اقتصاد۲۴- این، یک شاید است، اما شاید دور از واقعیت و امکان هم نباشد؛ مدیریت بحران آب شاید راهکارهای ساده و حتی کمهزینهتری هم داشته باشد که از نظرها پنهان مانده است.
آمار متقاوتی درباره سرانه مصرف آب در ایران وجود دارد از ۱۸۵ تا ۲۳۵ لیتر برای هر نفر در روز. اگراین رقم را بطور میانگین ۲۰۰ لیتر در نظر بگیریم (رقمی که در آمارها بیشتر تکرار شده است)، میزان آب مصرفی ایرانیها در سال چیزی حدود ۶.۵ میلیارد متر مکعب خواهد شد.
سرانه مصرف آب در افغانستان نیز از ۱۵۰ تا ۲۱۵ لیتر متغیر است. جمعیت افغانستانیها در ایران طبق آخرین آمار رسمی حدود ۶میلیون و ۳۰۰ هزار نفر است یعنی در حدود یک چهاردهم جمعیت ایران. اگر بطور میانگین میزان آب مصرفی افغانها را مانند الگوی مصرفی ایرانیها ۲۰۰ لیتر در نظر بگیریم، میزان آب مصرفی جمعیت افغان در ایران، سالانه چیزی معادل ۴۵۹ میلیارد و نهصد میلیون لیتر یا به طور تقریبی نیم میلیارد متر مکعب میشود و این یعنی یک سیزدهم آب مصرفی جمعیت ایران.
در استان تهران نیز سالانه حدود ۱.۵ میلیارد مترمکعب آب مصرف میشود. با توجه به اینکه تهران کانون اصلی مهاجرت افغانهاست و حدود یک دوم جمعیت آنان یعنی ۳.۱۵ میلیون نفر را در خود جای داده است، براساس محاسبات بالا، میتوان نتیجه گرفت که مهاجران افغان ۲۵۰ میلیون متر مکعب از آب تهران را به خود اختصاص دادهاند، این درحالی است که کمبود آب در تهران، در حال حاضر ۱۷۰ میلیون متر مکعب برآورد شده، یعنی حتی ۸۰ میلیون متر مکعب کمتر از آبی که مهاجران به خود اختصاص دادهاند. بنا بر این، شاید با تدابیر درست درباره مهاجران، دستکم هنوز، کار به ضرورت انتقال آب سد طالقان به تهران نمیرسید.
بیشتر بخوانید:احتمال جیرهبندی آب در تهران قوت گرفت
علاوه بر پایتخت، استانهای خراسان و سیستانوبلوچستان (که در مرز با افغانستان هم قرار دارند) هم با مساله کمآبی و هم جمعیت فراوان مهاجران در گیرودارند؛ و این در حالی است که حکومت مستقر در افغانستان یعنی طالبان نسبت به پرداخت ۸۲۰ میلیون متر مکعب حقابه ایران از هیرمند نه تنها بیاعتنا و سهلانگارند که دبههای زرد را به نمایش میگذارند که حامل پیغام دوستانه به مردمی که بارها از آنان حمایت و یاریشان کردهاند، نیست. همچنان که وزیر خارجه ایران در پی زلزله ۶.۲ ریشتری یکشنبه شب (شامگاه ۹ شهریور) در افغانستان پیام داد: «ایران آمادگی کامل خود را برای ارسال کمکهای امدادی، درمانی و انسانی اعلام میدارد. دلهای ما در کنار مردم مقاوم افغانستان است.».
اما پاسخ آنها وقتی که مرحوم ابراهیم رئیسی-رئیس جمهوری پیشین، بر اهتمام ایران برای گرفتن حقابه هیرمند تاکید کرد، «جنرال مبین» از اعضای طالبان دبههای زردی را که از آنان به عنوان مینهای کنار جادهای علیه نیروهای آمریکایی استفاده میکردند، به نمایش گذاشت.
باری، هدف از این گزارش بیان امکان و ضرورت هماندیشی و همافزایی نهادها و سازمانهای مختلف مربوطه در راستای تدوین برنامهای سنجیده برای مهار و مدیریت مسائل گوناگونی، چون مهاجران غیرقانونی و در اینجا بطور خاص مساله آب است، چه آنکه بر کسی پوشیده نیست؛ همچنان که بارها، دولتها، اندیشکدهها و نیز رسانهها هشدار دادهاند؛ جنگ آینده، جنگ آب خواهد بود.
قطعا این گزارش نه براساس نگاه فاشیستی یا رویکردهای نژادپرستانه (آنگونه که برخی هر انتقاد یا سخنی درباره ضرورت کنترل مساله مهاجران افغان را با این تیر نشانه میروند)، نوشته نشده است و چنین اتهامی در قاموس مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی که قومیتها و مذاهب گوناگون را در خود جای داده و چندین هزار سال مردمان این سرزمین در کنار هم، عجین شده باهم، زیستهاند، نمیگنجد، چه آنکه این مردم نشان دادهاند که همچون همیشهء سختیها و بحرانها، در جنگ آب هم آبرو میخرند.
منبع: فرازدیلی