کد خبر: ۳۲۱۴۰۵
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۴ - ۲۹ مرداد ۱۴۰۴
مد و طراحی لباس از المانهای باستانی تا رسیدن و دارا بودن جایگاه اجتماعی و تعریف شده در بستر فرهنگی و همچنین رسیدن به ابرازی مدرن، تحت تأثیر جنبشهای و حرکتهای اجتماعی، پیشرفت و فرهنگ جهانی، تکامل یافته است.
اقتصاد۲۴- مد و طراحی لباس از المانهای باستانی تا رسیدن و دارا بودن جایگاه اجتماعی و تعریف شده در بستر فرهنگی و همچنین رسیدن به ابرازی مدرن، تحت تأثیر جنبشهای و حرکتهای اجتماعی، پیشرفت و فرهنگ جهانی، تکامل یافته است. از سبکهای پرزرق و برق رنسانس گرفته تا انبوه گسترده در انقلاب صنعتی، تا مد مبتنی بر فناوری قرن بیست و یکم، این تکامل و تغییر در سبک مد و طراحی لباس بازتاب کننده زمانه در حال تغییر است که این روند گاه با سرعتی فزاینده و گاه آرام و بدون شتاب پیش میرود.
طراحی لباس و مد همیشه چیزی ورای پوشش و لباس بوده است، به منزلهای از هنری تماشایی این بازتابی از فرهنگ، هویت و روح زمانه است. از لباسهای کهن و باستانی که نماد جایگاهیی و قدرت بودند تا روندهای امروزی که توسط فناوری و نفوذ جهانی شکل گرفته است، به طور مداوم در حال تکامل و نو زایی و تغییر بوده است. به عنوان نوعی ابراز وجود عمل میکند و به افراد اجازه میدهد شخصیت، باورها و خلاقیت خود را از طریق سبک پوشش خود بیان کنند. در طول قرنها، مد تحت تأثیر همه چیز، از جنبشهای اجتماعی گرفته تا پیشرفتهای تکنولوژیکی، قرار گرفته و چشماندازی پویا و همواره در حال تغییر و دگرگونی ایجاد کرده است. این سفر از ضرورت عملی تا بیان هنری، نشان میدهد که چگونه طراحی مد به یک نیروی فرهنگی قدرتمند تبدیل شده است که از مرزها، دورهها و سنتها فراتر میرود.
مد در جهان باستان: کارکرد در کنار نمادگرایی
در دنیای باستان، مد به طرز شگرفی با کارآمدگی و نمادگرایی در هم تنیده بود. لباسهای اولیه در نخستین گام اهداف کارکردی داشتند، پوشش افراد منجر به محافظت از آنها میشد و فعالیتهای روزانه را تسهیل میکرد. با این حال، پوششها همچنین شاخصهای قدرتمندی از جایگاه اجتماعی، قدرت و باورهای فرهنگی بودند، با سبکها، پارچهها و تزئیناتی که بازتاب کننده جایگاه پوشنده در جامعه بودند.
در مصر باستان، لباسها از مواد سبک به مانند کتان ساخته میشدند که با آب و هوای گرم مطابقت داشته باشند. با این حال، فراتر از کاربرد، مد نمادی از جایگاه خداوندگاری بود. ثروتمندان خود را با لباسهای پلیسهدار پیچیده، جواهرات طلایی و کلاه گیسهای پر زرق و برق میآراستند.
روم باستان رویکرد ساختاریافتهتری به مد داشت. توگا، که توسط شهروندان رومی پوشیده میشد، به نمادی از هویت و جایگاه سیاسی روم تبدیل شد. فقط مردانی با رتبه خاص میتوانستند رنگهای خاصی بپوشند، و توگا با حاشیه بنفش مخصوص سناتورها و امپراتورها بود. زنان رومی اغلب استولا میپوشیدند و مد بازتابی از ثروت و فضیلت بود، با مدل موهای پیچیده و لوازم جانبی مانند سنجاق سینه که رتبه اجتماعی را بیشتر متمایز میکرد.
دوره رنسانس و باروک: تولد کوتور
دورهی رنسانس با هنریتر شدن به همراه زیبایی و زینتیتر شدن لباسها و بازتاب فردگرایی، تغییر قابل توجهی در مد ایجاد کرد. این دوره که از قرن ۱۴ تا ۱۷ میلادی را در بر میگیرد، شاهد انفجار خلاقیت در هنر، فرهنگ و مد بود که البته با سلطهی اشرافیها که در این زمینه پیشتاز بودند.
طرحهای استادانه و پارچههای لوکس
مد در دوره رنسانس با طرحهای استادانه، پارچههای غنی و جزئیات پیچیده مشخص میشد. ظهور خیاطی، لباسهای ساختاریافتهتری را با بالاتنههای تنگ، دامنهای حجیم و شانههای پددار که سیلوئتهای آن زمان را تعریف میکردند، امکانپذیر ساخت. مواد لوکسی مانند ابریشم، مخمل و زربافت معمولاً مورد استفاده قرار میگرفتند و با گلدوزی، توری و جواهرات تزئین میشدند. افراد ثروتمند پارچههای با رنگ روشن میپوشیدند، زیرا رنگها گران بودند و جایگاه اجتماعی آنها را منعکس میکردند. استفاده از نخهای طلا و نقره در گلدوزی، بر غنای لباسهای رنسانسی تأکید بیشتری داشت.
تأثیر اشراف بر مد
اشراف اروپایی نقش مهمی در شکلگیری روندهای مد در دوران رنسانس ایفا کردند. دربارهای سلطنتی به مرکز مد تبدیل شدند، جایی که پادشاهان و اشراف استاندارد لباس را تعیین میکردند. به عنوان مثال، سبکهای استادانه کاترین دو مدیچی در فرانسه و ملکه الیزابت اول در انگلستان به شدت بر مد تأثیر گذاشتند و درباریان آنها آنچه را که شیک تلقی میشد، دیکته میکردند. مد به ابزاری سیاسی تبدیل شد که برای نمایش قدرت و ادعای تسلط استفاده میشد. پادشاهانی مانند الیزابت اول به خاطر کمد لباسهای مجلل خود، پوشیدن لباسهای مزین به مروارید، جواهرات و گلدوزیهای مجلل شناخته میشدند.
عصر باروک: مد در جایگاهی به منزلت هنر
پس از رنسانس، دوران باروک (قرن هفدهم) مد را به اوج جدیدی از تجملگرایی رساند. مد باروک، جزئیات و جذابیت بیشتری را در بر گرفت، به طوری که سیلوئتهای اغراقآمیز، کلاه گیسهای پر زرق و برق و تزئینات به ویژگیهای بارز آن زمان تبدیل شدند. لباسها نمایشیتر شدند و چینهای بزرگ، یقههای توری و دامنهای حجیم، سبک این دوره را تعریف میکردند. مد دیگر فقط مربوط به عملکرد نبود، بلکه نوعی هنر بود. این دوره همچنین شاهد ظهور مد لباس بود، زیرا لباسهای سفارشی به طور فزایندهای در بین نخبگان محبوب شدند. خیاطان و طراحان با خلق اکسسوریهای منحصربهفرد و شخصیسازی شده برای مشتریان ثروتمند، جایگاه ویژهای پیدا کردند.
تولید انبوه انواع لباس
قبل از انقلاب صنعتی، لباسها با دست، چه در خانه و چه توسط خیاطان ماهر دوخته میشدند که این امر فرآیندی زمانبر و پرهزینه بود. ظهور ماشینهایی مانند جنی ریسندگی و دستگاه بافندگی برقی، انقلابی در تولید پارچه ایجاد کرد و زمان و هزینه تولید پارچه را به شدت کاهش داد. کارخانهها در سراسر اروپا و آمریکا پدیدار شدند و برای اولین بار، لباسها میتوانستند به صورت عمده تولید شوند. این تغییر، تولید انبوه پوشاک را امکانپذیر کرد و لباسهای مد روز را در دسترس بخش وسیعتری از اجتماع قرار داد.
پارچههای جدید و ظهور پنبه
به واسطه انقلاب صنعتی استفاده گسترده از پنبه رواج گرفت، پارچهای و فابریکی که به سنگ بنای صنعت مد تبدیل شد. پنبه، که ارزانتر و متنوعتر از موادی مانند ابریشم و پشم بود، بسیار مورد توجه قرار گرفت. اختراع دستگاه پنبهپاککن در سال ۱۷۹۳، فرآوری پنبه را کارآمدتر کرد و به تسلط آن در بازار نساجی دامن زد.
فناوری و تغییر فرآیند طراحی
با ظهور صنعتی شدن، خود فرآیند طراحی نیز تکامل یافت. طراحان برای تولید الگوهای لباس به فناوریهای جدید تکیه کردند و تولید دقیقتر و منسجمتری را تسهیل کردند. رشد خانههای مد و فروشگاههای بزرگ، چشمانداز را بیش از پیش تغییر داد و به مصرفکنندگان اجازه داد تا اقلام مد روز را به سرعت و به راحتی خریداری کنند.
ظهور صنعتی شدن همچنین زمینه را برای صنعت خردهفروشی مد فراهم کرد. فروشگاههای بزرگ در اواسط قرن نوزدهم محبوب شدند و لباسهای آماده را در کنار اکسسوری سفارشی ارائه میدادند.
ترجمه و گردآوری: مانا یزدانی امیری