی میتواند امنیت را تضمین کند، یا تنها مقاومت متحد است که میتواند آیندهای پایدار را رقم بزند؟ یک چیز مسلم است: این حمله نشان داد که صلح بدون عدالت، توهمی بیش نیست و منطقه تنها با برپایی دیواری استوار از مقاومت و مقابله با رژیم صهیونیستی میتواند در برابر طوفانهای پیش رو ایستادگی کند.