اقتصاد۲۴- «مسئولان منابعطبیعی میدانستند؛ در مراسمهای خاکسپاری و... هم شرکت کرده بودند. ترجیحشان این بود که خبری منتشر نشود و به گوش فعالان محیطزیست نرسد.» این گفته «بهمن ایزدی»، فعال محیطزیست استان فارس، درباره شهادت «کاووس مرادی»، عضو طایفه فارسیمدان است که در روزهای اول تیرماه در آتشسوزی منطقه «خان زنیان» جانش را از دست داد. بهگفته ایزدی، متأسفانه ریشههای حریقهای عمدی در زاگرس شناسایی نشده و در مقابل، مسئولان سازمان و ادارات کل منابعطبیعی خود را به کاشت یک میلیارد نهال سرگرم کردهاند. ایزدی این طرح را نابخردانه و ازبینبرنده بخش دیگری از عرصههای زاگرس میداند: «اگر همینطور پیش برویم، زاگرس نابود میشود و در پاییز شاهد حریقهای گسترده در هیرکانی نیز خواهیم بود.»
از چهارم تیرماه تا امروز نهم مرداد، یک ماه و پنج روز از شهادت «کاووس مرادی» ۶۴ساله میگذرد. خبر شهادت خیلی دیر منتشر شد، وقتی مراسم خاکسپاری و سوم و هفتم را هم برگزار کرده و در آستانه برگزاری مراسم چهلم بودند. اداره منابعطبیعی فارس هم خبری را منتشر نکرد. اینکه چرا فعالان محیطزیست زودتر متوجه نشدند، به حجم انبوه آتشسوزیهای زاگرس برمیگردد. آنها در مناطق مختلف، گروهگروه در حال مبارزه با آتش بودند و دیر فهمیدند که یکی از فعالان طبیعت، از طایفه فارسیمدان ایل قشقایی، در نبرد با آتش زاگرس در «خان زنیان» جان عزیزش را از دست داده است.
بهگفته بهمن ایزدی، تیرماه ماه سختی برای زاگرس در استان فارس بود. همزمان، چند نقطه دچار آتشهای گسترده شد. یکی از آنها، مراتع انبوه و متراکم «خان زنیان» از توابع بخش دشت ارژن بود. «این عرصهها، مراتع چند طایفه ایل قشقایی است. ازآنجاکه حریق در حوالی آبادی اتفاق افتاد، نیروهای محلی بههمراه چند نفر از نیروهای اداره منابعطبیعی برای اطفای آن میروند که متأسفانه کاووس مرادی در این میان شهید میشود.»
بیشتر بخوانید: پوست سبز زاگرس میسوزد/ ادامه بحران جنگلسوزی در میانه روزهای جنگ ایران و اسرائیل + فیلم
برای خاموشکردن آتش خان زنیان، مشابه سایر آتشسوزیها، داوطلبان محلی از جان مایه میگذارند. حین خاموشکردن آتش، مسیر باد عوض میشود و شکل گردباد به خود میگیرد. آتش از پشت خودش را به کاووس مرادی میرساند. در همین حین، دود زیادی منطقه را فرامیگیرد؛ دودی که ریههای کاووس مرادی را پر میکند، توان حرکت را از او میگیرد و به زمین میاندازدش. «استنشاق این دود، حتی با دو بار دم و بازدم، قدرت جابهجایی را میگیرد و باعث میشود نیمهبیهوش روی زمین بیفتد و ریهاش پر از دود شود و بر اثر خفگی، جان شریفش را از دست بدهد.»
از زمانی که کاووس در میان حلقه آتش گرفتار شد، تا زمانی که خبر شهادتش منتشر شود، حدود یک ماه گذشت. «مسئولان منابعطبیعی میدانستند، در مراسم خاکسپاری و… هم شرکت کرده بودند. ترجیحشان این بود که خبری منتشر نشود و فعالان محیطزیست متوجه نشوند تا روحیهشان حفظ شود! بهتازگی فهمیدیم کاووس مرادی، پس از «محمدحسین پارسایی» که در منطقه «دشمنزیاری» جان عزیزش را از دست داد، در ردیف بیستمین شهید به فهرست شهدای زاگرس اضافه شده است.»
آتشسوزی سریالی پنجساله در زاگرس
بهگفته ایزدی، از سال ۱۳۹۹ خشکاندن سریالی زاگرس با آتشزدنهای مکرر ایرانستیزان، کل ریخت پیکره رشتهکوه زاگرس را هدف گرفته است. «از آن وقت تا امروز، بارها و بارها کنشگران طبیعت و فعالان محیطزیست از عدم پیگیری و ریشهیابی آتشزدنها انتقاد کرده و خواستار شناسایی اتاق فکر این جریان هستیبرانداز و مجازات آمران و عاملان آن شدهاند. اما تاکنون سازمان متولی جنگلها بهجای رفع تعارضات زاگرس، بهدنبال طرح نابخردانه کاشت یک میلیارد نهال است. آنها حواسشان نیست که ما در حال ازدستدادن بهترین عرصهها و رویشگاههای حیاتیمان هستیم.»
آموزشی که ادارات منابعطبیعی انجام میدهند نیز دوای درد زاگرس نمیشود. «آموزشهای محیطزیستی، مهمترین شیوه برای ارتقای معرفت و آگاهی ما از موقعیت، کارکرد و اثرگذاری منابع و پدیدههای طبیعی است و شایسته آن است که مخاطب این آموزشها اغلب کودکان و نوجوانان باشند. اما این مهم جایی در برنامههای سازمان جنگلها ندارد و اگر دارد، بیشتر شکلی و روبنایی است. آموزش بدون برنامه، بدون ارتباط با جامعه محلی و فارغ از واقعیات موجود و… نمیتواند به حفاظت دربرگیرنده و اثرگذار بر زاگرس کمک کند.»
بیشتر بخوانید: روایتها از آتشسوزی جنگلها در جنگ ۱۲روزه
از نظر ایزدی، ادارات منابعطبیعی باید افراد علاقهمند به طبیعت را شناسایی کنند و توان جسمی و روحی آنها را بسنجند و در ادامه برای آنها کارگاه آموزشی بگذارند. «مدیران این ادارات باید برای این گروه که قرار است در عرصه به حفاظت از زاگرس بپردازند، برنامه آموزشی داشته باشند. متأسفانه بخش دولتی آنقدر از واژههایی، چون فعالیت ترویجی، فرهنگسازی، کار توجیهی و… استفاده نابجا داشته که اثرگذاری خود را از دست داده است.»
بهگفته او، آموزش برای مقابله با آتشسوزی گرچه اهمیت دارد، اما کار ضروریتر این است که ریشه آتشزدنهای سریالی شناسایی و در نطفه خفه شود. «اگر قبول داریم که در زاگرس با بحران آتشسوزی مواجهیم و ۹۰ درصد این حریقها هم عمدی است، منطقی آن است که برای رفع اصولی آن اقدام شود؛ چرا بخش مردمی باید مدام هزینه دهد و در حال اطفای حریق در کوهستانها باشد؟»
مدیران دولتی به وظایفشان عمل نمیکنند
این فعال محیطزیست انتقادهای جدی به ستاد مدیریت بحران هم دارد: «این ستاد باید یک طرح ملی داشته باشد و نقش خود را بداند. طرح به آنها کمک میکند تا بحران را برطرف کنند. ما بارها فریاد زدیم و گفتیم که اتاق فکری بهدنبال خشکاندن زاگرس است. مقابله با آتش، مقابله با معلول است نه علت. باید دید چه کسانی پشت این آتشزدنها هستند و سناریوی آنها برای خشکاندن زاگرس و ایران چیست؟»
بهگفته ایزدی، نهتنها علت آتشسوزیها مشخص نمیشود، بلکه حتی خبری هم از تجهیزات برای اطفای حریق نیست. «بارها شده که مأمور منابعطبیعی بدون دمنده برای خاموش کردن آتش آمده، چون تجهیزاتی نداشته. سؤال ما این است که اعتبارات مقابله با حریق کجا میرود؟ چرا کسی نظارت نمیکند که بداند این هزینهها کجا خرج شدهاند؟ متأسفانه ستاد بحران در حد اسم است و اثرگذاری ندارد. آنها مشابه سایر سازمانها چهار تا اطلاعیه میدهند و همین میشود بیلان کاریشان. اگر کارها درست انجام میشود، چرا هر نقطه بحران دارد؛ از آتشزدن جنگلها گرفته تا فرونشست زمین و…»
ناامیدی از وضعیت موجود و گلایهمندی باعث اعتراض بسیاری از فعالان محیطزیست از جمله ایزدی شده است. «بخشهای دولتی و اداری نمیتوانند مدام بنشینند و تماشا کنند؛ همچنانکه شهدای زاگرس نتوانستند بنشینند و تماشا کنند و بگویند به ما ربطی ندارد اگر زاگرس میسوزد. مردم عرق میهندوستی دارند، آنها میدانند اگر زاگرس از دست برود، تعادل زیستی آنها هم بههم میخورد. مسئولان نباید در بحران و بهویژه آتشزدنها ترک فعل کنند و با عملکرد انفعالیشان از عرق ملی مردم و ارتباط عاطفی آنان در حفاظت از ارزشهای سرزمینشان سوءاستفاده کنند.»
بیشتر بخوانید: سه جوان قربانیان آتش سوزی در کوه آبیدر سنندج/ چرا لباس ضدحریق، دستکش و کفش ایمن ندادید؟
بهگفته این فعال محیطزیست، سازمان منابعطبیعی و سایر سازمانهای دولتی ذیربط نباید با اهمالکاری و بیتدبیری، از شور، عشق، معرفت و عرق ملی فعالان مدنی در حوزه محیطزیست سوءاستفاده و از انجام جدی و دربرگیرنده کارهای مربوطه شانه خالی کنند. «این رویه هزینههای مالی و جانی حفظ رویشگاهها را به مردم شریف تحمیل میکند، آنهم با ازدسترفتن زرینترین اخترهای الماس جامعه مدنی ایران. مانند شهیدان روزهای اخیر؛ زندهیادان «چیاکو یوسفینژاد»، «حمید مرادی»، «خبات امینی» و «کاووس مرادی» که همگی جان شریفشان را نثار ماندگاری ارزشهای زیستی ایران کردند.»
زاگرسنشینان در حالی جان شریفشان را برای حفظ استوانه زیستی ایران، ضمان آرمان انسانیشان میکنند و به مقابله با آتش رویشگاهها میروند که پشتیبانی بایستهای دریافت نمیکنند. «حتی در عملیات مقابله با آتش، از متولی جنگلها کسی نیست که بموقع از آنان حمایت کند و به آنها آب و غذا برساند. مردم با تکیه بر شرافت انسانی با تمام قدرت برای حفظ منابع پایه به جان تلاش میکنند و تاکنون ۲۳ شهید تقدیم پایداری ارزشهای سرزمینیشان کردهاند.»
بهمن ایزدی دو هشدار مهم هم دارد اینکه اگر روند غیرمسئولانه متولیان منابعطبیعی ادامه یابد، زاگرس بهزودی نابود میشود و احتمال دارد در پاییز هم آتش گریبان هیرکانی را بگیرد و نفسش را تنگ کند.
منبع: روزنامه پیام ما