ضرورت بازنگری در سیاست‌های مهاجرتی در ایران

6 hours ago 1

باشگاه خبرنگاران جوان - جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل  نقطه عطفی در منازعات خاورمیانه بود که پس از دهه‌ها تنش غیرمستقیم رخ داد و ابعاد امنیتی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار داد. یکی از مسائل کلیدی، نقش اتباع غیرقانونی افغانستانی در این درگیری است که از منظر تهدیدات امنیتی قابل بررسی است. حضور گسترده این گروه در ایران، به‌ویژه در شرایط جنگی، چالش‌هایی نظیر امکان جاسوسی، همکاری با دشمن، ناامنی شهری، یا عملیات خرابکارانه ایجاد کرد. شبکه‌های ارتباطی اتباع غیرقانونی و احتمال سوءاستفاده دشمن، همراه با دشواری کنترل تحرکات آنها، تهدیدات جدی به همراه داشت. تحلیل این موضوع برای شناخت آسیب‌پذیری‌های امنیتی، تدوین سیاست‌های مؤثر مدیریت اتباع بیگانه در شرایط بحرانی، و تقویت زیرساخت‌های امنیتی برای مقابله با تهدیدات مشابه در آینده ضروری است.

بر این اساس موسسه هم اندیشی جهانی برتر طی نشستی با عنوان «نقش ابعاد غیر قانونی در جنگ دوازده روزه ایران و اسرائیل» به بررسی ابعاد مختلف این مسئله پرداخت.

سوءمدیریت مهاجرت غیرقانونی: تهدیدات امنیتی و نیاز به سیاست‌گذاری جامع در ایران

محسن روحی‌صفت، دیپلمات سابق ایران در افغانستان، در ابتدا به سوءمدیریت و فقدان برنامه‌ریزی در سیاست‌های مهاجرتی کشور اشاره کرد و گفت که این وضعیت، پیش از جنگ ۱۲ روزه، تهدیدات امنیتی جدی را به همراه داشته است.

در ادامه، روحی‌صفت افزود که این شرایط نتیجه سال‌ها بی‌توجهی مسئولین به قوانین، ساده‌لوحی در برخورد با شعار‌هایی مانند امت اسلامی و عدم پیش‌بینی تحولات منطقه‌ای، از جمله مسائل سیاسی و اقتصادی در کشور‌های همسایه بوده است. وی تأکید کرد که این عوامل، مهاجرت به ایران را تسهیل کرده و ورود آسان مهاجران بدون رعایت مراحل قانونی، فرصت‌هایی را برای دشمنان، از جمله موساد، فراهم آورده تا از این اتباع برای اقدامات ضدامنیتی بهره‌برداری کنند.

این دیپلمات سابق خاطرنشان کرد که اگرچه آمار نشان می‌دهد تعداد اتباع خارجی جذب‌شده برای چنین اقداماتی کمتر از ایرانیان بوده، اما همچنان این موضوع یک تهدید قابل‌توجه به شمار می‌رود. وی افزود که هزینه‌های سنگین این بی‌توجهی، از جمله مشکلات امنیتی و اجتماعی، اکنون بر دوش ملت ایران سنگینی می‌کند.

در ادامه، روحی‌صفت به نقش موساد در بهره‌برداری از ضعف‌های ناشی از حضور کنترل‌نشده اتباع غیرقانونی اشاره کرد و اظهار داشت که این سازمان با شناسایی این ضعف‌ها، از فرصت برای جذب و آموزش افراد جهت ضربه زدن به ایران از داخل استفاده کرده است.

ایشان برای رفع این معضل، پیشنهاد‌هایی مانند ایجاد اردوگاه‌های مرزی برای دسته‌بندی مهاجران را مطرح کرد. وی همچنین به هشدار‌های داده‌شده در سال ۱۴۰۰ درباره ورود حدود ۳ میلیون مهاجر اشاره کرد و گفت که به دلیل عدم پیشگیری، از جمله استفاده از کمک‌های کمیساریای عالی یا ایجاد موانع بازدارنده، این جمعیت بدون نظارت وارد کشور شدند. روحی‌صفت پیشنهاد داد که از این تعداد، حدود ۲۰۰ هزار نفر که در خطر هستند یا از افراد فرهیخته به شمار می‌روند، به‌صورت قانونی پذیرفته شوند و مابقی در اردوگاه‌ها مدیریت شوند تا پس از برقراری آرامش به کشورهایشان بازگردند.

این دیپلمات سابق در بخش دیگری از سخنان خود به برخورد با اتباع غیرقانونی پس از جنگ ۱۲ روزه پرداخت و اظهار داشت که بازگشت بیش از ۷۰۰ هزار نفر به‌صورت داوطلبانه یا اجباری، ادامه سیاستی از پیش آغازشده بوده و صرفاً واکنشی به جنگ نبوده است. وی تأکید کرد که این اقدام، هرچند درست، اما به‌تنهایی کافی نیست و نیازمند تداوم و هماهنگی در سطح کل حاکمیت است.

روحی‌صفت افزود که هدف از این سیاست‌ها، اخراج کامل اتباع نیست، بلکه قانونمند کردن حضور حدود ۳ میلیون نفر، که کمتر از ۳ درصد جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند، بر اساس نیاز‌هایی مانند تحصیل است. وی خاطرنشان کرد که این موضوع از ظرفیت یک وزارتخانه فراتر است و نیازمند بسیج تمامی نهاد‌ها برای مدیریت مؤثر و پیشگیری از تکرار تجربه‌هایی مانند آلمان (با ۳۰۰ هزار مهاجر) است.

در پایان، روحی صفت بر اهمیت پایداری این فرآیند و اجرای سیاست‌های پیشگیرانه تأکید کرد و اظهار داشت که این اقدامات می‌تواند به حل جامع این چالش منجر شود.

مهاجرت غیرقانونی در ایران: فرصت‌ها، تهدیدات و سیاست‌های راهبردی

 میثم مهدی‌پور، مدیر مسئول پایگاه خبری ایراف در ابتدای بیانات خود اظهار داشت که حضور اتباع، از یک سو، به دلیل قرابت‌های زبانی و فرهنگی و نیاز‌های اقتصادی کشور، به‌عنوان نیروی کار در بخش‌های مختلف نقش ایفا می‌کردند و خدماتی ارائه می‌دادند که برای جامعه میزبان مفید بود. اما از سوی دیگر، نبود برنامه‌ریزی مشخص برای مدیریت این جریان مهاجرت، توزیع نامتناسب جمعیت و عدم نظارت کافی، زمینه‌ساز تهدیداتی نظیر مشکلات اجتماعی و امنیتی شده بود.

وی در ادامه افزود که هرچند تهدیدات مستقیم و مستند از سوی اتباع افغانستانی بسیار ناچیز بوده و ادبیات تهدیدآمیز در این خصوص بیشتر تزریقی و بدون پایه محکم است، اما در کشوری مانند ایران که با بحران‌های امنیتی متعددی از سوی سرویس‌های خارجی مواجه است، هرگونه حضور کنترل‌نشده می‌تواند به‌عنوان یک چالش تلقی شود.

مهدی پور در ادامه افزود که تمایل سازمان‌های جاسوسی نظیر موساد برای جذب و آموزش اتباع غیرقانونی به‌منظور ایجاد ناامنی در ایران، ریشه در شرایط بحرانی و موقعیت ژئوپلیتیکی ایران دارد. مهدی‌پور توضیح داد که ایران، به دلیل قرار گرفتن در منطقه‌ای حساس و مواجهه با بیش از ۵۰ سرویس امنیتی که برای ایجاد بحران در داخل کشور برنامه‌ریزی می‌کنند، هدف جذابی برای چنین اقداماتی است. وی تأکید کرد که اتباع غیرقانونی، به دلیل وضعیت نامشخص و آسیب‌پذیری اجتماعی و اقتصادی، می‌توانند به‌راحتی طعمه این سازمان‌ها شوند، به‌ویژه اگر نظارت و چتر امنیتی بر این جمعیت ضعیف باشد. مهدی پور افزود که تمایل موساد به بهره‌برداری از این شرایط، نشان‌دهنده نیاز مبرم ایران به سیاست‌های کنترلی و راهبردی برای جلوگیری از نفوذ و سوءاستفاده دشمنان است.

وی افزود که درباره مدارک و شواهد مربوط به اقدامات ضدامنیتی اتباع غیرقانونی، تقریباً هیچ سند مشخص و مستندی مبنی بر نقش آشکار یا پنهان اتباع افغانستانی در تهدیدات امنیتی، به‌ویژه در جریان جنگ ۱۲ روزه، وجود ندارد. به گفته ایشان، ادبیاتی که پس از این جنگ در فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور رواج یافت، بیشتر تزریقی و فاقد پایه محکم بوده و حتی اگر مواردی از تهدید شناسایی شده باشد، بسیار انگشت‌شمار و ناچیز است. مهدی‌پور تأکید کرد که این موضوع نشان می‌دهد نگاه امنیتی به اتباع، بیش از آنکه مبتنی بر واقعیت‌های میدانی باشد، نتیجه جریان‌سازی‌های رسانه‌ای و نبود تحلیل‌های علمی و عقلانی است.

ایشان در بخش دیگری از سخنان خود به راهکار‌های ایجابی و راهبردی برای حل مسئله اتباع غیرقانونی پرداخت و پیشنهاد کرد که باید تمایز روشنی بین مهاجرت قانونی و غیرقانونی ایجاد شود و بر اساس نیاز‌های کشور، دسته‌بندی‌هایی برای تعداد، زمان ورود، مشاغل موردنیاز، محل اسکان و میزان نظارت امنیتی تعریف گردد. وی همچنین الگوبرداری از کشور‌های موفق در مدیریت مهاجرت، مانند کانادا یا کشور‌های حوزه خلیج‌فارس، که بر اساس نیازسنجی عمل می‌کنند، را راهگشا دانست. مهدی‌پور افزود که باید در داخل افغانستان، از طریق تعاملات سیاسی و اقتصادی، شرایطی ایجاد شود که انگیزه مهاجرت کاهش یابد و این نیازمند همکاری جامعه جهانی و نگاهی فرابحرانی به همسایگان است.

در نهایت، مهدی‌پور به انتقاد از برخورد کنونی با اتباع غیرقانونی پس از جنگ ۱۲ روزه پرداخت و اظهار داشت که اخراج حدود ۵۹۰ هزار نفر با هزینه‌های مادی و معنوی هنگفت، بدون برنامه‌ریزی مشخص و بدون توجه به بازگشت احتمالی این افراد، نمونه‌ای از اقدامات غیرعقلانی است که به جای حل مسئله، بحران‌های جدیدی ایجاد می‌کند. وی تأکید کرد که این اقدامات، ضمن تحمیل هزینه‌های سنگین به کشور در دوران پساجنگ، به بحران هویتی در افکار عمومی دامن زده و بذر کینه و نفرت را می‌کارد که در بلندمدت تهدیدات امنیتی بزرگ‌تری به همراه خواهد داشت. مهدی‌پور پیشنهاد کرد که به جای سرزنش گذشته یا تکرار اشتباهات پیشین، باید نگاهی راهبردی و مبتنی بر عقلانیت اتخاذ شود تا ضمن حفظ منافع کشور، از تجربیات جهانی بهره گرفته شود و با همسایگان، به‌ویژه افغانستان، روابطی مبتنی بر دیپلماسی عمومی و فرصت‌سازی شکل گیرد. به گفته وی، این نگاه فرابحرانی می‌تواند تهدیدات را به فرصت‌هایی برای شکوفایی اقتصادی و امنیتی تبدیل کند.

ورود بی‌ضابطه مهاجران و چالش‌های امنیتی ایران

سعادت شریفی پور، کارشناس مسائل شبه‌قاره، در ابتدا اظهار داشت که فقدان تمایز میان مفاهیم مهاجر، پناهنده و پناه‌جو، همراه با مدیریت غیرتخصصی و تحت تأثیر جو رسانه‌ای، باعث شد که حضور اتباع افغانستانی به‌جای فرصت، به چالشی امنیتی تبدیل شود. به گفته شریفی‌مقدم، رفتار نادرست ایران در پذیرش بدون برنامه و عدم اعمال حق رد مهاجر، این باور را در میان اتباع غیرقانونی ایجاد کرد که حضورشان در ایران مشروع است، حتی اگر غیرقانونی باشد.

این کارشناس مسائل شبه‌قاره در بخش دیگری از سخنان خود به نقش موساد به‌عنوان یک دستگاه امنیتی خارجی اشاره کرد و گفت که این سازمان به جذب افرادی تمایل دارد که بتوانند علیه منافع ایران فعالیت کنند. وی افزود که اتباع غیرقانونی، به‌ویژه افغانستانی‌ها، به دلیل شرایط خاصشان گزینه‌هایی مستعد برای این منظور هستند. شریفی پور توضیح داد که استیصال اقتصادی و اجتماعی مهاجران، همراه با توانمندی‌های ارتباطی آنها در برقراری ارتباطات بین‌المللی و جابه‌جایی پول، آنها را به هدفی بالقوه برای نفوذ تبدیل می‌کند. وی همچنین خاطرنشان کرد که جامعه پراکنده افغانستانی‌ها در جهان و تجربه زیستی آنها در کشور‌های مختلف، این امکان را به آنها می‌دهد که به‌راحتی در شبکه‌های اطلاعاتی خارجی جذب شوند. بااین‌حال، او تأکید کرد که هرگونه مداخله اتباع غیرقانونی در اقدامات ضدامنیتی، مانند جنگ ۱۲ روزه، تا زمانی که آمار رسمی از نهاد‌های امنیتی ایران منتشر نشود، فاقد اعتبار است و حتی در صورت وجود چنین اقداماتی، این فعالیت‌ها در سطح تاکتیکی بوده و نه راهبردی.

در ادامه، شریفی پور اظهار داشت که تاکنون هیچ آمار رسمی و متقنی از سوی نهاد‌های امنیتی ایران درباره مشارکت اتباع غیرقانونی در اقدامات ضدامنیتی، از جمله جنگ ۱۲ روزه، منتشر نشده است. وی افزود که به‌طور کلی، جامعه مهاجران در جهان به دلیل آسیب‌پذیری‌های اجتماعی و اقتصادی، مستعد نفوذ دستگاه‌های امنیتی خارجی است. به گفته این کارشناس، در مورد اتباع افغانستانی، شرایط زندگی سخت و نیاز به تأمین معیشت می‌تواند آنها را به ابزاری برای فعالیت‌های جاسوسی یا خرابکارانه تبدیل کند. بااین‌حال، وی تأکید کرد که این موضوع نباید به تعمیم علیه کل جامعه افغانستانی منجر شود. او همچنین اشاره کرد که رفتار اپوزیسیون ایرانی در جنگ ۱۲ روزه نشان می‌دهد که جذب افراد غیرایرانی برای اقدامات ضدامنیتی احتمالاً آسان‌تر از جذب ایرانیان است.

وی افزود که برای مدیریت مسئله اتباع غیرقانونی، باید رویکردی تخصصی، ایجابی و سلبی اتخاذ شود. به گفته شریفی پور، نخست نیاز است که تمایز روشنی میان مهاجر قانونی، غیرقانونی، پناهنده و پناه‌جو ایجاد شود و آمایش دقیقی از حضور این افراد در مناطق مختلف ایران انجام گیرد. وی پیشنهاد کرد که اخراج مهاجران غیرقانونی باید بر اساس اولویت‌بندی و با در نظر گرفتن شرایط انسانی، مانند وضعیت دانش‌آموزان یا افرادی که جانشان در کشور مبدأ در خطر است، صورت گیرد. همزمان، باید مهاجرانی که مهارت‌ها یا توانایی‌های موردنیاز کشور را دارند، شناسایی و برای اقامت قانونی آنها برنامه‌ریزی شود. او همچنین بر هماهنگی با دولت سرپرست افغانستان برای کاهش آسیب‌های اخراج و جلوگیری از ایجاد تنش میان دو ملت تأکید کرد و افزود که باید از فضاسازی رسانه‌ای که به کینه یا دوگانه‌سازی ایرانی-افغانستانی دامن می‌زند، پرهیز شود تا نقض حقوق بشر رخ ندهد و روابط تاریخی و فرهنگی دو کشور حفظ شود.

شریفی پور تأکید کرد که اخراج مهاجران غیرقانونی به دلیل فشار‌های اقتصادی و ناتوانی در ارائه خدمات به جمعیت عظیم مهاجران، ضروری است، اما این فرآیند باید با دقت، بدون شتاب‌زدگی و با در نظر گرفتن تفاوت‌های فردی، مانند مدت اقامت یا قرابت‌های فرهنگی، انجام شود.

در آخر، این کارشناس خاطرنشان کرد که مجازات افرادی که در اقدامات ضدامنیتی دخیل بوده‌اند، باید در دادگاه‌های قانونی و به‌صورت فردی انجام شود، نه با تنبیه جمعی یک جامعه. وی بر نگاه تخصصی، پرهیز از جوسازی رسانه‌ای و حفظ کرامت انسانی به‌عنوان کلید موفقیت این سیاست‌ها تأکید کرد.

مهاجرت غیرقانونی افغانستانی‌ها: تهدیدات و راهکار‌های مدیریتی

محمد بیات، پژوهشگر ارشد موسسه کادراس، در ابتدا به تهدیدات ناشی از حضور بی‌رویه اتباع غیرقانونی پرداخت. بیات اشاره کرد که افزایش جمعیت مهاجران غیرقانونی، فشار بر منابع اقتصادی، از جمله یارانه‌های آشکار و پنهان، و زیرساخت‌های آموزشی و بهداشتی را تشدید کرده است. این پژوهشگر افزود که این فشارها، در کنار افزایش سطح خشونت و تغییر بافت جمعیتی در حاشیه شهرها، تهدیدات امنیتی و اجتماعی را به دنبال داشته است. ایشان تأکید کرد که ظرفیت محدود کشور برای پذیرش این حجم از مهاجران، به‌ویژه پس از بازگشت طالبان و تشکیل امارت اسلامی دوم، این تهدیدات را تشدید کرده.

در ادامه، بیات به یکی از تهدیدات کلیدی اتباع غیرقانونی پرداخت و اظهار داشت که آسیب‌پذیری آنها در برابر جذب توسط سازمان‌های جاسوسی مانند موساد برای انجام اقدامات ضدامنیتی علیه ایران، نگران‌کننده است. وی افزود که این افراد، که اغلب به‌صورت غیرقانونی وارد کشور شده و فاقد تعلق خاطر ملی یا ایدئولوژیک به ایران هستند، به دلیل ریسک‌پذیری بالای ناشی از شرایط دشوار زندگی در افغانستان، گزینه‌های مناسبی برای چنین فعالیت‌هایی محسوب می‌شوند. این پژوهشگر خاطرنشان کرد که گزارش‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد برخی از این افراد با پیشنهادات مالی کلان، حتی در حد میلیارد‌ها تومان، برای انتقال اقلام یا انجام اقدامات خاص وسوسه شده‌اند.

وی افزود که نبود امکان رهگیری دقیق این افراد، از جمله محل اقامت، وضعیت شغلی، تراکنش‌های مالی یا تحصیل فرزندانشان، خلأ‌های امنیتی جدی ایجاد کرده است. ایشان تأکید کرد که این وضعیت، به‌ویژه در شرایطی که ایران با تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی مواجه است، فرصت را برای بهره‌برداری دشمنان فراهم می‌کند. بیات همچنین اظهار داشت که فقدان یک پارادایم حکمرانی علمی و ناتوانی در رصد و مدیریت این جمعیت، زمینه را برای سوءاستفاده‌های امنیتی، از جمله جاسوسی یا اقدامات خرابکارانه، فراهم کرده است.

این پژوهشگر در ادامه به شواهد متعدد از اقدامات ضدامنیتی اتباع غیرقانونی در ایران اشاره کرد و گفت که این اقدامات در گزارش‌ها، مقالات و سیاست‌نامه‌های ارائه‌شده به نظام، حتی پیش از طوفان الاقصی و جنگ ۱۲ روزه، مستند شده‌اند. وی افزود که این اقدامات شامل افزایش سطح خشونت در حاشیه شهرها، رقابت ناسالم با نیروی کار ایرانی، و تغییر بافت جمعیتی در برخی مناطق است. برای مثال، در نانوایی‌ها و فروشگاه‌ها، حضور گسترده اتباع غیرقانونی باعث کمبود منابع برای شهروندان ایرانی شده است.

 بیات خاطرنشان کرد که گزارش‌هایی از وسوسه شدن برخی از این افراد برای انجام اقدامات خطرناک، مانند انتقال بسته‌های مشکوک با وعده‌های مالی کلان یا حتی دریافت پاسپورت اروپایی، وجود دارد. وی افزود که این موارد به دلیل نبود تعلق فرهنگی یا ملی و فقدان سیستم رهگیری دقیق تشدید شده است. ایشان همچنین اظهار داشت که هزینه‌های تحمیل‌شده به کشور برای ارائه خدمات به اتباع غیرقانونی، مانند تحصیل فرزندان آنها با هزینه سالانه بین ۲۰ تا ۲۵ میلیارد دلار، فشار مضاعفی بر اقتصاد تحریم‌زده ایران وارد کرده است. این پژوهشگر تأکید کرد که این شواهد نشان‌دهنده وجود تهدیدات امنیتی و اقتصادی جدی است که نمی‌توان آنها را نادیده گرفت.

در انتها، بیات به راهکار‌های حل مسئله اتباع غیرقانونی پرداخت و پیشنهاد کرد که سیستم رهگیری جامعی برای مهاجران، اعم از قانونی و غیرقانونی، ایجاد شود تا اطلاعاتی مانند محل اقامت، شغل، تراکنش‌های مالی و وضعیت تحصیلی فرزندان آنها ثبت گردد. وی افزود که ایران باید در مجامع بین‌المللی، مانند ترکیه که ۷ میلیارد دلار برای مدیریت مهاجران سوری دریافت کرد، مطالبه حمایت مالی کند، زیرا ایران به‌عنوان سدی در برابر مهاجرت به اروپا عمل می‌کند. این پژوهشگر پذیرش هدفمند مهاجران قانونی برای تأمین نیاز‌های کشور، مانند کمبود نیروی متخصص در برخی رشته‌ها، را نیز توصیه کرد. وی تأکید کرد که حضور اتباع غیرقانونی که قابل رهگیری نیستند، باید با قاطعیت مدیریت شود، زیرا توجیهی برای ادامه حضور آنها وجود ندارد.

ایشان اظهار داشت که برخورد پس از جنگ ۱۲ روزه با اتباع غیرقانونی، اگرچه با هدف افزایش امنیت انجام شده، اما به دلیل نبود نگاه علمی و تصمیم‌گیری‌های قاطع، گاهی ناکارآمد بوده و به ایجاد تنش‌های اجتماعی منجر شده است. بیات در نهایت تأکید کرد که برای جلوگیری از کینه میان دو ملت، این برخورد‌ها باید با احترام و رعایت ملاحظات انسانی انجام شود. وی اصلاح پارادایم حکمرانی، رفع حالت تعلیق در تصمیم‌گیری، و تمرکز بر ساختارمند کردن سیستم را از جمله اقداماتی دانست که می‌تواند به بهبود وضعیت و کاهش تهدیدات کمک کند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

حضور اتباع غیرقانونی، به‌ویژه از افغانستان، پیش از جنگ ۱۲ روزه، به دلیل فقدان سیاست‌های مهاجرتی کارآمد و نبود پارادایم حکمرانی علمی، فرصت‌ها و تهدیداتی را برای ایران به همراه داشت. از یک سو، این افراد به‌عنوان نیروی کار ارزان با پیوستگی تمدنی به ایران، در بخش‌هایی مانند تولید ناخالص داخلی نقش مثبت ایفا کردند. از سوی دیگر، ورود کنترل‌نشده آنها، فشار بر منابع اقتصادی، افزایش خشونت، تغییر بافت جمعیتی، و تهدیدات امنیتی نظیر جذب توسط سازمان‌هایی مانند موساد را به دنبال داشت. شواهد مستند از اقدامات ضدامنیتی اتباع غیرقانونی محدود است و اغلب نتیجه جریان‌سازی‌های رسانه‌ای بدون پشتوانه علمی است، اما نبود نظارت، آسیب‌پذیری در برابر نفوذ خارجی را تشدید کرده است. راهکار‌های پیشنهادی شامل ایجاد سیستم رهگیری جامع، پذیرش هدفمند مهاجران قانونی، مطالبه حمایت بین‌المللی، و مدیریت اردوگاه‌های مرزی است. برخورد پس از جنگ، از جمله اخراج حدود ۵۹۰ تا ۷۰۰ هزار نفر، هرچند ضروری، اما بدون برنامه‌ریزی جامع و با شتاب‌زدگی، ناکارآمد بوده و می‌تواند به تنش‌های اجتماعی و کینه میان  دو ملت منجر شود. برای حل این چالش، نیاز به سیاست‌گذاری عقلانی، هماهنگی نهادها، و پرهیز از جوسازی رسانه‌ای است تا ضمن حفظ منافع ملی، روابط فرهنگی و انسانی با همسایگان تقویت شود.

Read Entire Article