۱) معاون وزیر ارشاد از دو ماه پیش با همایون شجریان درباره کنسرت خیابانی در میدان آزادی جلسه گذاشته است. همچنان که در اطلاعیه شجریان هم هست، هماهنگی با نهادهای ذیربط برای برگزاری این کنسرت باید از همان موقع انجام میشد. شجریان به عنوان کسی که پیشتر هم محور رویدادهایی بوده این را به خوبی میداند، اما متاسفانه بی تجربگی یا بی عرضهگی -و یا خدای نکرده تعمد- از سوی نادره رضایی، معاون هنری ارشاد باعث شده تنها ۴ روز پیش از مراسم آن هم از سوی نامه نگاری و اتوماسیون اداری وی با وزارت کشور و از آنجا به دیگر نهادها، برگزاری این مراسم اعلام شود؛ در موقعیتی که هیچ کس نمیتواند تضمینی برای یک اجرای قابل قبول و ایمن برای این مراسم بدهد!
۲) شهرداری تهران در ابتدا مسئولیتی در مراسم را نداشته است و نه تقصیری در وضع پیشآمده دارد و در کنار وزارت کشور، پلیس، اورژانس و دیگر نهادهای خدماتی ۴ روز پیش از مراسم مطلع شده است. اما توئیتهای ابتدایی مسئولین شهرداری در مواجهه با این پدیده بیجهت شهرداری را سیبل انتقادات کرد، انتقاداتی که باید به معاون هنری ارشاد میشد. با این وجود شهرداری در کنار دیگر نهادها میتوانست با یک عزم ملی و تلاشی جهادی؛ انرژی خود را هزینه انسجام جمهور و برگزاری آبرومندانه کنسرت کند و در برابر ناکارآمدی و نابلدی معاون ارشاد، فداکاری کند و قهرمان مردم باشد.
۳) برای جامعه ایران تفکیکی بین ارشاد، شهرداری، وزارت کشور و دیگر نهادها وجود ندارد. مردم همه را جمهوری اسلامی میبینند. موفقیت یکی از نهادها در یک پدیده، موفقیت همه کشور و شکست آن؛ به مثابه شکست همه تلقی میشود. از همین جهت هم رهبری در یکی از دیدارها با کارگزاران فرمودند: «موفقیت رئیس جمهور و دولت جدید، موفقیت همه ما است!» و حقیقتش این است که عدم برگزاری کنسرت خیابانی شجریان در میدان آزادی را مردم از چشم جمهوری اسلامی میبینند نه ارشاد یا شهرداری یا جایی دیگر!
۴) در روزهای نخست اعلام کنسرت و حمله پهلویستها به شجریان یکی از اساتید جامعه شناسی ما نوشت: «از نگاه ایرانستیزان، تنها موسیقی مجاز برای ایرانیان، صدای بمباران فردو و اوین و پارچین و شهران است!» و حالا بعد از عدم برگزاری این کنسرت استاد دیگرمان در جواب پاسخ داده است: «ایرانستیزی در اصل این است که ابتدا مردم را بصورت واهی امیدوار و دلخوش کرده سپس آنها را واقعی ناامید و سرخورده کنند. ایرانستیزان روان مردم را مخدوش و مکدر میخواهند!» که اتفاقا هر دو درست میگویند.