باشگاه خبرنگاران جوان؛ رضا رضایی -مرز دیورند خط مرزیای به طول تقریبی ۲۶۷۰ کیلومتر است که افغانستان را از پاکستان (و در بخش کوچکی از انتهای شمالی، از چین) جدا میکند. این مرز یکی از کانونهای اصلی اختلاف و تنش بین افغانستان و پاکستان از زمان تشکیل پاکستان در سال ۱۹۴۷ بوده است.
پیشینه تاریخی مرز دیورند
این مرز در سال ۱۸۹۳ طی توافقنامهای بین مورتیمر دیورند (سیاستمدار و دیپلمات بریتانیایی، وزیر امور خارجه هند بریتانیا) و امیر عبدالرحمان خان (حاکم افغانستان) تعیین شد. هدف اصلی بریتانیا ایجاد یک منطقه حائل (Buffer Zone) بین هند بریتانیا و امپراتوری روسیه بود.
از سویی دیگر خط دیورند قلمروهای قوم پشتون و تا حدی بلوچ را به دو نیم تقسیم کرد. بخش بزرگی از این اقوام در جنوب و شرق خط (در خاک هند بریتانیا و بعداً پاکستان) قرار گرفتند و بخش کوچکتری در شمال و غرب (در افغانستان) باقی ماندند.
با خروج بریتانیا از شبهقاره و تشکیل کشور پاکستان در سال ۱۹۴۷ دولت جدید پاکستان ادعا کرد که جانشین حقوقی توافقهای مرزی بریتانیا، از جمله قرارداد دیورند، است. پاکستان این خط را به عنوان مرز بینالمللی بین دو کشور به رسمیت میشناسد.
دلایل اصلی جدال و اختلاف افغانستان
افغانستان همواره استدلال کرده است که امیر عبدالرحمان خان تحت فشار و اجبار بریتانیا این قرارداد را امضا کرده و نماینده واقعی اراده مردم پشتون و بلوچ نبوده است. آنها این قرارداد را غیرمشروع و تحمیلی میدانند.
افغانستان همچنین بر این باور است که تقسیم مصنوعی سرزمین قوم پشتون توسط یک قدرت استعماری، ظلم بزرگی در حق این قوم بوده و هست. افغانستان از دیرباز از حق پشتونستان (مناطق پشتوننشین شرق دیورند) برای تعیین سرنوشت خود یا الحاق به افغانستان حمایت کرده است. این موضع به مسئله پشتونستان معروف است.
در استدلال های افغانستان آمده است با پایان حاکمیت بریتانیا بر هند، قرارداد دیورند نیز اعتبار خود را از دست داده است. آنها استدلال میکنند که پاکستان به عنوان یک کشور جدید، نمیتواند ادعای جانشینی این قرارداد استعماری را داشته باشد.
از سویی دیگر مردم پشتون و بلوچ ساکن در مناطق شرق دیورند هرگز رضایت خود را به الحاق به پاکستان اعلام نکردهاند.
در این سو پاکستان مرز دیورند را یک مرز بینالمللی قانونی و معتبر میداند که در چارچوب حقوق بینالملل به رسمیت شناخته شده است و اسلام آباد خود را جانشین قانونی تعهدات و حقوق هند بریتانیا، از جمله توافقنامههای مرزی، میداند.
همچنین پاکستان بر حاکمیت کامل خود بر مناطق شرق دیورند تاکید دارد و هرگونه ادعای افغانستان بر این مناطق را رد میکند. آنها این مناطق را بخشی جداییناپذیر از پاکستان میدانند.
از سویی دیگر پاکستان همواره نگران استفاده افغانستان از مسئله پشتونستان برای ایجاد ناآرامی در مناطق قبایلی خود (که قبلاً FATA نام داشت) بوده است. این مناطق در گذشته پایگاه گروههای شورشی پشتون علیه پاکستان بود.
چالش های پیش روی این اختلاف مرزی
این اختلاف یکی از عمیقترین دلایل تنش و بیاعتمادی در روابط دوجانبه افغانستان و پاکستان بوده و بارها منجر به بحرانهای سیاسی و حتی درگیریهای مرزی محدود شده است.
جنگها و ناآرامیها در افغانستان (به ویژه دوره شوروی و جنگ داخلی) باعث شد میلیونها افغان (عمدتاً پشتون) به پاکستان پناهنده شوند، که این خود بر پیچیدگیهای قومی و اجتماعی در مناطق مرزی افزود.
مناطق دو سوی مرز دیورند (به ویژه مناطق قبایلی پاکستان و ولایتهای شرقی افغانستان) برای دههها شاهد حضور و فعالیت گروههای شورشی، قاچاقچیان و بعدها شاخههای طالبان و القاعده بودهاند. کنترل این مرز طولانی و کوهستانی همواره چالشبرانگیز بوده است.
موضع طالبان در قبال این مرز پر تنش
موضع طالبان در قبال مرز دیورند مبهم و تا حدی متناقض بوده است.
طالبان در دوران مبارزه (قبل از ۲۰۲۱) گاهی اظهارات ضد پاکستانی داشته و از مسئله پشتونستان حمایت میکردند.
پس از تسلط بر کابل در آگوست ۲۰۲۱، سخنگویان طالبان عمدتاً بر احترام به مرزهای فعلی و عدم مداخله در امور همسایگان تاکید کردهاند.
طالبان هنوز به صورت رسمی مرز دیورند را به عنوان مرز بینالمللی به رسمیت نشناختهاند. آنها ترجیح میدهند به جای مرز دیورند از عنوان خط دیورند استفاده کنند که حاوی بار معنایی قبول آن به عنوان مرز دائم نیست.
ولی پاکستان به شدت معتقد است که حکومت طالبان همچنان از گروه شورشی تحریک طالبان پاکستان (TTP) که در مناطق مرزی پاکستان فعالیت میکند، پشتیبانی میکند. این مسئله تنشهای کنونی را دامن زده است.
مرز دیورند یک میراث استعماری است که ریشه در تقسیمبندیهای مصنوعی قدرتهای اروپایی دارد. اختلاف بر سر آن ترکیبی پیچیده از مسائل تاریخی (قرارداد ۱۸۹۳)، قومی (تقسیم پشتونها و بلوچها)، حقوقی (اعتبار قرارداد پس از استقلال)، سیاسی (مسئله پشتونستان) و امنیتی است. این اختلاف عمیقاً روابط افغانستان و پاکستان را برای بیش از هفت دهه تحت تأثیر منفی قرار داده و به نظر نمیرسد در آینده نزدیک راهحل نهایی برای آن پیدا شود. حکومت طالبان در افغانستان اگرچه فعلاً بر تشدید تنشهای مرزی تاکید نمیکند، اما به نظر نمیرسد قصد به رسمیت شناختن رسمی این مرز را داشته باشد و مسئله حمایت از TTP همچنان نقطه اصطکاک عمده با پاکستان باقی مانده است. این مرز همچنان نماد بیاعتمادی و منبع بالقوه بیثباتی در منطقه است.