باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهسا حنیفه - نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز گذشته (۹ ژوئن) در وین آغاز شد و بار دیگر برنامه هستهای ایران را در کانون توجه قرار داد. میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی، در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد که این نشست با گفتوگوهای پرتنش همراه خواهد بود، بهویژه به دلیل پیشنویس قطعنامهای از سوی تروئیکای اروپا (انگلیس، فرانسه، آلمان) با حمایت آمریکا. این قطعنامه، که آسوشیتدپرس متن پیشنویس آن را رویت کرده، ایران را به عدم پایبندی به تعهدات پادمانی از سال ۲۰۱۹ متهم میکند و ادعا میکند که ناتوانی آژانس در تضمین صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران، موضوع را در صلاحیت شورای امنیت قرار میدهد.
دیپلماسی در ظاهر، فشار در عمل
این قطعنامه، هرچند هنوز نهایی نشده و ممکن است تغییر کند اما به نظر میرسد که هدف آن، واداشتن ایران به پاسخگویی به سؤالات آژانس درباره فعالیتهای اعلامنشده در چهار سایت هستهای است. در مقابل، ایران موضعی محکم اتخاذ کرده است. کاظم غریبآبادی، معاون وزیر خارجه، هشدار داد که هرگونه اقدام در شورای حکام با واکنش متقابل ایران، از جمله کاهش دسترسیهای آژانس یا گسترش فعالیتهای هستهای، مواجه خواهد شد. غریبآبادی ارجاع پرونده به شورای امنیت را «مضحکه» خواند و گفت که ادعاهای مربوط به فعالیتهای ۲۵ سال پیش، ارزش چنین اقدامی را ندارد.
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه، نیز آژانس را به سیاسیکاری تحت فشار غرب متهم کرد و گفت ایران گامهای لازم برای پاسخ به هر تصمیم خصمانه را آماده کرده است.
این تنشها در حالی است که مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا با میانجیگری عمان ادامه دارد. مقامات آمریکایی، از جمله در اظهارات اخیر، از رویکرد دیپلماتیک دونالد ترامپ نسبت به ایران سخن گفتهاند. اما حمایت واشنگتن از قطعنامه پیشنهادی، نشاندهنده استراتژی دوگانهای است: دیپلماسی در ظاهر، فشار در عمل.
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، نیز در سخنرانی خود در شورای حکام، با تکرار ادعاهای ایرانهراسی، گفت که راستیآزمایی آژانس به دلیل عدم همکاری تهران مختل شده و تنها راهحل، دیپلماسی است. او ادعا کرد که آژانس ردیابی ذخایر سانتریفیوژهای ایران را از دست داده و بدون حل مسائل پادمانی، نمیتواند صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران را تأیید کند.
در این میان، اظهارات محمدجواد ظریف در کنفرانس مطالعات اروپا و آمریکا، لایه دیگری به ماجرا افزود. او اعتراف کرد که اعتماد به اروپا برای اجرای اینستکس یک اشتباه بود، زیرا شرکتهای اروپایی تحت فشار آمریکا از ایران خارج شدند. این اظهارات، نشاندهنده عمق بیاعتمادی ایران به غرب است، بهویژه پس از ناکامی اروپا در پایبندی به تعهدات برجام.
روندهای کلی
۱. بیاعتمادی تاریخی: تجربه برجام، خروج آمریکا در ۲۰۱۸، و ناکامی اروپا در اجرای اینستکس، اعتماد ایران به غرب را از بین برده است. اعتراف ظریف به اشتباه در اعتماد به اروپا، نشاندهنده تغییر ذهنیت سیاستمداران ایرانی به سوی خوداتکایی و بدبینی به وعدههای غربی است.
۲. پیشرفتهای هستهای: ایران با افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده و استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته، به آستانه گریز هستهای نزدیک شده است. این توانایی، اهرمی قوی در مذاکرات است، اما خطر تشدید فشارهای غرب را نیز افزایش میدهد.
۳. پویاییهای جهانی: جهان چندقطبی شده و ایران از حمایت روسیه و چین بهره میبرد.
۴. فشارهای داخلی: اقتصاد ایران، با وجود رشد صادرات غیرنفتی، همچنان تحت فشار تحریمهاست. تنشهای اجتماعی و کمبود انرژی، ایران را در موقعیت شکنندهای قرار داده، اما برنامه هستهای بهعنوان نماد غرور ملی، حمایت عمومی را حفظ کرده است.
خودکفایی هستهای با دیپلماسی محتاطانه
با توجه به این روندها، محتملترین سناریو برای آینده برنامه هستهای ایران، ترکیبی از تقویت خودکفایی هستهای و دیپلماسی محتاطانه است. ایران به گسترش غنیسازی و توسعه فناوریهای پیشرفته ادامه خواهد داد، اما از قطع کامل همکاری با آژانس خودداری میکند تا از ارجاع پرونده به شورای امنیت جلوگیری کند. این استراتژی، پاسخی به فشارهای غرب و نشانهای از عزم تهران برای حفظ استقلال است.
پیشبینی میشود که ایران روابط خود با بلوک شرق، بهویژه چین و روسیه، را تقویت کند. همچنین عضویت در سازمان همکاری شانگهای و افزایش تجارت با کشورهای غیرغربی، به تهران امکان میدهد اثرات تحریمها را خنثی کند. در منطقه، ایران میتواند با بهبود روابط با کشورهای خلیجفارس، مانند عربستان، از انزوای دیپلماتیک جلوگیری کند.
در پایان اما باید گفت که برنامه هستهای ایران در مسیری از خودکفایی و دیپلماسی محتاطانه پیش میرود. تهران با تکیه بر پیشرفتهای فنی، حمایت شرق، و اقتصاد مقاومتی، در برابر فشارهای غرب ایستادگی میکند، اما درهای دیپلماسی را نیمهباز نگه میدارد. این مسیر، فرصتی برای تثبیت جایگاه ایران بهعنوان قدرت منطقهای است، اما موفقیت آن به مدیریت هوشمندانه تنشها بستگی دارد. آینده نه در قطعنامههای آژانس، بلکه در اراده و تدبیر ایران رقم میخورد.