باشگاه خبرنگاران جوان، سمیه خلیلی _ در نوار غزه، تکهای کوچک از خاک فلسطین که امروز به گورستانی وسیع و جهنمی سوزان برای بشریت تبدیل شده است، نه گلولهها تنها قاتلاند و نه بمبها تنها ابزار مرگ. در کنار بارش بیامان آتش و آشم، سلاح بیرحمانهتری به کار گرفته شده است: گرسنگی. فاجعهای که رژیم صهیونیستی و حامیان غربیاش، به سرکردگی ایالات متحده، با محاصرهای بیسابقه و هدفمند، بر مردم بیدفاع این باریکه تحمیل کردهاند، جنایتی است آشکار علیه بشریت، یک نسلکشی خاموش که ابعاد آن از هولوکاستهای قرون گذشته نیز فجیعتر به نظر میرسد. در سایه بیتفاوتی و همدستی مجامع بینالمللی، هزاران نفر، از کودکان معصوم گرفته تا مردان و زنان کهنسال، هر روزه در نبردی نابرابر با قحطی، سوءتغذیه و بیماریهای ناشی از آن، جان میبازند. این یادداشت، روایتی است از ابعاد هولناک این جنایت سازمانیافته، تحلیلی از مسئولیت عاملان و همدستان، و ندایی برای بیداری وجدانهای خفته جهانی.
جنایت گرسنگی: وقتی غذا به سلاح کشتار جمعی تبدیل میشود
گزارشهای تکاندهنده از غزه، تصویری کابوسوار از یک فاجعه انسانی را ترسیم میکنند. الجزیره، این پنجرهای به سوی واقعیتهای تلخ غزه، گزارش میدهد که در این منطقه جنگزده، "تنها چیزی که الان وجود دارد، گرسنگی و گرمای شدید است. " این جمله، چکیدهای از عمق فاجعهای است که بر سر ساکنان غزه آوار شده است. هشدارهای پیدرپی نهادهای بینالمللی و داخلی، بهویژه یونیسف، مبنی بر ورود بیش از نیم میلیون نفر از ساکنان غزه به مرحله پنجم و وخیمترین مرحله فاجعه گرسنگی، به گوش ناشنوای جهانیان میرسد. این مرحله، همان مرز باریک میان زندگی و مرگ است؛ مرزی که برای صدها نفر در غزه، به معنای واقعی کلمه، خط پایان بوده است. آمارها فاجعهآمیزند: بیش از ۹۰۰ نفر تاکنون بر اثر گرسنگی جان باختهاند. این عدد، تنها بخش کوچکی از حقیقت است، چرا که هزاران نفر دیگر نیز در تلاش برای یافتن لقمهای نان، زیر بمب و گلوله صهیونیستها جان خود را از دست دادهاند.
تصور کنید صحنهای را که مردم، با شکمهای گرسنه و بدنهای رنجور، به سمت مراکزی که قرار است اندکی کمک انسانی توزیع شود، هجوم میبرند. در هر نقطه دیگری از جهان، این صحنهای از امید و تلاش برای بقاست، اما در غزه، همین صحنه نیز به میدان قتلعام تبدیل میشود. رژیم صهیونیستی، با وقاحتی بیسابقه، نه تنها مانع از ورود کمکها میشود، بلکه صفوف گرسنگان را با سلاحهای سبک و سنگین هدف قرار میدهد. این یعنی انتخاب میان مرگ با گرسنگی یا مرگ با گلوله. کودکان، زنان و مردانی که از گرسنگی به ستوه آمدهاند، در جستجوی لقمهای نان، نه تنها با خطر بمب و موشک، بلکه با آتش مستقیم نظامیان صهیونیست مواجه میشوند. برخی به شهادت میرسند، برخی زیر دست و پای جمعیت وحشتزده له میشوند، و برخی دیگر، در نتیجه سوءتغذیه شدید، به آرامی و دردناک جان میدهند. این اقدام رژیم صهیونیستی، فراتر از یک خطای نظامی است؛ این یک سیاست عامدانه برای کشتار جمعی از طریق گرسنگی است، یک جنایت جنگی تمامعیار که مستقیماً کنوانسیونهای ژنو و قوانین بشردوستانه بینالمللی را نقض میکند. تبدیل مراکز توزیع غذا به "کمینگاه مرگ"، نشانهای از ددمنشی سیستمی است که هدفی جز نابودی کامل حیات در غزه ندارد.
ابعاد هولناک فاجعه: آمارهایی از جهنم روی زمین
یونیسف، سازمان جهانی کمک به کودکان، آمار وحشتناکی را ارائه میدهد: بیش از ۴۷۰ هزار نفر در غزه با گرسنگی شدید مواجه هستند و در قعر آخرین مرتبه از مراحل پنجگانه امنیت غذایی دست و پا میزنند. این افراد نه تنها در آستانه مرگ هستند، بلکه زندگیشان به تار مویی بند است. برنامه جهانی غذا نیز در گزارش خود تأکید میکند که ۷۱ هزار کودک غزه نیازمند مداوای فوری سوءتغذیه هستند. این آمار، تنها بخشی از کودکان در معرض خطر است، چرا که ۱۷ هزار زن ساکن غزه نیز از همین مشکل رنج میبرند. سوءتغذیه در زنان باردار، به تولدهای زودرس و نوزادان نارس منجر میشود که در شرایط فقدان زیرساختهای بهداشتی، محکوم به مرگ هستند. بیمارستانها، که خود آماج حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی قرار گرفتهاند، توانایی پذیرش این حجم عظیم از مجروحان، بیماران و بهویژه مبتلایان به سوءتغذیه شدید را ندارند. کودکان بیمار، چهار یا پنج نفر روی یک تخت، در حال مبارزه با مرگ، تصویری است که حتی تصور آن نیز دل هر انسانی را به درد میآورد. این اعداد و ارقام، تنها بیانگر حجم فاجعه است و هر کدام از آنها، روایتی از یک زندگی از دست رفته یا در آستانه نابودی است.
آنچه در غزه اتفاق میافتد، صرفاً یک "بحران انسانی" نیست؛ این یک نسلکشی با ابزارهای نوین است. محاصره فراگیر، عملیات نظامی روزافزون و کمبود شدید "کمکهای مطلوب برای زندگی"، نه تنها سطح ناامنی غذایی را بیسابقه کرده، بلکه کل سیستم حیات در این منطقه را مختل کرده است. رژیم صهیونیستی از ۲ مارس گذشته تاکنون، محاصره شدیدتری را علیه غزه اعمال کرده و مانع از ورود غذا به این منطقه میشود. این سیاست، تعمداً به سمت نابودی جمعیتی پیش میرود که توانایی دفاع از خود را ندارند.
بحران کفن، نمادی از مرگ مضاعف: هتک حرمت زندگان و مردگان
گزارش الجزیره از بحران کفن در غزه، عمق هتک حرمت به کرامت انسانی را در این باریکه نشان میدهد. در شرایطی که مردم با قحطی و بمباران دست و پنجه نرم میکنند، حتی پس از مرگ نیز، حرمتشان رعایت نمیشود. سردخانههای مجتمعهای پزشکی، مملو از پیکرهای شهدا هستند و با کمبود شدید کفن، کیسه و تجهیزات لازم برای تدفین مواجهاند. از فوریه گذشته، رژیم صهیونیستی اجازه ورود تجهیزات لازم برای تدفین اموات را نداده است. این تنها یک مورد دیگر از ابعاد غیرانسانی محاصره است؛ حتی مرگ نیز در غزه، باید با خواری و بی حرمتی همراه باشد.
"اصلیح"، یکی از کارمندان داوطلب در این بخش، روایت میکند که مجتمع پزشکی ناصر روزانه بین ۳۵ تا ۱۰۰ پیکر شهید را پذیرش میکند. این آمار، جدا از مرگومیرهای طبیعی است که در شرایط عادی نیز اتفاق میافتد. کمبود کفن و نیاز به استفاده از "پارچهها و پوششهای کهنه و فرسوده شده به جای کفن"، نه تنها یک بحران لجستیکی، بلکه یک جنایت اخلاقی و مذهبی است. این رویکرد، نمادی از سیاست "مرگ مضاعف" است؛ اول، مرگ با گلوله و قحطی، و دوم، مرگ با بیاحترامی و هتک حرمت. این نه تنها توهین به مردگان، بلکه شکنجه روانی بازماندگان است که حتی فرصت یک وداع آبرومندانه با عزیزانشان را ندارند.
توالی جنونآمیز قیمتها: مرگ بر اثر دسترسی نداشتن به غذا
وبسایت خبری تحلیلی العربی الجدید نیز گزارش میدهد که ساکنان غزه و سازمانهای بینالمللی از فروپاشی کامل روند تغذیه در این منطقه شکایت دارند. این فروپاشی، نه تنها به معنای کمبود، بلکه به معنای افزایش "جنونآمیز" هزینه تهیه غذاست. برنامه جهانی غذا در ابتدای جولای اعلام کرد که قیمت آرد در غزه نسبت به قبل از آغاز نسلکشی رژیم صهیونیستی در اکتبر ۲۰۲۳، سه هزار برابر شده است. این یعنی حتی اگر اندکی غذا هم وارد شود، برای اکثریت قریب به اتفاق مردم غیرقابل دسترس است. این افزایش قیمت، خود یک ابزار دیگر در پازل نسلکشی است.
کارل اسکاو، مدیر برنامه جهانی غذا، این وضعیت را "بدترین شرایطی که در طول زندگی خود با آن مواجه بوده" توصیف میکند. او با دردمندی اشاره میکند که "مردم در شرایطی در گرسنگی مطلق به سر میبرند که در چند متری پشت مرزها، محمولههای کمکهای انسانی به صف ایستاده است. " این جمله، اوج تناقض و توحش را آشکار میکند. کمکها در چند قدمی غزه منتظرند، اما رژیم صهیونیستی، با سیاست محاصرهای که از ۲ مارس گذشته به اوج خود رسیده، مانع از ورود آنها میشود. این توقف عمدی ورود کمکها، جنایتی آشکار است که مستقیماً به مرگهای ناشی از گرسنگی میانجامد. این رژیم، مسئول مستقیم هر مرگ ناشی از قحطی در غزه است.
همدستی آمریکا و سکوت جهانی: سوءتغذیه بیسابقه در تاریخ بشریت
سازمان پزشکان بدون مرز، با قاطعیت اعلام کرده است که سطح سوءتغذیه در غزه در کل جهان بیسابقه است. این یک هشدار بیسابقه است که از سوی نهادی بیطرف و متخصص در زمینه پزشکی منتشر میشود. این یعنی حتی در فجایع تاریخی دیگر نیز چنین سطحی از سوءتغذیه گسترده و شدید مشاهده نشده است. سوءتغذیه زنان باردار، فقدان زیرساختهای بهداشتی، و تراکم وحشتناک بخشهای مراقبت ویژه در بیمارستانها، نشانهای از یک فاجعه بهداشتی و درمانی تمامعیار است که پیامدهای آن تا سالها پس از پایان جنگ نیز ادامه خواهد داشت.
در پشت این جنایات، سایه سنگین حمایتهای بیدریغ ایالات متحده آمریکا از رژیم صهیونیستی دیده میشود. با وتوی قطعنامههای شورای امنیت، ارسال بیوقفه تسلیحات، و توجیهات سیاسی و رسانهای، آمریکا عملاً به شریک جرم و همدست اصلی در این نسلکشی تبدیل شده است. سکوت مجامع بینالمللی، انفعال سازمان ملل، و عدم اقدام قاطع از سوی کشورهایی که مدعی حقوق بشر هستند، تنها به رژیم صهیونیستی جسارت بیشتری برای ادامه این جنایات میدهد. این سکوت، خود نوعی همدستی است که بر صفحات تاریک تاریخ بشریت ثبت خواهد شد.
غزه امروز، نه تنها میدان جنگ نظامی، بلکه میدان نبرد اخلاقی و وجدانی جهان است. آنچه در این باریکه اتفاق میافتد، نه تنها نسلکشی یک ملت، بلکه آزمونی برای انسانیت جمعی ماست. تا زمانی که این ظلم آشکار ادامه دارد و عاملان آن، بدون مجازات، به جنایات خود ادامه میدهند، ادعاهای جهان درباره حقوق بشر، عدالت و صلح، پوچ و بیمعنا خواهد بود. لازم است که وجدانهای خفته بیدار شوند و برای توقف این فاجعه بیسابقه، از هر ابزاری، از فشار دیپلماتیک تا تحریمهای همهجانبه علیه رژیم صهیونیستی و حامیانش، استفاده شود. تنها در این صورت است که میتوان امید داشت، جنایت گرسنگی و مرگ مضاعف در غزه متوقف شود و زندگی، با تمام ابهت و کرامت خود، به این باریکه بازگردد.