اقتصاد۲۴- زیبایی تصنعی بهنوش طباطبایی که بهنظر میرسد نتیجه عملهای زیبایی اخیر او باشد، باعث شده بازی او در نقش اصلی سریال «سووشون» برای برخی مخاطبان باورپذیر نباشد و آنطور که انتظار میرفت به دل ننشیند.
هفتهنامه تیویبان نوشت: متاسفیم که «سووشون» توقیف شد و پلتفرم نماوا مسدود. اما کیفیت سریال که فعلا یک قسمت آن را دیدهایم و امیدواریم بهزودی ادامهاش منتشر شود. اگر رمان «سووشون» را خوانده باشید، میدانید که قصه با عروسی، قرض گرفتن گوشواره زری و اتفاقات دیگر شروع میشود. توصیفی که خانم سیمین دانشور از شرایط وقت شیراز دارد، خواننده را خیلی زود به این درک میرساند که انگلیسیها امان مردم را بریدهاند.
زری (زهرا) در کانون روایت رمان است؛ زنی زیبا، مهربان، نجیب که نگران همسرِ عدالتطلب است و برای حفظ خانواده جانب احتیاط نگه میدارد. او البته در ادامه تغییر وضعیت میدهد. نویسنده با مقدمهای طولانی و جذاب خواننده را با زری همراه میکند.
در برگردان رمان به سریال، خلاقیت به قدر کافی وجود ندارد و به همین خاطر قسمت اول «سووشون» خستهکننده است. ربطی هم ندارد که مخاطب، رمان را خوانده باشد یا نه. اگر روایت ذهنی زری در رمان دارای جذابیت است، در نسخه سریالی تبدیل به نقطه ضعف اصلی شده و گویی در حال تماشای یک پادکست تصویری هستیم. حال آن که اقتضائات سریال با رمان و پادکست تفاوت دارد.
ارزشهای سریال را نادیده نمیگیریم؛ لحظاتی از روح زندگی و فغان از جور زمانه در آن بازتاب داده شده اما حق مطلب ادا نمیشود. حتی رابطه عاشقانه یوسف و زری جان و قوت کافی ندارد. بخشی از این ایراد به انتخاب میلاد کیمرام و بهنوش طباطبایی برمیگردد که تلاش آنها حداقل در قسمت اول جواب نداده. حتی زیبایی طباطبایی، تصنعی است و جلوهگری زری به عنوان یک معشوق کلاسیک را یادآور نمیشود. امان از عمل و گریم و این حرفها!
درباره «سووشون» باز هم میتوان نوشت. مثلا فراز مستی و واگویههای خبرنگار ایرلندی رمق قصه را به تمام معنا میگیرد. در نهایت با پایان قسمت اول، خاطرهای خوش از سریال در ذهن باقی نمیماند.