کد خبر: ۳۲۴۸۰۸
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۵ - ۱۷ شهريور ۱۴۰۴
مرجعیت علمی دانشگاههای برتر ایران این روزها رنگ تردید به خود گرفته است. عربستان و ترکیه در رقابت علمی از ایران سبقت گرفتهاند و دانشجویان ایرانی که راهی خارج از کشور شدهاند به دلیل ضعف در علم به ایران بازگردانده میشوند؛ در چنین وضعیتی، پرسش این است که کدام حلقه از زنجیره آموزش و پژوهش ایران دچار ضعف شده و آینده علمی کشور به چه سمت و سویی پیش میرود.
اقتصاد۲۴- پیش از انتشار کارنامههای کنکور، در حالی که جمعی از داوطلبان با اضطراب لحظهشماری میکردند، عدهای دیگر مطمئن بودند که صندلی یکی از دانشگاههای معتبر ایران در انتظارشان است.
با افزایش ۴۰ درصدی شهریه دانشگاههای پردیس خودگردان، داوطلبان بین ۴۰۰ تا ۹۰۰ میلیون تومان پرداخت میکنند تا مدرکی از برترین دانشگاههای ایران دریافت کنند. در این میان، بحث فروش صندلی دانشگاهها گهگاه پیش از اعلام نتایج یا پس از آن مطرح و سپس از سوی سازمان سنجش تکذیب میشود.
چگونه "دانشگاه" فروشگاه زنجیرهای شد؟!
اما اصل موضوع فروش صندلی نیست؛ مسئله بر سر پردیسهای خودگردان دانشگاههای برتر ایران است که عملاً وارد حوزه تجارت شدهاند. طبق گزارشها، دانشگاه مادر ایران، یعنی دانشگاه تهران، بیشترین دانشجوی شهریهپرداز را جذب میکند.
از طرفی برای گرفتن مدرک از دانشگاه صنعتی شریف، به عنوان دانشگاهی برند در سطح جهانی، در رشته کامپیوتر، کافی است نزدیک به ۸۵۰ میلیون تومان هزینه کنید. در این شرایط، پرسش سنجش کیفیت ورودیها مطرح میشود: مدرکی که زمانی مرجعیت داشت، همچنان قادر به حفظ همان اعتبار خواهد بود؟
چرا پردیس خودگردان احداث شد؟
پردیسهای خودگردان دانشگاههای ایران با هدف تأمین منابع مالی برای تأسیس و توسعه واحدهای جدید، تجهیز آزمایشگاهها و کارگاهها، و ارتقای زیرساختهای آموزشی ایجاد شدند. از سوی دیگر پردیسهای بینالملل دانشگاههای برتر ایران در ابتدا با هدف جذب دانشجویان خارجی راهاندازی شدند، اما با گذشت زمان این هدف رنگ باخت و تعداد دانشجویان خارجی که به این پردیسها آمدند، بسیار کم بود. نتیجه این کماقبالی، تغییر ماهیت این شعبهها از «پردیس بینالملل» به «پردیس خودگردان» و «پردیس دانشگاهی» بود.
اما در سال جدید، تصویب شهریه با افزایش ۴۰ درصدی هوش از سر بسیاری از دانشجویان پراند. طبق گزارشی از روزنامه فرهیختگان: «برخی دانشگاههای دولتی در کنار ارتزاق از شیر نفت، سالهاست دریافت شهریههای کلان از دانشجویان خودگردان را به عنوان مهمترین سبد درآمدی خود قرار دادهاند.»، اما آیا به همین میزان ظرفیت علمی ایران هم افزایش مییابد؟
بیشتر بخوانید: انتخاب رشته برای آینده با چشمان بسته؛ از هر ۱۰ فارغالتحصیل دانشگاه ۶ نفر پشیمان از هستند
مصطفی، که دارای دو مدرک دکتری از دانشگاههای معتبر ایران است، به خبرنگار فرارو گفت: «پردیسهای خودگردان عملاً بازوهای مالی دانشگاههای دولتی هستند. ابتدا قرار بود برای بالا بردن ظرفیت پذیرش و حل مسائل اقتصادی این نوع دانشگاه به وجود آید، اما به مرور زمان، پردیس تبدیل به بنگاه اقتصادی شد. دانشگاهها به جای بالا بردن ظرفیت صنعتی و علمی و کسب درآمد از آن طریق، راه آسانتر برای تأمین بودجه را انتخاب کردند و آن گسترش پردیسهای خودگردان بود.»
بنابراین هر سال، در زمان ثبتنام، اعلامیهها از سوی دانشگاههای برتر منتشر میشود که دانشجو میپذیرند. به عنوان مثال، ۲۱ خرداد سال گذشته، دانشگاه صنعتی شریف اعلامیهای صادر کرد که در رشته مدیریت کسب و کار دانشجو میپذیرد و در آن گفته شده بود: «برنامه درسی و کلاسهای دانشجویان پذیرفته شده در پردیس خودگردان شریف، مشترک با کلاسهای پردیس مرکزی است.»
در این میان، در حالی که برخی از شهریههای کلان این نوع دانشگاه گلایه دارند، رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی میگوید: «شهریه پزشکی در پردیس خودگردان دانشگاه شهید بهشتی، نصف شهریه یک دبیرستان لوکس تهران است.» با توجه به این مسأله، اینکه عدهای اندک که درآمدشان جزو دهکهای بالا به حساب میآید در این دانشگاهها جای دارند، نه افرادی که به هر دلیلی از کنکور جا مانده یا مهارت کنکور را ندارند. اما مسأله حتی این هم نیست؛ مسأله بر سر مرجعیت علمی و سنجش ورودیها و خروجیها از این نوع دانشگاه است که مستقیماً بر ظرفیت علمی ایران و نگاه جهان به دانشگاههای ایران تأثیر میگذارد.
مساله اول: کیفیت علمی دانشگاهها
چه با مسأله کنکور موافق باشیم چه نباشیم، مشخص است که این فرایند برای سنجش داوطلبان و غربال آنها برای ورود به دانشگاه طراحی شده است. اما پردیسهای خودگردان شرط اصلی پذیرش را توان مالی قرار دادهاند. یک خبرگزاری دولتی در این خصوص نوشت: «میتوان در آنها با رتبههای به مراتب پایینتر از دانشگاههای دولتی، در رشتههای برتر پذیرش شد. اما شرط این پذیرش این است که دانشجو باید توان مالی بالایی داشته باشد… و بعضاً از امکانات ارائه شده به دانشجویان نوبت روزانه بهرهمند شود.»
جدای از برخی افرادی که به هر دلیل از غافله کنکور جا مانده و حالا مجبور به تحصیل در این نوع دانشگاه هستند، باید به این نکته توجه کرد که خروجیها از پردیسهای خودگردان جای بحث دارد. به بیان یک خبرگزاری دولتی: «افزایش پذیرش دانشجویان در این پردیسها، خواسته یا ناخواسته، شرایط را برای گسترش بیعدالتی آموزشی مهیا میکند و این تصور پررنگ میشود که دانشگاههای دولتی بهمنظور کسب درآمد با قدرت بیشتری شرایط را برای همنشینی دانشجویان روزانه و دانشجویان پردیسهای خودگردان—که به دانشجویان پولی شهره شدهاند—مهیا میکنند.»
نازنین، دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف که پیشتر برای تحصیل در مقطع دکتری به بلژیک مهاجرت کرده بود، به خبرنگار فرارو گفت: «چندی پیش یکی از دانشجویان پردیس خودگردان شریف برای ادامه تحصیل به دانشکده ما آمد. پس از مدتی، آنقدر از فضای کاری و علمی دور بود که ابتدا ترجیح دادند او را سر کلاسهای آموزشی بنشانند. بعد که دیدند باز هم بیفایده است، او را به ایران برگرداندند. این مسأله سبب شده چهره شریف به عنوان یک برند به شدت تضعیف شود.»
چندی پیش نیز یکی از خبرگزاریها نوشته بود: «با انتشار نمرات نهایی درس ریاضی عمومی ۲ که در ترم پاییز ۱۴۰۳ ارائه شده بود، معدل ۵٫۲۳ از ۲۰ برای ۶۵۰ دانشجو به دست آمد و یکی از کمسابقهترین اتفاقات آموزشی این دانشگاه را رقم زد.»
مساله دوم: مرجعیت دانشگاهها در سطح جهانی
در حالی که دهههای گذشته دانشگاههای ایران از مرجعیت ویژهای در سطح جهانی برخوردار بودند، اکنون رتبه آنها هر سال پایینتر میآید. این کاهش رتبه اگرچه کاملاً وابسته به پردیسهای خودگردان نیست، اما میتواند یکی از عوامل مؤثر باشد. یک استاد دانشگاه اظهار کرد: «سلب استقلال دانشگاهها در تصمیمگیریهای علمی و مدیریتی، دخالت نهادهای بیرونی در جذب هیئت علمی و مشکلات معیشتی اساتید از جمله علل کاهش رتبه علمی دانشگاههای ایران است.»
این شرایط باعث شده است که در سال جدید، عربستان با داشتن ۱۳ دانشگاه در فهرست هزار دانشگاه برتر و ترکیه با حفظ ۱۱ دانشگاه در این رتبهبندی از ایران پیشی بگیرند. نتیجه آن خالی ماندن برخی صندلیهای دانشگاههای ایران و افزایش تمایل دانشجویان برای مهاجرت به خارج از کشور برای تحصیل است. به گزارش یک خبرگزاری دولتی: «تعداد دانشجویان ایرانی در ۱۰ مقصد اصلی به رقم ۱۱۰ هزار نفر رسیده است و این رقم در مقایسه با ۶۰ هزار دانشجوی ایرانی ساکن خارج در سال ۲۰۲۰، رشد ۸۲ درصدی را نشان میدهد.»
بیشتر بخوانید: آمار نگرانکننده از سهم مدارس دولتی در رتبههای برتر کنکور ۱۴۰۴؛ سمپاد همچنان بیرقیب در مسیر دانشگاه
کارشناسان معتقدند که کاهش نرخ جمعیت، نبود تضمین شغلی، هزینههای بالا به ویژه در دانشگاههای غیر دولتی، مهاجرت، سد بزرگ کنکور که هر سال تعدادی از دانشآموزان از آن عبور نمیکنند و کثرت واحدهای دانشگاهی، از دلایل اصلی خالی ماندن صندلیهای کنکور است. در مقابل مصطفی تأکید میکند: «دلیل این است که دانشجو متوجه شده دانشگاههای مرجع ایران، دیگر آن دانشگاه سابق نیستند.»
در یک مصاحبه، سیاوش جمادی، نویسنده و مترجم آثار فلسفی و ادبی، در پاسخ به پرسش مجری که چرا در دانشگاه تحصیل نکردی، گفت: «وضعیت دانشگاه در کشور ما و در خاورمیانه ممکن است برای برخی قابل قبول باشد، اما برای من ناامیدکننده است و حس میکنم جز اتلاف وقت چیزی نیست. کاری که خودم به طور خودآموز و خودسالارانه انجام میدهم، به ویژه در تفکر فلسفی همسازتر است. در دانشگاهها اکثراً همه چیز تشریفاتی است و اثری از انگیزش برای تفکر دیده نمیشود.»
مساله سوم: تاثیر افت کیفیت دانشگاهها بر جامعه
علاوه بر موارد پیشین، باید به تأثیر افت کیفیت دانشگاهها بر جامعه نیز توجه کرد. وقتی مردم میبینند فارغالتحصیلان دانشگاههای معتبر، مهارت و تخصص کافی ندارند، اعتماد عمومی به پزشکان، مهندسان، مدیران و سایر متخصصان کاهش مییابد. مریم، دختری که چندی پیش عمهاش را بر اثر تشخیص اشتباه پزشک از دست داده بود، گفت: «عمهام مننژیت داشت، اما پزشک تشخیص نداد و همین باعث مرگ او شد. قبلاً بعد از حرف خدا، حرف دکتر را میپذیرفتیم، اما حالا خطای پزشکی آنقدر زیاد شده که دیگر نمیتوان به همه پزشکان اعتماد کرد.»
در همین زمینه، سیماییصراف، وزیر علوم، با اشاره به افت کیفیت تحصیلی در ایران گفت: «در برخی موارد شرایط به گونهای است که حتی برای راهاندازی مقطع کاردانی نیز استانداردهای لازم رعایت نشده؛ چه برسد به مقاطع تحصیلات تکمیلی.» او یکی از راهحلها را افزایش سرانه مقاله میداند. با این حال، مصطفی تأکید میکند که افزایش سرانه مقالهها راه حل نیست: «افزایش تعداد مقالهها هیچ دردی را درمان نمیکند؛ کافی است چند مقاله را ورق بزنید تا ببینید بازتولید همان مقالههای قبلی است و چیز جدیدی ارائه نمیشود. بعد هم چه تضمینی وجود دارد که این مقالهها واقعاً توسط فردی که همه مشغلههایش را دارد نوشته شده باشد؟ کافی است نگاهی به بازار بیندازید تا ببینید بازار نویسندگان مقاله و پایاننامه چقدر داغ است.»
منبع: فرارو