مهمانی موریانه‌ها در قلعه قاجاری و خشتی هرمزگان

1 hour ago 1

کد خبر: ۳۲۲۲۸۰

تاریخ انتشار: ۰۹:۲۵ - ۰۴ شهريور ۱۴۰۴

معاون میراث‌فرهنگی استان هرمزگان، درباره آسیب‌هایی که پروژه‌های مرمت در طول سال‌ها به این بنا زده‌اند، می‌گوید: بدون سرمایه‌گذار، احیای قلعه مغویه به نتیجه نمی‌رسد؛ چون منابعی که برای مرمت آن تزریق می‌شود، محدود و ناپایدار است.

مهمانی موریانه‌ها در قلعه قجری

اقتصاد۲۴- موریانه‌ها از درون پوکش کرده‌اند. چوب‌های سقف و در‌های چوبی خوراک موریانه‌ها و سوسک‌های چوبخوار شده است. هر از گاهی سقف یکی از اتاق‌ها تسلیم شده و فرو می‌ریزد و کف یکی از اتاق‌ها به‌دست حفاران غیرمجاز سوراخ می‌شود. دیوار‌ها را رطوبت سست کرده و احوال قلعه خوش نیست. سخن از قلعه‌ای باشکوه است در ساحل خلیج‌فارس، جایی که روزگاری بزرگترین معاملات تجاری را به خود دیده است و میزبان افراد مهمی بوده. «قلعه خاندان مرزوقی» یا «قلعه مغویه» از آن‌همه شکوه و رونق، حالا نشان چندانی ندارد.

 سیمان‌هایی که به ازاره و گچ‌هایی که بر تن دیوار‌ها کشیده‌اند، نفسش را بریده و باعث شده رطوبت تا عمق جانش نفوذ کند. برخی می‌گویند این اشتباهات به زمانی برمی‌گردد که قرار بود لوکیشن فیلم «کشتی آنجلیکا» شود. برخی هم مرمت‌های غیراصولی در سال‌های اخیر را عامل این‌همه آسیب و نفوذ رطوبت به جان بنا می‌دانند.

 مسئولان محلی می‌گویند می‌خواهند عمارت را نجات دهند، اما اعتبارات یک در میان می‌رسد و آنچه می‌رسد، کفاف کار اساسی برای مرمت را نمی‌دهد. همین گاه‌به‌گاهی اعتبارات بیشتر به بنا آسیب زده و باعث شده بیش از آنکه نجات پیدا کند، از مرمت مقطعی آسیب ببیند و به‌تدریج تخریب شود. از طرفی بنا قابل واگذاری به سرمایه‌گذار نیست، چون مالک شخصی دارد و ورثه هنوز رضایت نداده‌اند که ملک اجدادی‌شان احیا شود. همین است که عمارت باشکوه مرزوقی‌ها از درون در حال فرو ریختن است.

از روز‌های رونق بنادر تاریخی جنوب ایران در روزگار صفوی و زند و قاجار، نشانه‌هایی باقی مانده است؛ بنا‌ها و تأسیساتی که کنکاش در مورد آنها می‌تواند دریچه‌ای به تاریخ اقتصادی-سیاسی ایران و تعاملاتی باشد که با کشور‌های دور و نزدیک برقرار بود. اما بسیاری از این یادگار‌های تاریخی گرفتار بی‌مهری روزگار و بی‌توجهی مسئولان شده‌اند. آثاری که می‌توانند همچنان بخشی از قصه تاریخ در جنوب ایران باشند و با کاربری‌های مختلف به زندگی ادامه دهند، اما به حال خود رها شده‌اند و مرگی تدریجی را تجربه می‌کنند. قلعه مُغویه بندرلنگه یکی از همین بناهاست.

قلعه‌ای که از معدود آثار باقیمانده از قبایل عرب مهاجری است که در اواخر زندیه و اوایل قاجار از کشور‌های جنوب خلیج‌فارس به بنادر ایران آمدند تا در تجارت پررونق این منطقه سهیم شوند. کاخ خاندان مرزوقی یا قلعه شیخ‌سلطان با عنوان بزرگترین قلعه خشتی هرمزگان شناخته می‌شود. قلعه‌ای که ساکنانش چهل سال پیش و بعد از حدود دو قرن اقامت در مغویه، برای همیشه به امارات کوچ کردند. قلعه در تمام این سال‌ها تنها ماند. اگر از احوالش خواسته باشید، با اینکه هنوز هم ابهتش در نزدیکی ساحل خلیج‌فارس دیدنی است، اما حالش خوش نیست.

مرمت‌های مقطعی و گذرا، بی‌اثر است

قلعه شیخ‌سلطان مرزوقی (مغویه) در سال ۱۳۷۷ در فهرست میراث ملی به ثبت رسیده است، اما تا به حال میراث‌فرهنگی اقدامی جدی برای حفظ و احیای آن انجام نداده؛ چون این بنا هنوز در اختیار وراث خاندان مرزوقی است و میزان مداخله میراث‌فرهنگی تنها در حد ثبت ملی، حفاظت و مرمت‌های اضطراری و در مواردی غیراصولی بوده است.


بیشتر بخوانید:تعرض به آرامستان هزار سالۀ شیراز


وارثان به‌جز چند نفر که در شیراز ساکن‌اند، همگی به امارات بازگشته‌اند. صندوق احیا و بهره‌برداری از بنا‌های تاریخی می‌گوید بنا مالک/مالکان شخصی دارد و حضور در مزایده این صندوق برای واگذاری به سرمایه‌گذاران و مرمت و بهره‌برداری از بنا منوط به رضایت وراث و مالکان و طی مراحل قانونی و حقوقی است؛ مراحلی که هنوز برای قلعه مرزوقی طی نشده است. هرچند ورثه در مقاطعی به احیای بنا رضایت ضمنی داده‌اند، اخیراً هم اعضای شورای روستا در همین زمینه مذاکراتی با آنها انجام داده‌اند، اما مراحل قانونی این اقدام طی نشده و همچنان این مسئله در ابهام است.

«ناصر علیزاده»، عضو شورای دهستان مغویه، درباره وضعیت قلعه می‌گوید: «متأسفانه، قلعه شرایط خوبی ندارد. هر سال شاهد تخریب بیشتر این بنا هستیم. این قلعه، مشابهی در استان هرمزگان ندارد و شاید بتوان گفت در سطح کشور هم حرف‌هایی برای گفتن دارد، اما چندان مورد رسیدگی و توجه قرار نگرفته است.» علیزاده می‌گوید: «میراث‌فرهنگی استان اقداماتی در مقاطع مختلف انجام داده است، اما استمرار نداشته. بودجه‌هایی هم که برای مرمت اختصاص داده می‌شود، دردی از قلعه دوا نمی‌کند. میراث می‌گوید ما این قلعه را در اولویت مرمت گذاشته‌ایم، اما بودجه‌ها مستمر و کافی نیست. یک سال بودجه می‌آید، چند سال خبری از بودجه نیست. حتی در مواردی همان بخشی که چند سال قبل مرمت شده، دوباره تخریب می‌شود و نیاز به مرمت مجدد دارد.» مقطعی بودن پروژه‌های مرمت بیش از آنکه منجر به نجات بنا شود، به آن آسیب می‌زند.

«سپهر زارعی»، معاون میراث‌فرهنگی استان هرمزگان، درباره آسیب‌هایی که پروژه‌های مرمت در طول سال‌ها به این بنا زده‌اند، می‌گوید: «بدون سرمایه‌گذار، احیای قلعه مغویه به نتیجه نمی‌رسد؛ چون منابعی که برای مرمت آن تزریق می‌شود، محدود و ناپایدار است. با اینکه هر سال ما تقاضای اعتبار برای مرمت را ارائه می‌کنیم، این منابع هرساله تخصیص پیدا نمی‌کنند.» پیش‌نیاز تأمین اعتبار به‌گفته زارعی انجام مطالعات دقیق و تهیه طرح مرمتی است که این اقدام هم به‌دلیل کمبود بودجه هنوز انجام نشده است: «در وهله اول، نیاز به یک طرح مرمت و احیا وجود دارد.

یک طرح حدود دو دهه قبل تهیه شده، اما در شرایط فعلی نمی‌توان آن را اجرایی کرد. سال گذشته قرار بود از منابع استانی، بخشی از اعتبار برای مطالعات اختصاص پیدا کند، که نکرد و فقط بودجه‌ای برای مرمت اضطراری داده شد؛ این بودجه هم آنقدر کم بود که فقط توانستیم تا حدودی از بنا رفع خطر کنیم.»، اما خطر همچنان این قلعه را آشکار و پنهان تهدید می‌کند.

«رامین محمدی»، کارشناس ارشد مرمت آثار و باستان‌سنجی که مرمت اضطراری قلعه مغویه در سال گذشته زیر نظر او انجام شده، در گفت‌و‌گو با «پیام ما» می‌گوید: «پروژه مرمت قلعه بسیار گسترده است و با بودجه‌های فعلی انجام‌پذیر نیست. این مبالغ تنها برای اقدامات اضطراری کفایت می‌کند؛ یعنی فقط بخشی از بنا مرمت می‌شود و باقی بخش‌ها می‌ماند تا بودجه بعدی تخصیص داده شود. اگر بنا طرح مرمتی داشته باشد، برآورد ما این است که برای احیا و مرمت اصولی بنا، حدود ۵۰ میلیارد تومان نیاز است.

 بخشی از این مبلغ مربوط به مهندسی سازه و کار‌های زیربنایی است؛ چون پی سازه ایراد دارد و بنا به یک سمت رانش کرده است. ترک‌های روی دیوار زنده هستند و نشان از ضعف سازه دارند. از سوی دیگر، تخریب تزئینات بنا به‌خاطر بارندگی‌های سالانه بسیار جدی است.» محمدی، اما آسیب‌های بیولوژیک را مهمترین آسیب در قلعه ارزیابی می‌کند: «نمونه‌هایی از موریانه در بنا فعال هستند. همچنین، نوعی زنبور [سوسک]چوب‌خوار بسیار فعال است و تمام قسمت‌هایی که چوب و حصیر دارند، دچار خوردگی شدید شده است.

بعضی قسمت‌های چوبی کاملاً پوک شده و این آسیب‌ها می‌توانند اسکلت بنا را سست کنند و موجب فروریختن ناگهانی سقف و دیوار‌ها شوند. ما لایه‌های ناسازگار را برداشتیم، از گچ هرنگ و ماسه بادی استفاده کردیم، تزئینات پنهان را بازیابی کردیم و پنجره‌ها و تزئینات خاص بنا را از زیر گچ‌هایی که غیراصولی روی دیوار‌ها کشیده شده بود و باعث گسترش رطوبت شده بود، بیرون آوردیم. ولی آنچه نیاز است، یک طرح جامع، آسیب‌شناسی دقیق و سرمایه یا بودجه مستمر برای مرمت اساسی است.» اینکه چرا تا به حال برای بنا طرح مرمتی تهیه نشده است و به‌رغم ثبت آن در فهرست میراث ملی، همچنان وضعیت نامعلومی دارد، سؤالی است که پاسخ همیشگی را به آن می‌دهند: «نبود اعتبارات»

تخریب به‌جای مرمت

مسئله مرمت‌های غیراصولی در بنا‌های تاریخی تازگی ندارد. قلعه مغویه هم زخم‌هایی به تن دارد از این پدیده نامبارک در میراث‌فرهنگی ایران. از سیمان‌هایی که راه نفسش را بسته‌اند و رطوبت باران‌های منطقه را به بدنه بنا کشانده‌اند تا پنجره‌های چوبی که کور شده‌اند و پیرنشین کنار عمارت که حالا دیگر اثری از آن نمانده، جز نشان و خاطره‌ای کمرنگ در ذهن «ابراهیم چاره‌ساز» که نگهبان بناست و قفل در قلعه را برای گردشگران باز می‌کند.

محمدی از گچ نرمه و سیمانی می‌گوید که نسبتی با معماری بنا و اقلیم منطقه نداشت، اما در مرمت‌های گذشته برای بنا استفاده شده و روند تخریب آن را تسریع کرده بود. برخی از محلی‌ها می‌گویند هنگام فیلمبرداری فیلم کشتی آنجلیکا این اقدامات (سیمانکاری و گچ‌کاری دیوارها) صورت گرفته است. هرچند این موضوع با قطعیت مطرح نمی‌شود، اما تجربه نشان داده حضور غیرمسئولانه گروه‌های فیلمبرداری در بنا‌های تاریخی در موارد متعدد آسیب‌های جبران‌ناپذیری به این بنا‌ها زده است.

محمدی از پاکسازی بخش‌هایی از دیوار‌ها از سیمان و گچ نرمه و رسیدن به نقاشی‌های روسی قدیمی می‌گوید که زیر لایه‌های گچ پنهان شده بود. او از اقدامات و تلاش‌هایی که برای نجات اضطراری بنا کرده‌اند، می‌گوید؛ اما با تمام اینها فقط وضعیت بخش‌هایی از قلعه بهبود پیدا کرده است تا باز هم بودجه برسد و زخم‌های دیگر التیام پیدا کنند. به‌گفته زارعی: «مرمت اضطراری بیشتر مربوط به سبک‌سازی سقف‌ها بود. مقداری هم در جداره‌های بیرونی بنا، کار مرمت انجام شد. اما نجات چنین آثاری نیازمند برنامه‌ریزی بلندمدت است و باید روی آن سرمایه‌گذاری شود. بهره‌بردار بخش خصوصی می‌تواند با ارائه طرحی مناسب، مجموعه را به‌سمت خودکفایی مالی سوق دهد و به حفظ و بقای آن کمک کند. هرچه زودتر این پروژه به نتیجه برسد، به‌نفع بنا خواهد بود.» او تعدد ورثه را مهمترین مانع احیای قلعه مغویه می‌داند؛ چراکه برای احیا و یا واگذاری به سرمایه‌گذار باید رضایت همه آنها جلب شود و این اتفاق با تمام پیچیدگی‌هایش تا به امروز نیفتاده است.


بیشتر بخوانید:دارابگرد در گرداب فروچاله‌ها/ مسئولان میراث‌فرهنگی فقط وعده ثبت جهانی نخستین شهر مدور ایران می‌دهند


مسئله دیگر در مورد مرمت قلعه، به‌گفته علیزاده، مسئله سال مالی و تخصیص بودجه در زمان محدود است: «بودجه در نیمه اول سال تخصیص پیدا می‌کند، اما در مناطق گرمسیری مانند هرمزگان، گرمای شدید، کیفیت اجرای پروژه‌های مرمتی را پایین می‌آورد. میزان بودجه که کم است، اگر کیفیت کار هم پایین بیاید، مشکل دوبرابر می‌شود. از طرفی، اگر پروژه اجرا نشود، اعتبار برگشت می‌خورد و از دست می‌رود. به همین دلیل، گاهی ناچار می‌شویم کار را به هر قیمتی اجرا کنیم تا دست کم بودجه برنگردد.»

مسئله بغرنج حفاظت

ابراهیم چاره‌ساز اهل مغویه است و بعد از کوچ ساکنان قلعه، کلیددار آن شده، در میان خاطراتش می‌گوید: «ما همه‌جا را قفل می‌زنیم و در‌ها را می‌بندیم، اما باز می‌بینیم می‌آیند کف اتاق را سوراخ می‌کنند که گنج پیدا کنند.» به‌گفته او، یک بار در این حفاری‌ها سنگ آسیاب قلعه را برده‌اند، اما در حفاری‌های دیگر معلوم نیست چیزی زیر اتاق‌ها بوده یا نه.

 زارعی درباره وضعیت حفاظت قلعه توسط میراث‌فرهنگی می‌گوید: «حفاظت از این‌گونه بنا‌ها چالشی جدی است. در شهرستان لنگه، ما تنها یک نیروی یگان حفاظت داریم که به‌صورت دوره‌ای از بنا‌های ثبت ملی بازدید و گزارش تهیه می‌کند. دوربین مداربسته هم هنوز برای قلعه نصب نشده و دلیلش همان مسئله اعتبارات است.» او به انجمن‌های میراث‌فرهنگی اشاره می‌کند که در روستا‌ها با کمک دهیاری‌ها آثار تاریخی را رصد می‌کنند، اما ناگفته پیداست که شرایط حفاظت از قلعه چندان مطلوب نیست و ورود به آن برای حفاران چندان سخت نیست.

از مقر حکومت محلی تا اقامتگاه و موزه

قلعه مغویه روزگاری مقر حاکم منطقه مغویه و روستا‌های اطراف بوده است. اسکله و گمرک داشته. بندر پررونقی بوده و آب‌وهوایش با تمام مناطق اطراف متفاوت بوده است. حالا از آن بنا‌ها و سازه‌ها و تأسیسات، به‌قول ابراهیم چاره‌ساز، «حتی جایش هم نمانده»، همین یک قلعه مانده که آن‌هم زنده ماندنش مشروط است به شروطی که معلوم نیست کی پذیرفته شود.

زارعی درباره برنامه آینده‌ای که میراث‌فرهنگی درصورت جذب سرمایه‌گذار برای بنا دارد، می‌گوید: «نوع بهره‌برداری بستگی به سیاست‌های صندوق احیا دارد. به‌نظر من، این بنا ظرفیت بالایی برای تبدیل شدن به موزه‌ای جهت معرفی فرهنگ منطقه و حتی خاندان مرزوقی دارد. بخشی از آن نیز می‌تواند کاربری اقامتی داشته باشد. مسلماً سرمایه‌گذار با در نظر گرفتن مناسبات اقتصادی وارد این پروژه خواهد شد و باید بتواند از آن درآمدزایی داشته باشد. اما مشکل اصلی این است که هنوز طرح مرمت و احیای جامع برای بنا تدوین نشده است.»

داستان قلعه مغویه، داستان آشنای بسیاری از بنا‌های تاریخی ایران است؛ یادگار‌هایی که مغفول مانده و در چرخه معیوب بروکراسی و بی‌توجهی و توجیهات مختلف گرفتارند. مسئولان محلی به ظرفیت‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی قابل‌توجه این بنا برای تبدیل شدن به یک مرکز فرهنگی، اقامتی یا موزه‌ای اشراف دارند، اما موانع بی‌شمارند. قلعه مغویه درصورت نجات پیدا کردن از تمام آسیب‌ها؛ می‌تواند هم راوی تاریخ کمترنقل‌شده این منطقه باشد و هم به توسعه پایدار گردشگری و اقتصاد محلی کمک کند. اما این فرصت در گرو عوامل متعددی است.

منبع: روزنامه پیام ما

Read Entire Article