به گزارش تابناک، روانشناسی زنان، بهعنوان یک حوزه پویا، تحت تأثیر عوامل زیستی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و معنوی شکل گرفته است. زنان در طول تاریخ تکامل، ویژگیهای روانشناختی خاصی مانند همدلی و مهارتهای اجتماعی را توسعه دادهاند که به بقا و موفقیت آنها کمک کرده است. جنبشهای اجتماعی، بهویژه موج سوم با تأکید بر تنوع و شمول، و مذهب و معنویت بهعنوان منابع معنا و حمایت، نقش کلیدی در بازتعریف هویت و خواستههای زنان داشتهاند.
۱. سیر تکامل زیستی و روانشناختی
زیست و روانشناختی زنان ریشه در فشارهای انتخاب طبیعی و نقشهای زیستی آنها دارد:
- نقش تولیدمثل و مراقبت : زنان به دلیل مسئولیت بارداری و پرورش فرزندان، به سمت رفتارهایی گرایش یافتهاند که امنیت و بقای فرزندان را تضمین کند. این امر ویژگیهایی مانند همدلی، حساسیت عاطفی و مهارتهای اجتماعی را تقویت کرده است (باس، ۱۹۹۸).
- انتخاب شریک و منابع : زنان از نظر تکاملی به دنبال شریکهایی بودند که بتوانند منابع و امنیت فراهم کنند، که ویژگیهایی مانند ارزیابی دقیق شریک و توجه به نشانههای غیرکلامی را پررنگ کرد.
- انعطافپذیری شناختی : مغز زنان برای سازگاری با محیطهای متغیر تکامل یافته است، که به آنها امکان میداد در نقشهای چندگانه (مراقبت، مدیریت منابع و حل مسائل اجتماعی) موفق عمل کنند (فیشر، ۲۰۱۳).
- تنوع زیستی : تفاوتهای فردی و محیطی باعث شده که خواستههای زنان بسیار متنوع باشد و به نقشهای سنتی محدود نشود.
۲. تحولات تاریخی و اجتماعی
تحولات تاریخی و اجتماعی تأثیر عمیقی بر روانشناسی و خواستههای زنان داشتهاند:
- جوامع سنتی : در جوامع شکارچی-گردآورنده و کشاورزی، نقش زنان به خانهداری و فرزندپروری محدود میشد، که خواستههایی مانند امنیت خانوادگی و تأیید اجتماعی را تقویت کرد.
- انقلاب صنعتی و مدرنیته : با صنعتی شدن و گسترش آموزش، زنان به بازار کار و تحصیلات دسترسی پیدا کردند، که خواستههایی مانند استقلال مالی و برابری جنسیتی را پررنگ کرد.
- جهانیشدن و تنوع فرهنگی : جهانیشدن به زنان امکان داد تا هویتهای متنوعی مانند کارآفرین یا فعال اجتماعی را دنبال کنند، که ویژگیهایی مانند خلاقیت و انعطافپذیری شناختی را تقویت کرد.
۳. تأثیر عمیق جنبشهای اجتماعی بر روانشناسی زنان
جنبشهای اجتماعی، بهویژه آنهایی که بر برابری جنسیتی متمرکز بودهاند، تأثیر عمیقی بر بازتعریف هویت و خواستههای زنان داشتهاند. این بخش با تمرکز بر موج سوم، جزئیات آن را بررسی میکند.
۳.۱. موج اول جنبشهای اجتماعی (قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰)
- تمرکز بر حقوق اولیه : موج اول بر حق رأی، دسترسی به آموزش و مالکیت متمرکز بود. این جنبش به زنان کمک کرد تا به استقلال فکری و اعتماد به نفس دست یابند.
- تأثیر روانشناختی : زنان شروع به تعریف خود فراتر از نقشهای خانگی کردند.
۳.۲. موج دوم جنبشهای اجتماعی (دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰)
- تمرکز بر برابری اجتماعی : موج دوم بر برابری در محل کار، حقوق باروری و پایان تبعیض جنسیتی متمرکز بود. این جنبش کلیشههای جنسیتی را به چالش کشید.
- تأثیر روانشناختی : ویژگیهایی مانند خودمختاری، ریسکپذیری و مقاومت در برابر هنجارها تقویت شد. نظریهپردازانی مانند کارول گیلیگان (۱۹۸۲) بر اخلاق مراقبت تأکید کردند.
۳.۳. موج سوم جنبشهای اجتماعی (دهه ۱۹۹۰ تا اوایل ۲۰۰۰)
موج سوم جنبشهای اجتماعی، که از دهه ۱۹۹۰ آغاز شد، با تمرکز بر تنوع، شمول و تقاطعگرایی، تأثیر عمیقی بر روانشناسی زنان گذاشت:
: موج سوم به تجربیات متنوع زنان با توجه به نژاد، طبقه اجتماعی، گرایش جنسی و فرهنگ توجه کرد. این جنبش کلیشههای موج دوم (که اغلب بر تجربیات زنان سفیدپوست و طبقه متوسط متمرکز بود) را به چالش کشید و به زنان از اقلیتهای نژادی، قومی و جنسیتی فضایی برای ابراز صدا داد.
- تقاطعگرایی (Intersectionality) : مفهوم تقاطعگرایی، مطرحشده توسط کیمبرلی کرنشاو (۱۹۸۹)، نشان داد که تبعیض علیه زنان تحت تأثیر عوامل متعددی مانند نژاد، طبقه، مذهب و گرایش جنسی قرار دارد. این دیدگاه به زنان کمک کرد تا هویتهای پیچیده خود را بپذیرند و برای حقوق خود در زمینههای مختلف مبارزه کنند. برای مثال، زنان رنگینپوست یا زنان با گرایشهای جنسی غیرهنجارگرا توانستند چالشهای خاص خود را مطرح کنند.
- فردگرایی و ابراز هویت : موج سوم زنان را تشویق کرد تا هویت شخصی خود را بهصورت آزادانه از طریق مد، هنر، موسیقی یا فعالیتهای اجتماعی ابراز کنند. جنبشهایی مانند "Riot Grrrl" در فرهنگ پانک، زنان را به چالش کشیدن هنجارهای جنسیتی و ابراز خود از طریق خلاقیت ترغیب کرد. این امر ویژگیهایی مانند خودابرازی، خلاقیت و استقلال هویتی را تقویت کرد.
- استفاده از فناوری و رسانه : موج سوم با ظهور اینترنت و رسانههای دیجیتال، به زنان امکان داد تا از پلتفرمهایی مانند وبلاگها، زینها (مجلات مستقل) و شبکههای اجتماعی برای به اشتراک گذاشتن داستانها و مبارزه با نابرابری استفاده کنند. این باعث تقویت آگاهی اجتماعی، شبکهسازی جهانی و فعالیت جمعی شد.
- مبارزه با کلیشههای جنسیتی : موج سوم به نقد تصاویر کلیشهای زنان در رسانهها (مانند ایدهآلهای زیبایی غیرواقعی یا نمایش زنان بهعنوان اشیاء) پرداخت. جنبشهایی مانند "Body Positivity" زنان را به پذیرش بدن و هویت خود تشویق کرد، که به تقویت اعتماد به نفس و پذیرش خود منجر شد.
- تأثیر روانشناختی : موج سوم ویژگیهایی مانند تنوعپذیری، انعطافپذیری فرهنگی، فعالیت اجتماعی و شجاعت در ابراز هویت را در زنان تقویت کرد. زنان در این دوره به دنبال تأثیرگذاری جهانی و عدالت اجتماعی بودند و از ابزارهای دیجیتال برای ایجاد تغییرات استفاده کردند.
۳.۴. موج چهارم جنبشهای اجتماعی (۲۰۱۰ به بعد)
- تمرکز بر مسائل جهانی : موج چهارم بر موضوعاتی مانند خشونت جنسیتی، تغییرات اقلیمی و حقوق دیجیتال متمرکز است. جنبشهایی مانند #MeToo و #TimesUp به زنان کمک کردند تا علیه آزار و تبعیض صدا بلند کنند و به ایجاد تغییرات ساختاری در جوامع کمک کردند.
- تأثیر روانشناختی : این دوره ویژگیهایی مانند شجاعت اجتماعی، مقاومت جمعی و حس قدرت جمعی را تقویت کرد. زنان در این دوره احساس کردند که میتوانند با اتحاد، تغییرات بزرگی ایجاد کنند.
۴. تأثیر مذهب بر روانشناسی زنان
مذهب بهعنوان یک نیروی فرهنگی و معنوی، تأثیر عمیقی بر روانشناسی و خواستههای زنان داشته است:
- ارائه معنا و هدف : مذهب برای بسیاری از زنان منبع معنویت، آرامش و جهتگیری در زندگی است. باورهای مذهبی حس معنا و هدف را تقویت میکنند (سلیگمن، ۲۰۱۱).
- شکلدهی به نقشهای جنسیتی : در بسیاری از ادیان، زنان بهعنوان حامیان خانواده و مراقبان دیده شدهاند، که ویژگیهایی مانند فداکاری، صبوری و همدلی را تقویت کرده است. مذهب میتواند هم منبع حمایت و هم محدودیت باشد. جوامع مذهبی با ایجاد شبکههای حمایتی، حس تعلق و امنیت عاطفی را به زنان میدهند، اما تفاسیر سنتی گاهی نقشهای محدودکنندهای را تحمیل کردهاند.
اورهای مذهبی از طریق دعا، مراقبه یا حمایت اجتماعی، تابآوری روانی را افزایش میدهند (پارگامنت، ۲۰۰۱).
۵. نقش معنویت در روانشناسی زنان
معنویت، بهعنوان مفهومی گستردهتر از مذهب، شامل جستجوی معنا، هدف و ارتباط با چیزی فراتر از خود (مانند طبیعت، جهان یا یک نیروی متعالی) است:
- معنا و هدف زندگی : معنویت به زنان کمک میکند تا در مواجهه با چالشهای زندگی، حس معنا و جهتگیری پیدا کنند. این امر یکی از عوامل کلیدی شادکامی و بهزیستی است (سلیگمن، ۲۰۱۱).
- تقویت تابآوری : معنویت از طریق تمرینهایی مانند مدیتیشن، یوگا یا تأمل، به زنان کمک میکند تا استرسهای روانی را مدیریت کنند. مطالعات نشان میدهند که زنان اغلب از معنویت برای مقابله عاطفی استفاده میکنند (تامیر، ۲۰۱۶).
- ارتباط با خود و دیگران : معنویت به زنان امکان میدهد تا با خود درونی و دیگران ارتباط عمیقتری برقرار کنند، که ویژگیهایی مانند همدلی، خودآگاهی و ارتباط معنادار را تقویت میکند.
- تأثیر بر هویت فردی : معنویت به زنان کمک کرده تا هویت خود را فراتر از نقشهای اجتماعی یا مذهبی تعریف کنند. زنانی که به معنویت غیرمذهبی گرایش دارند، اغلب به دنبال خودشناسی و رشد شخصی هستند.
- معنویت و جنبشهای اجتماعی : برخی جریانهای جنبشهای اجتماعی، بهویژه در موج سوم، معنویت را بهعنوان ابزاری برای توانمندسازی زنان به کار بردهاند. جنبشهایی مانند اکوفمینیسم زنان را به ارتباط با طبیعت و ارزشهای مراقبتی تشویق کردهاند، که ویژگیهایی مانند آگاهی زیستمحیطی و مسئولیت اجتماعی را تقویت کرده است.
- معنویت در فرهنگ ایرانی : در ایران، معنویت، چه در قالب باورهای اسلامی (مانند دعا و زیارت) و چه در قالب عرفان ایرانی (مانند اشعار مولانا و حافظ)، نقش مهمی در زندگی زنان داشته است. زنان ایرانی از معنویت برای مدیریت استرس، یافتن آرامش و تقویت هویت فرهنگی استفاده کردهاند.
۶. روانشناسی مدرن زنان
روانشناسی مدرن زنان با تأکید بر نیازها و رفتارهای آنها در دنیای امروز، چند جنبه کلیدی را برجسته میکند:
- نظریه خودتعیینگری : بر اساس نظریه خودتعیینگری (دسی و رایان، ۲۰۰۰)، زنان به دنبال استقلال، شایستگی و ارتباط هستند. جنبشهای اجتماعی، مذهب و معنویت این نیازها را تقویت کردهاند.
- استرسهای جنسیتی : زنان به دلیل انتظارات اجتماعی، مذهبی و فرهنگی با فشارهای روانی بیشتری مواجهاند. جنبشهای اجتماعی و معنویت راهبردهای مقابلهای مانند حمایتجویی و مراقبت از خود را ترویج کردهاند.
- تنوع در خواستهها : زنان امروزی اولویتهای متنوعی دارند، از خانواده و روابط عاطفی گرفته تا موفقیت حرفهای، معنویت و ماجراجویی.
۷. خواستههای زنان از زندگی
با توجه به سیر تکامل، جنبشهای اجتماعی، مذهب و معنویت، خواستههای زنان امروزی ترکیبی از نیازهای زیستی، اجتماعی، فرهنگی و معنوی است:
- امنیت و ثبات : زنان به دنبال امنیت عاطفی و مالی هستند.
- معنا و هدف : زنان به دنبال زندگیای هستند که در آن احساس تأثیرگذاری کنند، چه از طریق کار، روابط، فعالیتهای اجتماعی، مذهب یا معنویت.
- رشد شخصی : فرصتهای یادگیری و پیشرفت در زمینههای تحصیلی، شغلی، معنوی یا علایق شخصی برای زنان اهمیت زیادی دارد.
- وابط معنادار : ارتباط عمیق با دیگران، بر اساس احترام و درک متقابل، یکی از نیازهای اساسی است.
- آزادی انتخاب : جنبشهای اجتماعی توانایی تصمیمگیری آزادانه درباره زندگی را به یکی از مهمترین خواستههای زنان تبدیل کردهاند.
۸. تأثیر فرهنگ ایرانی، جنبشهای اجتماعی، مذهب و معنویت
فرهنگ ایرانی، با تاریخ غنی و ترکیب سنت، مدرنیته، مذهب و معنویت، تأثیر ویژهای بر روانشناسی و خواستههای زنان داشته است:: زنان ایرانی با دوگانگی بین انتظارات سنتی و خواستههای مدرن مواجهاند. بر اساس آمار، زنان بیش از ۶۰ درصد دانشجویان دانشگاههای ایران را تشکیل میدهند، اسلام و عرفان ایرانی نقش مهمی در زندگی زنان دارند. زنان از باورهای مذهبی و معنوی برای مدیریت استرس، یافتن آرامش و تقویت هویت فرهنگی استفاده کردهاند. برای مثال، مشارکت در مراسم مذهبی یا مطالعه اشعار عرفانی به زنان کمک کرده تا حس تعلق و معنا را تجربه کنند.همچنین زنان ایرانی با موانعی مانند تبعیض جنسیتی یا تفاسیر سنتی از مذهب مواجهاند، که ویژگیهایی مانند تابآوری و خلاقیت در حل مسئله را در آنها تقویت کرده است.
در نهایت می توان گفت روانشناسی زنان و خواستههای آنها از زندگی، نتیجه تعامل پویا بین عوامل زیستی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و معنوی است. از منظر تکاملی، زنان به سمت ویژگیهایی مانند همدلی گرایش یافتهاند.
جنبشهای اجتماعی، بهویژه موج سوم با تأکید بر تنوع و تقاطعگرایی، مذهب و معنویت بهعنوان منابع معنا و حمایت، هویت و خواستههای زنان را بازتعریف کردهاند. در فرهنگ ایرانی، زنان با تعادل بین سنت، مدرنیته، مذهب و معنویت، ویژگیهایی مانند تابآوری و انعطافپذیری را توسعه دادهاند.برای فهم دقیقتر نیازها و خواستههای زنان، باید به تنوع فردی، فرهنگی، مذهبی و معنوی توجه کرد و از کلیشههای جنسیتی دوری جست./منبره رقابی