کد خبر: ۳۱۴۰۷۸
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۲ - ۲۴ تير ۱۴۰۴
اقتصاد۲۴ گزارش میدهد؛
یکی از ضروریترین گامها برای مقابله با آسیبهای روانی فضای مجازی، آموزش سواد رسانهای و تابآوری دیجیتال است.
اقتصاد۲۴- مریم آیتی: در جهانی که خطوط واقعی و مجازی در هم تنیده شدهاند، ذهن انسان بیش از هر زمان دیگری در معرض نوسانات پنهان و آشکار قرار گرفته است. شبکههای اجتماعی، که در آغاز ابزاری برای ارتباط، تبادل اندیشه و سرگرمی بودند، به تدریج بدل به میدان رقابت، قضاوت و آسیبهای روانی شدهاند. در این میان، سلامت روان انسانِ مدرن، با تهدیدی نوین مواجه گشته است: «سمّ مجازی»؛ فضایی که در آن مقایسههای بیپایان، قضاوتهای بیمحابا، اخبار جعلی، و هیاهوی بیمرز، روان را فرسوده و جان را در معرض بیقراری دائمی قرار میدهد.
فضای سمی مجازی چیست؟
فضای سمی مجازی، مفهومی است که به محیطی آنلاین اطلاق میشود که در آن تعاملات انسانی بهگونهای ناسالم، مخرب یا بیاخلاقی صورت میپذیرد. این فضاها، اغلب مملو از سخنان نفرتپراکن، ترولها (کسانی که با رفتارهای مخرب و تحریکآمیز سعی در ایجاد اخلال و ناراحتی در گفتوگوها و جوامع آنلاین دارند)، توهینهای آشکار یا پنهان، دروغپردازی، و القای الگوهای نادرست زندگی هستند. این نوع فضا نه تنها تعاملی سازنده ایجاد نمیکند، بلکه فرد را در وضعیتی قرار میدهد که به شکلی مداوم با خود، دیگران و جهان پیرامونش در کشمکش و فشار روانی قرار میگیرد.
اثرات روانی حضور مستمر در چنین فضاهایی
مطالعات روانشناختی متعدد، تأیید کردهاند که استفاده بیرویه از شبکههای اجتماعی، بهویژه در بسترهای سمی، میتواند منجر به موارد زیر شود:
• افزایش اضطراب و افسردگی: مقایسه مداوم زندگی شخصی با تصویرهای آرمانسازیشده کاربران دیگر، حس بیکفایتی و خودکمبینی را افزایش میدهد.
• اختلال در خواب و تمرکز: بمباران اطلاعاتی بیوقفه، ذهن را همواره در حال فعالیت نگه میدارد و مانع از آرامش روانی میشود.
• فرسایش عزتنفس: مواجهه با انتقادهای ناعادلانه، ترولینگ، یا هجوم مجازی میتواند فرد را از درون تخریب کند.
• اعتیاد به تأیید اجتماعی: نیاز افراطی به لایک، کامنت و توجه، وابستگی ناسالمی ایجاد میکند که فرد را به طور دائمی به رضایت دیگران وابسته میسازد.
چرا فضای مجازی چنین سمی شده است؟
دلایل متعددی میتوان برای رشد فضای سمی در شبکههای اجتماعی برشمرد. برخی از مهمترین عوامل عبارتاند از:
• ناشناسبودن کاربران: امکان فعالیت پنهانی باعث شده تا بسیاری بدون ترس از عواقب، رفتاری بیاخلاقانه داشته باشند.
• عدم وجود نظارت موثر: نبود قوانین جامع و نظارت پیوسته بر محتوای مجازی، بستر را برای گسترش تخریب فراهم ساخته است.
• الگوسازیهای نادرست اینفلوئنسرها: نمایش سبک زندگی لوکس، بدون پشتوانه واقعی یا شفافیت، موجب شکلگیری انتظارات نابهجا از زندگی شده است.
• گسترش اخبار جعلی و محتوای ترسزا: موجسازیهای احساسی و شایعات آسیبزننده، روان جمعی را در وضعیت اضطراری دائمی نگاه میدارند.
چگونه از خود محافظت کنیم؟
در برابر چنین محیطی، رویکرد انفعالی هرگز کافی نیست. بلکه، لازم است انسان مدرن با استراتژیهای فعالانهی روانمحور، سلامت روان خویش را بازیابی و حفظ کند. برخی از این راهکارها عبارتاند از:
۱- تنظیم زمان استفاده از شبکههای اجتماعی
• تعیین بازههای زمانی مشخص برای حضور در فضای مجازی
• استفاده از ابزارهای کنترل زمان نظیر Digital Wellbeing یا Focus Mode
۲- پاکسازی ذهن از مقایسههای سمی
• درک این حقیقت که آنچه در صفحات مجازی میبینیم، صرفاً نمایشی گزینشی از زندگی افراد است
• تمرکز بر مسیر و پیشرفت شخصی، نه موفقیتهای ساختگی دیگران
۳- دنبالکردن صفحات مفید و امیدبخش
• جایگزینی محتواهای مسموم با صفحات آموزشی، انگیزشی و فرهنگی
• پرهیز از دنبالکردن افرادی که موجب اضطراب، حسادت یا نارضایتی میشوند
۴- قطع ارتباط با کاربران مخرب
• بلاککردن یا ریپورت کاربران ترول، توهینکننده یا آزاردهنده
• حذف تدریجی حضور در گروههایی که بستر انتشار منفیگرایی و شایعه هستند
۵- گفتوگوی حضوری با افراد واقعی
• تقویت ارتباطات چهرهبهچهره با دوستان و خانواده
• جایگزینکردن زمان مجازی با حضور در فعالیتهای جمعی، ورزشی یا هنری
نقش آموزش و آگاهی در ارتقای تابآوری دیجیتال
یکی از ضروریترین گامها برای مقابله با آسیبهای روانی فضای مجازی، آموزش سواد رسانهای و تابآوری دیجیتال است. از سنین پایین باید به کودکان و نوجوانان آموخت که:
• چگونه اخبار جعلی را تشخیص دهند
• چگونه در برابر زورگویی مجازی مقاومت کنند
• چگونه مرزهای روانی خود را بشناسند و از آنها محافظت کنند
همچنین رسانهها و نهادهای آموزشی باید در تولید محتوای سالم، هدایتگر و آگاهیبخش، نقش مؤثرتری ایفا کنند.
فضای مجازی، همچون شمشیری دولبه، میتواند ابزار رشد باشد یا بستری برای زوال روان. آنچه در این میان سرنوشت انسان را تعیین میکند، نحوه مواجهه، انتخاب آگاهانه و مراقبت هوشمندانه از روان است. در جهانی که فریادهای خاموش بسیاری در پستها، استوریها و کامنتها پنهان شدهاند، هر فرد باید به سهم خود، مسئولیت سلامت روان خویش را بر عهده گیرد. چرا که در عصر هجوم داده و تصویر، آرامش روان، سرمایهای کمیاب، اما حیاتی است.