چگونه از جاده آتشین نجات یافتم؟
به گزارش ایسنا، رضا ترابی سرباز وظیفه دوران هشت سال دفاع مقدس و جمعی لشکر 28 پیاده سنندج بوده است. او در خاطره ای با اشاره به حضور در یک جاده خطرناک برای تعمیر خودرو رزمندگان روایت می کند: در سال 1362 به عنوان مکانیک در لشکر 28 خدمت می کردم و به همین دلیل هیچ وقت حضور مستمری در خط مقدم نداشتم مگر اینکه ماشینی چه در خط مقدم چه در پشت جبهه خراب می شد . من برای آن اعزام می شدم و به محض اینکه ماشین ...
توصیفی از خادم الحسین (ع)مرحوم حاج علی اکبر انصاری
...: بهلول! تو الان شکمت سیر است و تا منزلگاه بعدی خدا بزرگ است و روزیت را می رساند و ثانیاً تو آدم ناشناسی نیستی و می توانی با قرض به سفرت ادامه دهی و حجّت را بجا آوری و در بازگشت قرضها را بپردازی! بهلول گفت چند قدمی دور نشده بودم که کاروانی از حجاج تهرانی با اتوبوسهایشان رسیدند و آن سال هم من در مسجد سید عزیز الله بازار تهران برای آنها منبر رفته بودم و تقریباً همگی آنها مرا می شناختند ...
مروری بر 18 کتاب تقریظ شده رهبری
وران جنگ تحمیلی را علی رغم جراحات سنگین و شهادت برادر کوچک ترش سید صادق در برابر چشمانش در جبهه ماند و در عملیات های متعددی حضور داشت و جانباز هفتاد درصد دفاع مقدس است. در متن تقریظ رهبر انقلاب برای این کتاب آمده است: این نیز یکی از زیباترین نقاشی های صفحه ی پُرکار و اعجاز گونه هشت سال دفاع مقدس است. هم راوی و هم نویسنده حقاً در هنرمندی، سنگ تمام گذاشته اند. آمیختگی این خاطرات به طنز و شیرین زبا ...
انگیزه هایی برای قتل زنان صیغه ای به دست شوهران جنایتکار
، شال را دور گردنش پیچیدم اما فشار ندادم. نمی دانم چطور مرد او خودش این کار را کرد و می خواست بمیرد. بعد از این حادثه من هم خودکشی کردم که نجاتم دادند. گاه این نوع روابط در بستر آسیب های اجتماعی شکل می گیرد و فرجامی تلخ به بار می آورد. در یک نمونه، مردی که همسر موقتش را به قتل رسانده در اظهاراتش در دادگاه کیفری استان تهران گفته است، من با ساناز در محله بی سرپناهان آشنا شدم. ما ...
حسینی: قهرمان نمی شدیم، از استقلال می رفتم
می کردم که اگر بروم، شاید به نفع تیم باشد. اما ماندم، صبر کردم و امروز مزدش را گرفتیم. قهرمان شدیم؛ این جام مبارک هواداران باشد. در پایان، حسینی درباره لحظات پایانی بازی و آمادگی برای ضربات پنالتی گفت: بله، کاملاً آماده ضربات پنالتی بودم. مهران احمدی پشت دروازه آمد و بهم گفت: مطمئن باش، خدا با گرفتن یک پنالتی جبران این فصل سخت را خواهد کرد. داشتم آماده می شدم که روزبه چشمی کار را تمام کرد. واقعاً باید به او تبریک گفت؛ سلطان گل های حساس است. ...
شهیدی که کاوه انتقامش را گرفت
شما باشد، بهتر است . پدر شهید میرحسینی که خودش حدود یک سالی را به صورت پراکنده به جبهه رفته بود، یادآور می شود: سال 59 که جنگ شروع شد، تازه به این خانه آمده بودیم و هنوز خانه نیمه کاره بود. همان سال یک ماه در ساری آموزش دیدم و بعد به جبهه غرب رفتم. سه ماه در جبهه کردستان بودم و همسایه ها و آشنایان به همسر و بچه هایم کمک می کردند و برای خانه مان نفت می آوردند. پس از اینکه من از جبهه آمدم ...
فوتسالیستی که دروازه آسیا را به توپ بست
...: با وجود اینکه در ابتدا با فوتسال شروع کردم در سن 11 سالگی به فوتبال روی آوردم و با توجه به نوع بازی و مهارت های فردی ام به تیم ملی فوتبال نیز دعوت شدم. وی خاطر نشان کرد: تا سن 16 سالگی همواره یکی از دعوت شدگان به تیم های ملی بودم ولی در 16 سالگی تصمیم گرفتم که دوباره به فوتسال برگردم هرچند که از نظر کارشناسان کار دشوار و پرخطری بود. این ورزشکار البرزی تصریح کرد: بازگشتم ...
جواد یحیوی: مردم غمگین، کمدی را انتخاب می کنند
سیدجواد یحیوی؛ بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر با اشاره به اینکه 18 سال است در تلویزیون حضور نداشته است، گفت: آن زمان فرد دیگری بودم، امروز تئاتر فضاهای درونی تری برای من ایجاد می کند. سیدجواد یحیوی بازیگر آثار سینمایی اعم از دو روز دیرتر (اصغر نعیمی 1402) و رستاخیز (احمدرضا درویش 1389) با اشاره به سابقه 15 ساله فعالیت حرفه ای خود در تئاتر و سه دهه فعالیت در کارهای سینمایی و تلویزیونی ...
یک روز زندگی با جسد زن طلبکار
هفت صبح| مرد جوان در جریان اختلاف مالی با یک زن میانسال او را خفه کرده و بعد از اینکه چندین ساعت با جسدش در خیابان ها گشت زد، جسد را در لواسان رها کرد. متهم بعد از دستگیری و افشای جنایت در دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه رفت.رسیدگی به این پرونده جنایی از چهارم شهریور ماه سال 1403 با اعلام فقدانی زنی میانسال به نام سهیلا از سوی دو پسر او در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی تهران قرار گرفت ...
اوشیدا ۱۴۰۴/۰۳/۰۸ - ۰۸:۲۹
واقعاً برای یک رزمنده جبهه خانه عشق بود
شهیدان من وقتی به جبهه اعزام شده ام از همین اول اعزام این فکر را داشتم که بجنگم و تفنگ در دست گیرم تا بتوانم کاری برای رزمندگان کنم. من وقتی غروب دل تنگ بودم می نشستم بر روی سنگ بزرگی و بر روی آن وصیت نامه ام نوشته ام. آن هم این بود که می خواستم بنویسم که من همیشه خوشحال هستم و بیشتر زندگی ام را در جبهه جنگ بگذرانم واقعاً برای یک رزمنده یک خانه عشق بود؛ چون آدم تمام زندگی را ...
جام جم ۱۴۰۴/۰۳/۰۸ - ۱۲:۲۲
معلم نویسندگان انقلاب
هایی که داشته اید و کلاس های آموزشی برگزار شده، برای ما بگویید. من متولد سال 1332 در شهر ارسنجان هستم و از همان کودکی و پس از درگذشت پدرم، با دشواری های زندگی مواجه شدم. دوره ای که طی آن فعالیت های گوناگونی انجام دادم و ضمنا به تحصیل مشغول بودم. در عین حال از کودکی به هنر از جمله نقاشی، خوشنویسی، شعر و بعدها عرصه نمایشی علاقه مند بودم و در این زمینه ها فعالیت داشتم. بعدها یکی از اساتیدم ...
ایسنا ۱۴۰۴/۰۳/۰۸ - ۰۸:۳۲
هنر استواری در بازگشت به سروستان سپاهان
امید بنکدار، نقاش و کارگردان زاده تهران که با نمایشگاه ره آورد زرتشت، سروستان سپاهان به اصفهان آمده است، در گفت وگو با ایسنا اظهار کرد: این نمایشگاه اولین حضور من در اصفهان به عنوان امید بنکدارِ نقاش است. من کارم را با نقاشی آغاز کردم و پس از آن وارد سینما شدم. در طول سال های گذشته، برای اکران فیلم و نشست های تخصصی سینما بارها در جایگاه امید بنکدارِ کارگردان به اصفهان دعوت شده بودم، اما در بستر ...