کد خبر: ۳۲۲۶۹۶
تاریخ انتشار: ۲۲:۰۵ - ۰۵ شهريور ۱۴۰۴
حسین علایی: ایران به دنبال آن بود تا از طریق مذاکرات و گفت و گوها، سطح تنشها با ایالات متحده را کاهش دهد، ولی ترامپ با تشویق اسرائیل جهت شروع جنگ با ایران و نیز با بمباران تأسیسات هستهای ایران، سطح تنشها را به اوج رسانید و مردم ایران را نسبت به نیت و اهداف آمریکا بسیار بدبینتر کرد.
اقتصاد۲۴- سیاست خارجی ایران در یک سال گذشته از آغاز به کار دولت چهاردهم، روزهای پرتلاطم و پرحادثهای را پشت سر گذاشته است. از تلاش برای احیاء برجام یا حصول توافقی مشابه که در سایه آن رفع تحریم صورت بگیرد تا دوازده روز جنگ نظامی مستقیم با رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا.
رابطه تهران با همسایگان هرچند عمدتا روند رو به صعودی را تجربه کرده، اما بی هیاهو نیز نبوده و اخیرا امضای توافقی میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان در کاخ سفید و با به اصطلاح وساطت دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا نگرانیهایی را در جانب ایران نسبت به آسیب دیدن مسیرهای ترانزیتی کشور در مرز مشترک با ارمنستان ایجاد کردهاست.
آیا دستگاه دیپلماسی ایران عملکرد قابل قبولی در یک سال گذشته داشته است؟ آسیب شناسی این عملکرد در مقام تلاش برای جبران اشتباهها چه میگوید؟ این پرسشها را با حسین علائی از فرماندهان سابق نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و رئیس پیشین ستاد مشترک سپاه در میان گذاشتیم:
تلاشهای دیپلماتیک ایران در جلوگیری از جنگ و توقف تحریمها موفق نبود
یک سال پس از آغاز به کار دولت چهاردهم، عملکرد این دولت در حوزه سیاست خارجی را چگونه بررسی میکنید و نقاط قوت سیاست خارجی دولت چهاردهم را در چه مواردی میدانید؟
مهمترین موضوع سیاست خارجی ایران در دولت چهاردهم موضوع هستهای و تحریمهای آمریکا علیه ایران بودهاست. گرچه این دولت توانست مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا را شروع کند، اما در نهایت متأسفانه اسرائیل و آمریکا جنگ علیه ایران را بدون هیچ بهانهای آغاز کردند و تمام تأسیسات هستهای ایران را از بین بردند. از طرفی اسرائیل تعداد زیادی از دانشمندان هستهای و فرماندهان ارشد سپاه و انسانهای ارزشمند کشور را به همراه خانوادههایشان ترور کرد.
به این ترتیب آمریکا بدون انجام مذاکره واقعی به هدفش برای نابودی تأسیسات هستهای ایران رسید و خسارات بسیار زیادی را بر مردم ایران تحمیل کرد.
فشارهای همهجانبه و تحریمهای غیرقانونی هم ادامه یافت و تحریمهای ظالمانه جدیدی هم علیه ایران اِعمال شد که همچنان رو به افزایش است.
از طرفی سه کشور اروپایی حتی پس از جنگ هم به دنبال بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران هستند و میخواهند دوباره ایران را به زیر فصل هفتم منشور ملل متحد ببرند تا فشارها بر ایران به طور مرتب افزایش یابد و جنگ علیه ایران مشروعیت یابد.
البته به نظر میرسد که آمریکا از زمان روی کار آمدن ترامپ به دنبال مذاکره دوجانبه و سازنده با ایران نبود، بلکه هدف و انتظار ترامپ از نامهنگاری و گفتوگو این بود که ایران با نظرات ترامپ که مورد پسند اسرائیل بود، موافقت کند و با دست خود، برنامه هستهای صلحآمیز خویش را تحت نظارت بازرسان آمریکایی برچیند.
اسرائیل هم به دنبال یافتن فرصت برای شروع جنگ با ایران بود که متأسفانه ترامپ این مجوز را به نتانیاهوی جنایتکار داد و جنگ خونبار علیه ایران از ۲۳ خرداد ماه برای ۱۲ روز انجام شد که طی آن نزدیک به ۱۱۰۰ نفر از ایرانیان عزیز به شهادت رسیدند و حدود ۶۰۰۰ نفر هم زخمی شدند.
بنابراین، دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران گرچه تلاش زیادی کرد و از هر نوع مذاکرهای استقبال نمود، ولی نتوانست جلوی جنگ و نیز تداوم تحریمها را بگیرد و فرآیند اسنپبک هم توسط اروپاییها به جریان افتاد.
از طرفی پس از خاتمه موقت جنگ با ایران، آمریکا وارد موضوع اختلافات جمهوری آذربایجان و ارمنستان شد و در حال فعال کردن مسیر موسوم به زنگهزور علیه ایران و به نفع ترکیه است و در تلاش برای کاهش نفوذ ایران در قفقاز و حذف ایران از معادلات قفقاز است.
کاهش سطح روابط اروپا با ایران نیز همچنان ادامه دارد و متأسفانه سه کشور اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه در مسیر بسیار خطرناکی گام برمیدارند.
بنابراین، گرچه در یکسال گذشته هماهنگی بین دیپلماسی و میدان برقرار بوده است؛ ولی دستگاه سیاست خارجی کشور نتوانسته است از تصمیم آمریکا و اسرائیل برای جنگ با ایران جلوگیری کند.
در هر صورت اگر مهمترین نقش هر دولتی را جلوگیری از تحمیل جنگ بر کشور بدانیم، وزارت امور خارجه در این حوزه موفق نبوده است. به همین دلیل شاید بتوان گفت که نقطه قوتی بجز تداوم دوستیها با کشورهای همسایه و کشورهای منطقه از جمله مصر، در سیاست خارجی ایران، مشاهده نمیشود.
ابتکار مذاکرات در اختیار طرف آمریکایی بود
فکر میکنید در حوزه مذاکرات برای رفع تحریم وزارتخارجه مسیر صحیحی را طی کرده است؟
به نظر میرسد که استراتژی وزارتخارجه در طی مذاکرات با آمریکا با توجه به واقعیات تنظیم نشده بوده است. وزارت امور خارجه در عمل نتوانسته به درستی و به موقع دست آمریکا و نیت ترامپ را از مذاکرات بخواند.
به نظر میرسد که از ابتدا ابتکار مذاکرات در اختیار آمریکا بوده است و ویتکاف برای وادار کردن ایران به پذیرش غنیسازی صفر مذاکره میکرده است و حرفی از رفع تحریمها در مذاکرات زده نشده است.
آمریکا از موضع بالا و برای اِعمال زور وارد مذاکرات شده بود و ایران باید متناسب با استراتژی آمریکا و نقاط قوت و ضعف خودش و نیز منابع در اختیار، استراتژی مذاکره را تعیین میکرد تا بتواند در تله مذاکراتی آمریکا نیفتد.
استراتژی مذاکراتی آمریکا «توافق یا بمباران» بود و اصلاً ترامپ به دنبال فرآیند مذاکره برای نیل به یک توافق «برنده- برنده» نبوده است، بلکه میخواسته تا یک نوع مذاکره «برنده- بازنده» را انجام دهد.
در هر صورت آمریکا مذاکرات را به شکست کشاند و بدون توجه به تعیین وقت برای دور ششم مذاکرات، به اسرائیل اجازه داد تا جنگ را شروع کند.
این در حالی بود که وزیر خارجه ایران پس از هر دور مذاکره، گزارشی حاکی از سازنده بودن مذاکرات برای مردم ایران ارائه میداد و چنین حسی را ایجاد میکرد که مذاکرات در مسیر به نتیجه رسیدن، جلو میرود که بعداً معلوم شد اینگونه نبوده است.
حتی به نظر میرسد که وزیر خارجه ایران، احتمال برنامه قریبالوقوع آمریکا برای شروع جنگ با ایران از طریق ارتش اسرائیل را به درستی ارزیابی نکرده و نتوانسته فوری بودن آن را به موقع به مسئولین کشور منتقل نماید. بنابراین، خبری از اعلام هشدار جدی به مسئولین دفاعی به منظور افزودن بر ضریب امنیتی فرماندهان نیروهای مسلح و دانشمندان هستهای در دست نیست.
پس وزارتخارجه نتوانسته از رفتار آمریکاییهای مذاکرهکننده، بوی جنگ را استشمام کند و آن را به سران کشور منتقل کند تا آنها چارهاندیشی کنند و غافلگیر نشوند.
ابتکار عمل سیاست خارجی ایران باید از دل واقعیتهای میدانی بهوجود آید
بسیاری از منتقدان وزارتخارجه دولت چهاردهم از نبود ابتکار در مذاکرات گلایه دارند، فکر میکنید ایران برای خروج از این بنبست مذاکراتی باید چه ابتکاری داشته باشد؟
تجربه دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ نشان داده است که او دوست دارد خودش طرف مذاکره باشد و گفتوگوها نیز سریع به نتیجه برسند. ترامپ میخواهد به گونهای جلوه کند تا قهرمان پایان دادن به منازعات معرفی شود.
او همچنین از مشارکت دادن سایر کشورها در حل مسائل جهانی، امتناع میکند و میخواهد نشان دهد که بحرانهای جهانی و جنگها تنها از طریق آمریکا و فقط به دست ترامپ حل و فصل خواهند شد. بر همین اساس است که او در مذاکره با ایران، کشورهای اروپایی و روسیه و چین را کنار گذاشت و فقط ظرفیت آمریکا را هم در مذاکرات با ایران و هم در حمله به ایران بهکار گرفت.
البته باید گفت که ترامپ تابع امیال جنایتکارانه اسرائیل هم هست و سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه از مسیر خواستههای اسرائیل میگذرد. آمریکا میخواهد که نه تنها امنیت و بقای اسرائیل حفظ شود، بلکه رژیم صهیونیستی، قدرت برتر نظامی در منطقه غرب آسیا باشد.
بنابراین، ابتکار عمل سیاست خارجی ایران باید از دل این واقعیتهای میدانی بهوجود آید.
به نظر میرسد که ایران قبل از جنگ میتوانست ابتکار جدیدی به خرج دهد و مثلاً با طرح بالا بردن سطح مذاکرات، پیشنهاد مذاکره مستقیم بین روسای جمهور ایران و آمریکا را به منظور رفع کامل تحریمها در برابر تعلیق غنیسازی مطرح نماید و آمریکا را در وضعیت جدیدی قرار دهد.
البته این به معنای موفق بودن این ابتکار نبود، زیرا آمریکا فقط به دنبال «تسلیم بدون قید و شرط ایران» بود ولی به هر حال همواره راهکارهایی برای اخلال در برنامههای دشمن وجود دارد.
در هر صورت برای مقابله موفق با دشمن، باید همواره سخنان و حرفهای آشکار وی را خیلی جدی تلقی کرد.
اروپا در مسئله هستهای ایران هیچکاره است
برخی معتقدند که درخواست دولت آمریکا برای غنیسازی صفر در ایران عملاً ادامه مسیر را مسدود کرده است، با توجه به زمان اندک باقیمانده تا فعالسازی احتمالی اسنپبک فکر میکنید چه راهکاری در میدان دیپلماسی قابلیت اجرایی داشته باشد؟
پس از جنگ و در حال حاضر، ایران عملاً هیچگونه غنیسازی انجام نمیدهد و عملاً غنیسازی صفر رخ داده است. اما آمریکا دست از سر ایران بر نمیدارد.
از طرفی اروپاییها به منظور جلب نظر رئیسجمهور آمریکا، موضوع اسنپبک را به صورت جدی دنبال میکنند و مقدمات آن را نیز فراهم آوردهاند. سه کشور اروپایی به طور مرتب به ایران توصیه میکنند تا با آمریکا مذاکره کند و به نتیجه برسد.
در واقع آنها با زبان بیزبانی میگویند که اروپا در مسئله هستهای ایران هیچکاره است و اگر ایران با آمریکا به تفاهم برسد، مشکل اسنپبک حل میشود و اروپا به اقدامات خود علیه ایران پایان میدهد.
بنابراین، شاید بتوان گفت که راهحل دیپلماسی، همچنان پیدا کردن راهی جهت پایین آمدن آمریکا از خر شیطان است.
ترامپ از ابتدای دور اول ریاستجمهوری خود، برجام را قبول نداشت و در نهایت هم از آن بیرون رفت. اروپاییها و روسیه و چین هم نشان دادهاند که عملاً در برابر اراده رئیسجمهور آمریکا، هیچکارهاند و هیچ اقدامی نمیتوانند بکنند.
بنابراین، مذاکره با اروپاییها بیفایده و وقت تلف کردن است. اگر قرار است اتفاقی بیفتد باید در مذاکره با شخص ترامپ به نتیجه رسید.
ایران میتواند در مذاکرات جدید با آمریکا شرکت کند و پیشنهادی را بر مبنای پذیرش تعلیق غنیسازی در ازای رفع کامل تحریمها و آزادسازی داراییهای ایران و نیز جبران خسارات جنگ به آمریکا ارائه نماید تا انشاءالله وضعیت تغییر کند. البته این پیشنهاد به مفهوم به نتیجه رسیدن آن نیست، زیرا ترامپ به دنبال تأمین نظرات اسرائیل است.
بیشتر بخوانید: دیدار به شورای امنیت؛ مذاکره بدون نتیجه
ترامپ سایه جنگ را بر سر ایران نگه داشته است
فکر میکنید سایه دوگانه مذاکره یا جنگ تا چه اندازه هنوز برقرار است و ایران برای پرهیز از آغاز دوباره جنگ از چه پتانسیلهایی برخوردار است؟ آیا شما به عنوان یک ناظر بیرونی احساس میکنید که از این پتانسیلها استفاده میشود؟
جمهوری اسلامی ایران همواره از جنگ اجتناب ورزیده است و از مذاکره با دشمن نیز استقبال کرده است. اما متأسفانه آمریکا به ایران حمله کرده است و هیچ مسیر دیپلماتیکی را جز پذیرش خواستههای ترامپ پیش روی ایران نگذاشته است.
الان نیز ترامپ سایه جنگ را بر سر ایران نگه داشته است و اسرائیل هم مثل یک سگ هار منتظر صدور مجوز ترامپ برای ادامه جنگ با ایران است.
در عین حال وظیفه اصلی دولت ایران، اتخاذ تدابیری است که آمریکا و اسرائیل نتوانند دوباره به ایران حمله بکنند. ایران بایستی تلاش کند تا نقاط ضعف خود در جنگ ۱۲ روزه، بویژه ضعف دستگاههای اطلاعاتی را کاهش دهد و نقاط قوت خود در آن جنگ را تقویت کند.
یکی از مهمترین نقاط قوت جمهوری اسلامی ایران در تهاجم اسرائیل و آمریکا به ایران، حمایت قاطع آحاد مختلف ایرانیان در داخل و خارج از کشور از یکپارچگی و حفظ تمامیت ارضی ایران و مخالفت آنها با دخالت آمریکا و اسرائیل در سرنوشت کشور بودند.
به نظر من حاکمیت و دولت ایران میتوانند یک تجدیدنظر اساسی در سیاست داخلی خود انجام دهند و ایران را متعلق به تمامی ایرانیان بدانند و جلب رضایت مردم را در رأس برنامههای خود قرار دهند. حاکمیت تمامی زندانیان سیاسی را آزاد کند، حصر را برچیند و محدودیتهای فضای مجازی را کنار بگذارد و توسعه اقتصادی را عملاً در رأس برنامههای خود قرار دهد تا انسجام اجتماعی بالا رود و سرمایه اجتماعی افزایش یابد.
از طرفی ایران بایستی بر توان پدافند هوایی و قدرت موشکی خود بیفزاید تا دشمن را از حمله مجدد به ایران مأیوس سازد.
همچنین ایران بایستی همواره درها را برای مذاکره با شیطان بزرگ باز بگذارد و بهانههای آمریکا و اسرائیل را در حمله مجدد به ایران از دست آنها بگیرد و مسیر کاهش تنش را ادامه دهد.
ایران باید مانع از فعالسازی و اجرای اسنپبک شود
همزمان با بنبست مذاکراتی با آمریکا، مذاکره با اروپا نیز بدون رسیدن به حداقلی از تفاهم در حالتی از خلسه قرار گرفته است. فکر میکنید میتوان گفت که جنگ عملاً مسیر مذاکراتی و دیپلماسی مدنظر دولت پزشکیان را مسدود کرد؟
جنگ آمریکا و اسرائیل علیه ایران، ضربه بسیار مهمی به دیپلماسی و مذاکره وارد آورد و بر بیاعتمادی جمهوری اسلامی ایران به رفتار آمریکا مهر تأیید زد و شکاف عمیق بین دو کشور را توسعه داد.
ایران به دنبال آن بود تا از طریق مذاکرات و گفت و گوها، سطح تنشها با ایالات متحده را کاهش دهد، ولی ترامپ با تشویق اسرائیل جهت شروع جنگ با ایران و نیز با بمباران تأسیسات هستهای ایران، سطح تنشها را به اوج رسانید و مردم ایران را نسبت به نیت و اهداف آمریکا بسیار بدبینتر کرد. آمریکا نشان داد که به جز بهرهگیری از زور عریان به چیز دیگری در روابط بین کشورها و معادلات جهانی فکر نمیکند. ترامپ مشخص کرد که به دنبال مطرح کردن خود به عنوان یک فرد طالب جایزه صلح نوبل از طریق زورگویی و کشتار بیگناهان و تداوم خونریزیها است.
در هر صورت ایران باید تلاش کند تا جلوی فعالسازی و اجرای اسنپبک را بگیرد و بهانه را از آمریکا و اسرائیل برای شروع یک جنگ مجدد بگیرد. آرزوی اسرائیل همواره درگیر کردن آمریکا با ایران بوده است به طوری که آمریکا را نیز در کنار خود برای تضعیف ایران داشته باشد و از حل مسائل آمریکا با ایران جلوگیری کند.
اسرائیل هیچگاه از کاهش تنش بین آمریکا با ایران استقبال نکرده است و به همین دلیل بود که نتانیاهو بزرگترین مخالف برجام بود و از ترامپ خواست تا از برجام خارج شود تا مسیر جنگ با ایران فراهم شود.
در هر صورت ایران هنوز هم باید بر مسیر دیپلماسی اصرار ورزد و در عین حال برای دفاع از کشور در برابر تهاجم مجدد آمریکا و اسرائیل آماده شود.
مردم و احزاب و گروههای سیاسی ایران هم بایستی همچون حماسهآفرینیهای انجام داده در جنگ ۱۲ روزه، به آمریکا و اسرائیل نشان دهند که آنها از طریق جنگ نمیتوانند بر ایران عزیز سلطه پیدا کنند.
منبع: جماران