زنان خوزستان زیر بار خاموشی، گرما و بی‌عدالتی/ استان‌های جنوبی کشور در آستانه فروپاشی اکولوژیک و انسانی

1 hour ago 1

کد خبر: ۳۲۱۵۳۱

تاریخ انتشار: ۱۰:۱۴ - ۳۰ مرداد ۱۴۰۴

توقف خطوط تولید، کاهش ظرفیت اشتغال و بار سنگین روانی بر دوش زنان به دلیل قطعی مکرر برق در استان‌های جنوبی.

بحران قطعی آب و برق در خوزستان

اقتصاد۲۴- شب بود. «میلاد» روی زمین حیاط افتاده بود، نفسش بالا نمی‌آمد، انگار بختکی روی سینه‌اش سنگینی می‌کرد. گرما مثل اژد‌هایی دهان باز کرده، همه اکسیژن را بلعیده و به جایش هرم آتش و سنگینی پاشیده بود. بدنش خیس عرق بود، درد مثل شاخه‌های خاردار دور تنش پیچید و به گوش‌هایش رسید، خواباند توی گوشش و پلک که زد، صدا‌ها یکی‌یکی خاموش و گوش‌هایش کیپ شده بود. چشم‌‎هایش هنوز باز بود، اما تصاویر بی‌جان و کم‌رنگ و وارفته بودند. انگار که گردی نامرئی از راه رسیده و همه چیز را در خود فروکشیده بود.

میلاد ترسیده بود، فکر می‌کرد قلبش همین لحظه از تپش خواهد ایستاد. با هر زحمتی که بود، خودش را کشان‌کشان به هال خانه رساند. اگر نمی‌رسید، شاید دیگر فرصتی برای بلند‌شدن نداشت. اهالی خانه او را به بیمارستان رساندند و این بار هم جان سالم به در برد. اما اثر این گرمازدگی تا چند روز شانه‌به‌شانه او آمد. سردرد داشت و پای چپش تیر می‌کشید. این تجربه تلخ، تنها یک نمونه از تأثیرات بی‌رحمانه گرما، بی‌آبی و قطعی برق در خوزستان است؛ جایی که زندگی روزمره مردم با کوچک‌ترین اختلال در انرژی و منابع آب فلج می‌شود و کسب‌و‌کارها، سلامت و آموزش نسل جوان به‌شدت آسیب می‌بینند.

همه چیز فلج شده است

میلاد منصوری، شهروند اهوازی و فعال اجتماعی در خوزستان است. او در گفت‌و‌گو با «شرق» وضعیت این استان را بحرانی توصیف می‌کند؛ جایی که قطعی‌های مکرر برق و گرمای طاقت‌فرسا زندگی روزمره مردم را تحت فشار قرار داده است. بازار‌ها در این گرما عملا نیمه‌تعطیل هستند و مردم تنها برای ضروری‌ترین امور از خانه خارج می‌شوند. کارگران و کارمندان نیز تجربه قطعی برق را در محل کار و خانه دارند و بسیاری از فعالیت‌های روزانه‌شان با اختلال مواجه شده است. به گفته منصوری، ترکیب بی‌آبی، خاموشی‌های مکرر، گرمای شدید و آلودگی هوا شرایطی را رقم زده که تحمل آن برای اهالی استان تقریبا غیرممکن است. این فشار‌های هم‌زمان، فعالیت اقتصادی، رفاه عمومی و حتی سلامت روان شهروندان را به‌شدت تحت تأثیر قرار داده است.

او می‌گوید: «صنایع بزرگی مانند فولاد اعلام کرده‌اند که قطعی برق باعث کاهش تولیدشان شده و امنیت شغلی کارکنان در خطر قرار گرفته است. مرغ‌داری‌ها هم با از دست دادن محصول خود مواجه‌اند؛ گرما و بی‌برقی این صنف را به‌شدت آسیب‌پذیر کرده است. حتی سوپرمارکت‌ها و فروشگاه‌های بستنی‌فروشی هم نمی‌توانند به شکل عادی فعالیت کنند». به گفته منصوری، کسب‌و‌کار‌های اینترنتی هم در همین وضعیت هستند: «با قطع برق، اینترنت دچار اختلال می‌شود. دکل‌های موبایل که به هم وصل هستند، وقتی برق ندارند، سرعت اینترنت شدیدا کاهش پیدا می‌کند و در بسیاری از روستاها، آنتن به طور کامل قطع می‌شود. این یعنی بخش بزرگی از فعالیت‌های اقتصادی و ارتباطی مردم هم فلج می‌شود». منصوری تأکید می‌کند که وضعیت سلامت و آموزش نسل جوان در معرض خطر است: «مهم‌ترین مشکل پیش‌رو برای خوزستان فصل شروع مدارس است. بیشتر مدارس وسایل سرمایشی ندارند و دانش‌آموزان باید در بدترین شرایط ممکن سر کلاس حاضر شوند. وقتی برق قطع می‌شود، آب هم قطع می‌شود و عملا استفاده از سرویس بهداشتی غیرممکن است. نبود آب شرب سالم و آب‌سردکن‌ها نیز مشکلات را دوچندان کرده است». به گفته او، زمستان گذشته برای تأمین برق استان‌های سردسیر، برق خوزستان به مدت دو ساعت قطع می‌شد. اما وقتی گرمای طاقت‌فرسا شروع می‌شود و دما تا ظهر به حد جهنمی می‌رسد، چرا برق باید قطع شود؟ «این فقط بی‌توجهی نیست؛ تبعیض آشکار است. خوزستان تأمین‌کننده اصلی برق کشور است و نباید این‌طور مورد بی‌مهری واقع شود. قطعی برق باید به حداقل برسد و مدیریت بحران باید به گونه‌ای باشد که مردم در این گرمای شدید بیش از حد آسیب نبینند».


بیشتر بخوانید: پیامد‌های خاموشی مرگبار بیماران در بیمارستان؛ وقتی قطعی برق جان بیماران را روی لبه تیغ می‌برد


گرمای طاقت‌فرسا و قطعی مکرر برق، فقط بخشی از بحران خوزستان است؛ مشکلات محیط‌زیستی و نابودی منابع طبیعی، این فشار‌ها را دوچندان کرده است. در این شرایط، تالاب هورالعظیم به یکی از کانون‌های اصلی آلودگی تبدیل شده است. منصوری درباره وضعیت تالاب می‌گوید: «مدتی است تالاب به دلیل تأمین‌نشدن حقابه دچار سوختگی و نابودی شده و زیست‌بوم آن به‌شدت آسیب دیده است. هر چند روز یک بار وقتی باد به سمت خوزستان می‌وزد، شهرستان‌های غرب استان پر از دود می‌شوند. این روز‌ها شدت آتش‌سوزی بیشتر شده و حتی آلودگی هوا به شهرستان کرخه هم رسیده است». منصوری افزایش بیماران تنفسی را ناشی از اثرات ترکیبی گرما، گردوغبار و آلودگی تالاب می‌داند: «در کنار گرمازدگی و کم‌آبی و قطعی برق، مشکلات سلامتی مردم شدیدتر شده است و امکانات درمانی کافی برای پاسخ‌گویی به این بحران وجود ندارد».

کسب‌وکار‌های خانگی زیر تیغ خاموشی

گرمای طاقت‌فرسای خوزستان و خاموشی‌های بی‌پایان، همه اقشار جامعه را درگیر کرده است؛ از کارگران و کسبه تا دانش‌آموزان و سالمندان. فشار قطعی برق بر همه اقشار سنگین است، اما برای زنان که هم مسئولیت‌های خانگی و مراقبتی دارند و هم در مشاغل خرد و خانگی فعال‌اند، ابعاد تازه‌ای پیدا می‌کند. زنانی که هم مسئولیت خانه را دارند، هم مراقبت از کودک و سالمند، و هم ستون بسیاری از کسب‌وکار‌های خرد و خانگی‌اند. پونه پیل‌رام، دیگر شهروند اهوازی و فعال اجتماعی است که سال‌ها در حوزه حمایت از مشاغل خانگی فعالیت می‌کند. او در گفت‌و‌گو با «شرق» از جزئیات این بحران و اثرات چندلایه‌اش بر زندگی زنان می‌گوید: «تصور کنید در هوای نزدیک به ۵۰ درجه، برق یک خانه دو ساعت قطع باشد. تا خانه دوباره خنک شود، دست‌کم دو ساعت دیگر زمان لازم است؛ یعنی زن خوزستانی باید با چهار ساعت وقفه و فشار مضاعف، دوباره همه چیز را سر‌و‌سامان دهد».

به گفته پیل‌رام، قطعی‌های مکرر نه‌تنها کار‌های روزمره خانه را عقب می‌اندازد، بلکه بار روانی سنگینی بر دوش زنان می‌گذارد؛ زنانی که در استان خوزستان نقش مراقبتی پررنگی دارند. پیل‌رام تأکید می‌کند که بخش بزرگی از اقتصاد زنان در خوزستان به مشاغل خانگی وابسته است: «زنان خیاط، شیرینی‌پز، سبزی‌خشک‌کن یا حتی تولیدکنندگان آب‌لیمو و آب‌غوره؛ همه با یک قطعی برق چندساعته دچار اختلال می‌شوند. حتی کسانی که به شکل فریلنسری کار می‌کنند، مثل تایپیست‌ها، ویراستاران یا تولیدکنندگان محتوا، از این خاموشی‌ها آسیب دیده‌اند. با رفتن برق، اینترنت قطع می‌شود، پروژه‌ها نیمه‌تمام می‌ماند و افراد نمی‌توانند کارشان را بارگذاری کنند. بار مالی و استرس ناشی از عقب‌افتادن کار، خیلی‌ها را به مرز ترک شغل رسانده است».

کاهش تاب‌آوری اجتماعی

اما فقط بحث اقتصاد نیست. خاموشی‌ها به گفته این فعال اجتماعی، امنیت روانی زنان را هم نشانه رفته است: «زنی را دیدم که می‌گفت وقتی سر کارم، مدام استرس دارم نکند برق برود و فرزندم در آسانسور گیر کند. مادری هر ۱۰ دقیقه به دخترش زنگ می‌زد که مطمئن شود سالم است. زن دیگری در یک فروشگاه به دلیل قطعی برق در بالابر گیر افتاد و دچار حمله قلبی شد». پیل‌رام اضافه می‌کند: «من موارد زیادی از حملات پانیک، وسواس کنترلی و پرخاشگری در زنان دیده‌ام. اینها فقط استرس لحظه‌ای نیست، یک فشار روانی مزمن است که تاب‌آوری اجتماعی زنان را پایین می‌آورد و حتی روی روابط خانوادگی هم اثر می‌گذارد».

به گفته این فعال اجتماعی، خاموشی‌های خوزستان فقط یک مشکل فنی نیستند، بلکه چهره عریان نابرابری را نشان می‌دهد: «از زنان انتظار دارند مصرف برق را مدیریت کنند، در‌حالی‌که هیچ آموزش یا حمایتی برای‌شان وجود ندارد. آنها هم باید خانه را اداره کنند، هم شغل خانگی‌شان را سر پا نگه دارند، هم فشار روانی و مالی خاموشی‌ها را تاب بیاورند. این بار ناعادلانه فقط آنها را فرسوده‌تر می‌کند». پیل‌رام تأکید می‌کند که اگر برای سلامت روان و تاب‌آوری اقتصادی زنان خوزستان فکری نشود، آسیب‌ها در درازمدت جبران‌ناپذیر خواهد بود: «من از نزدیک دیده‌ام که زنان بعد از هر قطعی برق احساس گناه و بی‌کفایتی می‌کنند، چون نمی‌توانند به همه وظایف‌شان برسند. این حس، خطرناک‌تر از خود خاموشی است. حاکمیت باید به طور جدی برای حمایت روانی، آموزشی و اقتصادی زنان در خوزستان برنامه‌ریزی کند؛ وگرنه شاخص فلاکت در این استان نه‌تنها کاهش نمی‌یابد، بلکه زنان نخستین قربانیانش خواهند بود».

زندگی در کفِ هرم

در خوزستانِ سوزان، برق که می‌رود، آب هم می‌رود. خانه‌ها در تاریکی فرومی‌روند و پمپ‌ها خاموش می‌شوند. در این گرمای هولناک، مردم ناچارند هم با بی‌برقی بسازند، هم با بی‌آبی؛ وضعیتی که به گفته فاطمه سواری، فعال اجتماعی، «زندگی را به مرز فلج‌شدن» رسانده است. سواری که اهل خوزستان است در گفت‌و‌گو با «شرق» می‌گوید: «وقتی از خوزستان امروز سخن می‌گوییم، باید به پایه‌های ابتدایی هرم مازلو اشاره کنیم. جایی که انسان‌ها هنوز برای ابتدایی‌ترین نیازها، مثل هوا، آب و امنیت جسمی می‌جنگند. در اینجا نمی‌توان از رشد فردی یا تعالی سخن گفت، چراکه اساسا نفس‌کشیدن و زنده‌ماندن به چالشی هرروزه بدل شده است».


بیشتر بخوانید: از خاموشی‌های دهه شصت تا ابرچالش امروز؛ ناترازی برق، نتیجه سیاست‌گذاری‌های معیوب و بی‌انگیزگی سرمایه‌گذاران


او، به بحران هم‌زمان گرما و خاموشی‌ها اشاره می‌کند؛ بحرانی که به گفته او، در هیچ معادله‌ای از زندگی روزمره مردم نادیده گرفته نمی‌شود: «با قطع‌شدن آب و برق، بسیاری از خانواده‌ها ناچارند روز‌ها را در تاریکی و بی‌آبی بگذرانند. سالمندان و کودکان بیش از همه آسیب می‌بینند. یک دوش آب خنک یا یک جرعه آب سالم در چنین دمایی، برای خوزستانی‌ها به رؤیایی دست‌نیافتنی بدل شده است. ما از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی، یعنی نفس‌کشیدن و آب آشامیدنی، محروم مانده‌ایم. جناب مازلو اگر زنده بود و امروز به خوزستان می‌آمد، می‌دید که مردم این سرزمین هنوز در همان اولین پله هرم اسیر مانده‌اند. در اینجا، پیش از آنکه به فکر خودشکوفایی باشیم، باید برای حق حیات بجنگیم؛ برای آب، برای برق، برای هوایی که بتوان در آن نفس کشید».

فقر ناشی از گرما و بی‌برقی

در خوزستانِ داغ، تابستان دیگر فقط فصل گرما نیست؛ فصل انتخاب‌های سخت است. خانواده‌ها بین قبض‌های سرسام‌آور برق و خطر گرمازدگی یکی را باید تحمل کنند. کولر‌های گازی که روزگاری تنها راه نجات از دمای بالای ۵۰ درجه بودند، حالا با جهش قیمت و هزینه مصرف، به کالایی لوکس تبدیل شده‌اند. برخی از خانواده‌های کم‌درآمد ناچار شده‌اند به کولر‌های آبی یا پنکه‌های قدیمی بسنده کنند؛ وسایلی که در دمای بالای ۴۵ درجه عملا کارایی چندانی ندارند. در این میان، کسب‌وکار‌های فضای باز نیمه‌تعطیل‌اند، کشاورزان کار را به شب موکول می‌کنند و کارگران خدماتی، هر ساعت زیر آفتاب، بهای بیشتری از سلامتی خود می‌پردازند. گرما، معیشت خوزستان را در سکوت می‌بلعد. از سوی دیگر خاموشی‌های مکرر برق در خوزستان، کارخانه‌ها و صنایع کوچک و متوسط را درگیر بحرانی تازه کرده است. شهلا عموری، رئیس اتاق بازرگانی اهواز، در گفت‌و‌گو با «شرق» می‌گوید این خاموشی‌ها تنها خطوط تولید را متوقف نکرده، بلکه زنجیره تأمین، بازار فروش و اعتماد سرمایه‌گذاران را نیز تحت فشار گذاشته است. عموری توضیح می‌دهد که در ماه‌های اخیر، توقف‌های ناگهانی برق باعث خسارت‌های مستقیم به ماشین‌آلات و مواد اولیه بسیاری از واحد‌ها شده است.

در برخی صنایع، تنها یک ساعت قطعی برق، معادل چند روز توقف در تولید هزینه‌ساز بوده و اثرات آن بر ظرفیت اشتغال، افزایش بیکاری و حتی خروج سرمایه‌گذاران قابل مشاهده است. صنایع غذایی و فولادی که نقش کلیدی در اقتصاد استان دارند، بیشترین آسیب را متحمل شده‌اند و قیمت تمام‌شده محصولاتشان نیز افزایش یافته است. او می‌گوید مدیریت مصرف برق می‌توانست با روش‌های علمی و پیشگیرانه انجام شود. اجرای طرح مدیریت بار در ساعات اوج مصرف، برنامه‌ریزی برای استفاده از انرژی جایگزین، توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر و حتی ارائه تسهیلات برای نصب ژنراتور‌های اضطراری می‌توانست از این حجم خسارت جلوگیری کند. شهلا عموری تأکید می‌کند که بخش خصوصی منتظر نقشه راه شفاف در حوزه انرژی است. به گفته او، خاموشی‌های مکرر نه‌تنها هزینه تولید را بالا می‌برد، بلکه اعتماد سرمایه‌گذاری در خوزستان را نیز کاهش می‌دهد و در بلندمدت تهدیدی جدی برای اشتغال هزاران نفر به شمار می‌رود. با وجود ظرفیت گسترده انرژی، خوزستان نباید شاهد چنین بحران‌هایی باشد. بخش خصوصی بار‌ها پیشنهاد داده که با استفاده از انرژی خورشیدی و توسعه نیروگاه‌های کوچک در شهرک‌های صنعتی، پایداری شبکه برق تقویت شود. عموری می‌گوید تنها با گفت‌وگوی مستمر دولت و بخش خصوصی، ارائه گزارش‌های شفاف و برنامه‌ریزی مشترک برای مدیریت مصرف، می‌توان جلوی ضربه به تولید و اشتغال در استان را گرفت.

شهر بی‌روح

«تا کسی از نزدیک نیاید، نمی‌فهمد، با فیلم و گزارش نمی‌توان گرمای اینجا را حس کرد». این را یکی از اهالی اهواز به «شرق» می‌گوید. در نگاهش شهر خالی از زندگی است: «وقتی وارد اهواز می‌شوید، شهری بی‌روح می‌بینید؛ ساختمان‌هایی که یک رودخانه از میان آن می‌گذرد، اما هیچ درخت و فضای سبزی در اطرافش نیست. کارون می‌تواند آب درختان را تأمین کند، اما شهرداری هیچ اقدامی نکرده است. با کمترین هزینه می‌شد شهر را زیباتر و دمای هوا را قابل تحمل‌تر کرد». این شهروند ادامه می‌دهد: «به جای ایجاد کمربند‌های سبز و کاشت درختان مثمر، اهواز به بیابان تبدیل شده است. منابع طبیعی و شهرداری حتی توانایی کاشت و نگهداری درخت را ندارند، در حالی که سطح آب‌های زیرزمینی بالاست و هر درخت با مراقبت اولیه می‌تواند زنده بماند». او می‌گوید که هیچ اقدامی برای بیابان‌زدایی، جنگل‌کاری یا حفظ محیط زیست انجام نشده، در حالی که کاشت درختان نه تنها جلوی آلودگی هوا را می‌گیرد، بلکه دمای هوا را نیز کاهش می‌دهد.

آتش در تالاب، گرد و غبار در هوا

خوزستان، استانی که روزگاری نخل‌های سر به فلک کشیده و تالاب‌های پرآبش نماد زندگی و سرسبزی جنوب بود، امروز بیش از هر زمان دیگری درگیر بحران‌های محیط‌زیستی است. مسعود کنعانی، فعال محیط زیست و شناخته‌شده با لقب خادم‌النخیل، از وضعیت این روز‌های خوزستان به «شرق» می‌گوید: «در دو سه دهه اخیر خوزستان به بحرانی‌ترین و پرچالش‌ترین استان کشور در حوزه محیط‌زیست بدل شده است. انتقال‌های بی‌رویه آب و کاهش دبی رودخانه‌ها، اکوسیستم استان را به شدت تغییر داده؛ هزاران نخل خشکیده، تالاب‌هایی که به شوره‌زار تبدیل شده‌اند و اقتصاد بومی‌ای که فروریخته است. با این نابسامانی‌ها، نه‌تنها شغل و درآمد مردم از میان رفت، بلکه ریشه‌های فرهنگی و اجتماعی آنها هم آسیب دید».

 اما این فقط آغاز ماجراست. کنعانی معتقد است تغییرات آب‌وهوایی که نتیجه همین دستکاری‌ها در طبیعت بوده، خوزستان را به یکی از سخت‌ترین نقاط برای زندگی بدل کرده است: «دمای هوا بالا رفته، ریزگرد‌ها نفس‌ها را بریده و رودخانه‌ها توان خودپالایی‌شان را از دست داده‌اند. آب کارون و کرخه دیگر آب نیست؛ مجرای پساب و فاضلاب شهر‌های بالادست است. مردمی که در پایین‌دست زندگی می‌کنند، از ابتدایی‌ترین حق یعنی آب سالم محروم هستند». اگر از گرما و کم‌آبی بگذریم، پدیده تازه‌ای هم به بحران‌ها اضافه شده است: آتش‌سوزی‌های مکرر در نیزار‌های هورالعظیم. به گفته خادم‌النخیل خشکیدن تالاب و فعالیت‌های نفتی در منطقه باعث شده شعله‌ها یکی پس از دیگری تالاب را ببلعند.

دود این آتش‌ها همراه با گرد و خاک از کانون‌های داخلی و حتی بخش عراقی هورالعظیم برخاسته و به ریه مردم رسیده است؛ «همین روز‌ها ده‌ها سالمند و بیمار قلبی و تنفسی به دلیل این وضعیت در بیمارستان‌ها بستری شده‌اند». این تابستان، زندگی در خوزستان از همیشه دشوارتر شده است. دماسنج‌ها در برخی مناطق تا ۶۰ درجه را نشان داده‌اند و درست در همین شرایط، آب و برق مرتب قطع می‌شود. کنعانی می‌گوید: «مردم آبادان، خرمشهر، شادگان، اروندکنار و دارخوین نه‌تنها باید گرمای جهنمی را تاب بیاورند، بلکه با شوری آب، قطعی‌های پی‌درپی آب شرب و خاموشی‌های طولانی هم دست به گریبان‌اند. تصور کنید در چنین دمایی نه آب سردی در دسترس باشد، نه برقی برای کولر و نه هوایی پاک برای نفس‌کشیدن». او که سال‌هاست دغدغه محیط زیست خوزستان را دنبال می‌کند، می‌گوید شرایط امروز دیگر تنها یک بحران زیست‌محیطی نیست؛ این یک تهدید جدی برای حیات انسان‌هاست: «حیات خوزستانی‌ها به‌شدت در مخاطره است. پیامد‌های این وضعیت هولناک و غیرقابل پیش‌بینی خواهد بود. انتظار ما از دولت این است که فورا یک ستاد بحران ویژه خوزستان تشکیل دهد. اگر امروز اقدام نکنیم، فردا دیر خواهد بود».

منبع: روزنامه شرق

Read Entire Article