کد خبر: ۳۰۷۴۳۰
تاریخ انتشار: ۰۰:۰۶ - ۲۳ خرداد ۱۴۰۴
در گفتوگوی اقتصاد ۲۴ با یک تحلیلگر مسائل بین الملل مطرح شد
یک دیپلمات پیشین میگوید: اصل تصویب قطعنامه شورای حکام با همه فشارهایی که ممکن است برای ایران داشته باشد، تعیین کننده محتوای مذاکرات تهران و واشنگتن نیست. طرفین تصمیم گرفتهاند مشکلاتشان را حل کنند و آمریکاییها هم نمیخواهند کسی غیر از ما وارد این مذاکرات شود. قطعنامه و آنچه به دنبال آن رخ میدهد، مسیری است که محتوای مذاکرات ما با آمریکا را تحت فشار قرار میدهد تا آمریکا در اتاق مذاکره بتواند از ما امتیاز بگیرد.
اقتصاد۲۴- با تصویب قطعنامهای جدید علیه ایران در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، معادلات هستهای بار دیگر وارد مرحلهای پرتنش شده است. قطعنامهای که روز پنجشنبه ۲۲ خرداد با اکثریت آرا به تصویب رسید، از تهران به دلیل عدم همکاری کافی با آژانس در زمینه شفافسازی درباره فعالیتهای هستهای انتقاد کرده و پاسخگویی روشن در خصوص منشأ ذرات اورانیوم کشفشده را خواستار شده است.
این تحول در شرایطی رخ داده که همزمان، دور ششم مذاکرات میان ایران و آمریکا پس از تردید و ابهامات، قرار است روز یکشنبه برگزار شود.
سناریوی بعدی چیست؟ از شورای حکام تا شورای امنیت
در صورتی که ایران به هشدارها و خواستههای آژانس پاسخ ندهد یا مسیر همکاری را بهطور کامل مسدود کند، شورای حکام میتواند در گام بعدی، قطعنامهای برای ارجاع رسمی پرونده ایران به شورای امنیت صادر کند. چنین تصمیمی میتواند زمینهساز بازگشت فضای بینالمللی به دوره فشار حداکثری و تحریمهای گسترده شود.
یکی دیگر از سناریوهای نگرانکننده، فعال شدن مکانیسم ماشه است؛ بندی از توافق برجام که به کشورهای اروپایی اجازه میدهد در صورت مشاهده نقض اساسی تعهدات از سوی ایران، به شورای امنیت اعلام کنند که تحریمهای قبلی باید بهطور خودکار بازگردد؛ هدف از اجرای این مکانیسم، انزوای ایران در صحنه بینالملل است.
تهران در دو راهی فشار و مذاکره
با تصویب این قطعنامه، سیاستگذاران ایرانی اکنون با دو مسیر کاملاً متفاوت روبهرو هستند: یا همکاری با آژانس را تقویت کنند و فضای مذاکرات را باز نگه دارند، یا در واکنش به فشارهای بینالمللی، اقدامات متقابل از جمله افزایش سطح غنیسازی یا محدودتر کردن دسترسی بازرسان را در دستور کار قرار دهند؛ راهی که میتواند منجر به تقابل بیشتر و در نهایت، ارجاع پرونده به شورای امنیت شود.
آزمون بزرگ دیپلماسی
قطعنامه شورای حکام علیه ایران را میتوان زنگ خطری جدی برای آینده برجام و ثبات نسبی موجود در بازارهای داخلی و منطقهای دانست. اگرچه هنوز فضای چانهزنی و بازگشت به مسیر مصالحه باقی است، اما در صورت تداوم وضعیت فعلی، خطرات بزرگی از جمله بازگشت تحریمهای سازمان ملل و انزوای سیاسی دوباره، در کمین تهران خواهد بود.
اکنون، دیپلماسی ایرانی در میدانی پرخطر و مینگذاریشده به حرکت درآمده است. اینکه آیا این میدان به مسیر مصالحه منتهی میشود یا به دور باطل تقابل، به تصمیمهای روزها و هفتههای آینده بستگی دارد.
چشمانداز برای رسیدن به یک توافق وجود دارد
ابوالقاسم دلفی، سفیر پیشین ایران در فرانسه در پاسخ به اینکه آیا تصویب قطعنامه شورای حکام علیه ایران میتواند روند مذاکرات با آمریکا را تحت تاثیر قرار دهد؟ به اقتصاد ۲۴ گفت: «مذاکرات ما و آمریکا مذاکراتی است که مشخصههای بارزی دارد که گاهی متاثر از شرایط بین المللی و گاهی هم متاثر از شرایط دوجانبه ایران و آمریکاست. بدین معنا که ما و آمریکا به رغم همه حرف و حدیثهایی که درباره محتوای مذاکرات مطرح است، تصمیم داریم که این مذاکرات ادامه پیدا کند و دور ششم برگزار شود. در ابتدا هم آقای ترامپ اعلام کرد که پنجشنبه دور ششم برگزار شود و بعد ما آن را به روز یکشنبه موکول کردیم.»
وی درباره علت این جابهجایی زمانی بیان کرد: «علت آن هم این بود که ظاهرا بعد از طرح پیشنهادی ترامپ برای توافق و برداشتی که ما از آن داشتیم، میخواستیم که پاسخی را ارسال کنیم. گرچه آن طرح علنی نشد ولی آنچه در فضای مجازی مطرح شد، دایر بر این بود که ما با آمریکاییها چندان توافقی نداریم ولی پاسخشان را خواهیم داد. کمااینکه آقای تخت روانچی هم عنوان کردند که پاسخ در دست تهیه است. بسیاری گفتند علت جابهجایی دور ششم از روز پنجشنبه به یکشنبه این بود که پاسخ ما به طرح آمریکا مقداری وقتگیر شده است؛ بنابراین دو طرف علیرغم همه اختلافاتی که با یکدیگر دارند، مذاکره را ادامه میدهند. این روند یعنی چشماندازی برای رسیدن به یک توافق وجود دارد و دو طرف روی آن اجماع دارند. حال اینکه به چه محتوایی برسند قابل بحث و طولانی است ولی طرفین روی اصل رسیدن به توافق در تلاش هستند.»
این تحلیلگر مسائل بینالملل درباره اظهارات متناقض طرفین از برنامه هستهای، عنوان کرد: «نکته دیگری که در مورد مذاکرات وجود دارد این است که فضای بیرونی و داخلی مذاکرات بسیار متفاوت است. در بیرون مذاکرات شما مشاهده میکنید که مقامات آمریکایی مدام تاکید میکنند که اصل غنیسازی و صنعت هستهای ایران باید برچیده شود ولی ما میگوییم که غنیسازی خط قرمز است. فاصله این دو موضعگیری از هم بسیار زیاد است و رسیدن به یک نقطه مشترک احتیاج به گفتوگوهای زیاد و کوتاه آمدن دو طرف از مواضعشان دارد. ظاهرش این است که توافق قابل دسترس نیست و هرکسی به این دو موضع گیری نگاه میکند، میگوید این دو قابل جمع نیست ولی وقتی مذاکرات ادامه پیدا میکند مشخص میشود که درون مذاکرات چیز دیگری در جریان است که برای هر دو طرف قابل قبول است. حال یا توافق کردهاند که فضای بیرونی را ملتهب نشان دهند و بگویند مواضع ما از هم دور است یا اینکه اصلا توافقی سر این موضوع در کار نیست. به هر حال دو طرف این اظهارات را میکنند که اختلافات زیاد است.»
بیشتر بخوانید: بنبست در مسیر دیپلماسی، تحرکات اسرائیل و احیای مکانیسم ماشه؛ آیا ایران آماده سناریوی سخت است؟
دلفی خاطرنشان کرد: «از سوی دیگر مشاهده میکنیم که آمریکاییها تلاش میکنند تا اسرائیل را آرام کنند. به هر حال اسرائیل اولین کسی است که مخالف مذاکرات و توافق تهران و واشنگتن است. اسرائیل میخواهد ما با آمریکا جنگ داشته باشیم ولی فضای علنی و تماسهایی که ترامپ با نتانیاهو چه پیش و چه پس از شروع مذاکرات داشته، نشان میدهد که اسرائیل را دارد آرام میکند تا مذاکرات از فضای تهدیدات نظامی متاثر نباشد. البته این بدین معنا نیست که آمریکاییها از اهرمهای خود برای تاثیرگذاری در مذاکرات استفاده نمیکنند، چراکه مدام تهدید به حمله نظامی میکنند.»
فشار بیرون از مذاکرات برای امتیازگیری در داخل مذاکرات
وی همچنین با اشاره به تحرکات آمریکا برای اعمال فشار به ایران از سوی اروپا، گفت: «آن طرف قضیه هم این است که آژانس را آماده کردهاند تا فشارها علیه ما را تشدید کند. پیش از آژانس هم اروپاییها را برای فشار آماده کردند. یعنی سفر آقای روبیو به فرانسه و مکالمهای که هفته گذشته با فرانسویها انجام داد حاکی از آن بود که اروپاییها دارند تشویق میشوند تا از اهرم مکانیسم ماشه استفاده کنند و بر ایران فشار بیاورند. این به معنای فشار بیرون از مذاکرات و امتیازگیری در داخل مذاکرات است. این چیزی است که آمریکاییها از اروپاییها خواستند و آنها هم مدام از اهرم فعال شدن مکانیسم ماشه استفاده میکردند. اگر از مکانیسم ماشه استفاده کنند، مذاکرات ما و آمریکا هم متاثر میشود؛ بنابراین آن را در حد القای فشار طرح کردند.»
پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع داده نمیشود
دلفی درباره اقدام دیگر آمریکا برای اعمال فشار بر ایران، عنوان کرد: «راه حل دومشان این بود که در شورای حکام از گزارش آقای گروسی از سفر خود به ایران استفاده کردند تا قطعنامه علیه جمهوری اسلامی را طراحی کنند، قطعنامهای که پس از سفر گروسی به تهران، مقدمه فشار مضاعف پس از مکانیسم ماشه بود. اینکه محتوای قطعنامه چیست شاید در درجه دوم اهمیت داشته باشد چراکه در یکی دو هفته گذشته هرآنچه اروپا و آمریکا خواستند در فضای رسانهای علیه ما گفتند که این قطعنامه پرونده ایران را به شورای امنیت میبرد و اولین قطعنامهای است که از موضوع پادمان و عدم پایبندی ایران صحبت کرده و مواردی از این قبیل. آخرین بحثهایی که درباره محتوا شده مبنی بر این است که به ایران تخفیف داده و خواسته شده که همکاری بیشتری با آژانس داشته باشد. یعنی از این قطعنامه چیزی مبنی بر ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت در نمیآید؛ بنابراین فرض اول بیشتر نزدیک به واقعیت است که واشنگتن، از موضع اروپا در مکانیسم ماشه و از موضع آقای گروسی و آژانس درباره قطعنامه شورای حکام دارند استفاده میکنند.»
سفیر پیشین ایران در فرانسه، با اشاره به نقش روسیه در مذاکرات، بیان کرد: «ترامپ صحبتهایی با پوتین داشته که پس از آن موضوع میانجگری روسیه در مذاکرات میان ایران و آمریکا مطرح میشود. یعنی ترامپ هم، چون میداند حرف پوتین در ایران شنوایی دارد و به نگاه شرق اهمیت میدهیم و قرار است او به ایران سفر داشته باشد، همه اینها نشان میدهد که پوتین هم میآید تا ایران را ترغیب کند که با خواستههای آمریکا هماهنگتر شود؛ بنابراین آمریکا دارد از وزنه پوتین و روسیه برای فشار بر ما استفاده میکند.»
وی افزود: «این سه محور مجموعهای است که هر کدام در جایگاه خود فشارها بر ما را افزایش میدهند و به زعم آمریکا، ما را به این سمت میبرد که در مذاکرات امتیاز دهیم؛ یعنی ما را به خلع سلاح هستهای نزدیک کند ولی این چیزی نیست که ما میخواهیم.»
این کارشناس سیاست خارجی ضمن بیان اینکه ایران در چند سال گذشته شروع به تنشافزایی با اروپا کرده است، به اقتصاد ۲۴ گفت: «از آنجایی که اروپا میتواند مکانیسم ماشه را فعال کند، ما باید به سمت متقاعد کردن آنها میرفتیم، ولی مسیر مخالفی را در پیش گرفتیم. به هر حال ما با اروپا به نوعی همسایه هستیم و مسائلی که در دورهای اروپا شریک اول تجاری ما بود، بیشترین تاثیر را در صنایع داخلی ما از جمله انرژی و خودروسازی داشته است. از این رو باید کاهش تنش را در دستور کار قرار میدادیم، ولی متأسفانه عکس آن را انجام میدهیم؛ یعنی هر روز برای آنها خط و نشان میکشیم و فاصلهمان را بیشتر میکنیم.»
وی همچنین خاطرنشان کرد: «البته اروپا هم چندان صحیح عمل نکرده و در جایگاه خود باید نقدش کرد. کمااینکه در سالهایی که آمریکا از برجام خارج شد، نقش خود را به خوبی ایفا نکرد. در این سالها به گروههای منافقین و مخالفین ما در خاک خود امتیاز داد تا علیه ما اقدام کنند. اما معتقد هستم که با همه اینها میتوانستیم با اروپا بهتر تعامل کنیم چراکه اروپا در بحث اوکراین ما را دشمن خود تلقی میکرد و برداشتش این بود که به روسها کمک نظامی کردهایم تا علیه اوکراین جنگ کند. مجموعه اینها نیاز به یک دیالوگ مستمر و نقشه راه درست دارد تا به سمت کاهش تنش برویم. به جای آنکه اروپا را هل دهیم که حداقل محور فشارش را کم کند، اما آن را محور فشار آمریکا کردهایم.»
دلفی افزود: «متاسفانه به جای این استراتژی به سمت روسها رفتهایم که همیشه در بحث هستهای مخالف ما و برجام بودند. حتی در نیروگاه بوشهری که خودشان ساختند به ما اجازه ندادند میلههای سوخت نیروگاه بوشهر را خودمان بسازیم. روسها و چینیها در کلیه قطعنامههایی که در شورای امنیت علیه ما صادر شد همین وضعیت را داشتند و رای مثبت دادند. روسها هیچوقت در مذاکرات با آمریکا با ما همراهی نکردند و علنی اعلام کردند که اگر ایران به سمت غرب برود، برای امنیت روسیه تهدید جدی است؛ بنابراین هرگونه دخالتی که روسها بخواهند در برنامه هستهای ما داشته باشند قطعا منافع ملی ما را به خطر میاندازد و باعث میشود که روسها بر سر تواناییهای ما با آمریکا معامله کنند. از این رو باید از روسیه اجتناب کنیم چراکه آنها میخواهند ایران بازار بکری برایشان باشد. همانگونه که پای ما را به جنگ اوکراین کشاندند و ما هنوز در باتلاق اوکراین درگیر هستیم.»
قطعنامه شورای حکام تعیین کننده محتوای مذاکرات ایران و آمریکا نیست
وی ضمن تاکید براینکه اصل تصویب قطعنامه با همه فشارهایی که ممکن است برای ایران داشته باشد، تعیین کننده محتوای مذاکرات تهران و واشنگتن نیست، افزود: «طرفین تصمیم گرفتهاند مشکلاتشان را حل کنند و آمریکاییها هم نمیخواهند کسی غیر از ما وارد این مذاکرات شود؛ بنابراین اگر بتوانیم با آمریکا مشکل خود را بصورت مستقیم حل کنیم، وضعیت بهتری خواهیم داشت. قطعنامه و آنچه به دنبال آن رخ میدهد، مسیری است که محتوای مذاکرات ما با آمریکا را تحت فشار قرار میدهد تا آمریکا در اتاق مذاکره بتواند از ما امتیاز بگیرد. علی الاصول قطعنامهای نیست که پرونده ما را به شورای امنیت ببرد ولی بیتاثیر هم نخواهد بود. اگر با این قطعنامه صحیح برخورد نشود و با آقای گروسی و تیم آژانس درست تعامل نکنیم، میتوانند برای ایران مانع باشند.»
بیشتر بخوانید: چرا صدور قطعنامه آژانس علیه ایران خطرناک است؟/ آیا پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت خواهد رفت؟
دلفی درباره واکنشی که وزارت خارجه نسبت به این قطعنامه باید پیش گیرد، گفت: «وزارت خارجه باید برای سوالاتی که آقای گروسی بهانه قرار داده و برای آن گزارش منفی تهیه کرده، راه حل پیدا کند و به سوالاتی که ایشان هر چند وقت یکبار بهانه میکند، پاسخ دهد تا محور آژانس در مسیر مذاکراتی ما با غربیها کمرنگتر شود؛ بنابراین قطعنامه شورای حکام با هر محتوایی که باشد، به شورای امنیت نخواهد رفت ولی اگر درست با آژانس برخورد نکنیم و شروع به اقدامات تحریکآمیز و تهدیدکننده کنیم، فشار را بر ما افزایش خواهد داد. مانند سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ که قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت تصویب میشد و مقامات آن دوره ادعا میکردند که کاغذ پاره است و زیانی برای ما ندارد، اما دیدیم که آن کاغذپارهها چه قدر زیانآور بودند؛ بنابراین این قطعنامه هم علیرغم محتوا و تاثیراتی که دارد باید با دقت بررسی شود و راه حلی برای حل مشکلات ما با آژانس در نظر گرفته شود.»
این کارشناس سیاست خارجی درباره تبعات اقتصادی این قطعنامه به اقتصاد ۲۴ گفت: «قطعنامه شورای حکام در بحث تخصصی موضوع هستهای است. آنچه تا شب گذشته در قطعنامه آمده این است که ما را به عدم پایبندی و عدم همکاری با مدیر کل آژانس متهم کرده است. این میزان محتوا طبیعتا در فضای عمومی کشور اثر خواهد داشت ولی ما کشوری هستیم که تحت تحریمهای سخت و با فشارهای بالا قرار داریم. همین چند روز پیش بود که آمریکا مجدد افراد و شرکتهای ایرانی را تحت تحریم قرار داد. کشور الان دارد با تحریم سرسامآور زندگی میکند یعنی اثرات اقتصادی که ما در تحریمهای نفتی، بانکی، حمل و نقل و بینالمللی داریم تحمل میکنیم، آنقدر زیاد است که تاثیرات قطعنامه نخواهد توانست آنها را تحت شعاع قرار دهد ولی به میزان خود در سطح فضای عمومی اثر گذار است. ضمن اینکه این پیام را در سطح بینالملل مخابره میکند که ما همچنان در شرایطی هستیم که علیه ما قطعنامه صادر میشود. این خود در سطح بینالملل اثراتی را به جای میگذارد؛ علیرغم اینکه هیچ تاثیر مستقیمی بر مسائل اقتصادی نخواهد گذاشت.»