عضو شورای روابط خارجی آمریکا میگوید بخشی از سیاست آمریکا نسبت به منطقه، منزوی کردن ایران در آسیای مرکزی و جلوگیری از ادغام آن در شبکههای مختلف انرژی و ترانزیت بود.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، نیکول پاشینیان نخستوزیر ارمنستان و الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان در کاخ سفید و در حضور دونالد ترامپ با امضای توافقنامه احداث کریدور زنگزور که حالا ترامپ نام پل ترامپ یا گذرگاه ترامپ را به آن داده، رسماً پذیرفتند یک شرکت آمریکایی در مرز شمال غربی ایران چنین مسیری ایجاد کند و آمریکا و ارمنستان این مسیر را کنترل و اداره کنند. بدین ترتیب حضور آمریکا در شمال غربی ایران توسط دو همسایه ایران به رسمیت شناخته شد.
ترامپ در این زمینه گفته است: بخشی از کریدور زنگزور که از ارمنستان عبور میکند، به مدت ۹۹ سال به یک شرکت آمریکایی اجاره داده شده است. ترامپ همچنین اعلام کرده است که کریدور زنگزور به «مسیر ترامپ» تغییر نام داده است.
وزارت امور خارجه ایران در خصوص این تحولات در بیانیهای گفته است: «جمهوری اسلامی ایران با استقبال از نهاییشدن متن توافق صلح توسط دو کشور، این تحول را گامی مهم در تحقق صلح پایدار در منطقه ارزیابی میکند.
در عین حال نگرانی خود را از پیامدهای منفی هرگونه مداخله خارجی به هر شیوه و شکلی، به ویژه در مجاورت مرزهای مشترک، که مخل امنیت و ثبات پایدار منطقه باشد ابراز میدارد. جمهوری اسلامی ایران ضمن تاکید بر اتخاذ تمامی تدابیر سیاسی، حقوقی و اقتصادی برای تأمین حقوق و منافع ملی خود، باور دارد که ایجاد مسیرهای ارتباطی و رفع انسداد شبکههای مواصلاتی زمانی در خدمت ثبات، امنیت و توسعه اقتصادی ملتهای منطقه خواهد بود که در چارچوب منافع متقابل، رعایت حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشورهای منطقه و بدون مداخلات خارجی باشد.»
در خصوص توافق صلح جمهوری آذربایجان و ارمنستان با وساطت آمریکا خبرنگار تابناک گفتگویی با پروفسور شیرین هانتر عضو شورای روابط خارجی آمریکا انجام داده که در ادامه آمده است.
هانتر متخصص مسائل سیاسی ایران، خاورمیانه و اسلام سیاسی است. تا پیش از انقلاب ۵۷ در ایران، هانتر عضو وزارت امور خارجه ایران بوده و پس از آن به ایالات متحده مهاجرت کرد. وی به زبانهای فارسی، انگلیسی، فرانسه و ترکی مسلط است. هانتر همچنین عضو شورای روابط خارجی امریکاست. کتاب «روابط ایرانی - عربی، فرایندهای تنش و سازگاری» از جمله کتابهای متأخر هانتر است. این کتاب تلاشی برای فهم و درک بهتر تاثیرات رقابتهای فرهنگی، مدرنیزاسیون (نوگرایی)، اختلافات قومی و مذهبی، دولتسازی، نقش قدرتهای بزرگ و سیستم سیاسی بینالمللی بر روابط ایرانیان و اعراب طی هفت دهۀ گذشته است.
*مقامات جمهوری آذربایجان و ارمنستان در حضور دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، توافق صلحی را امضا کردند که از آن به عنوان توافقی تاریخی یاد شده است. ارزیابی شما از میانجیگری آمریکا در این زمینه چیست؟
دخالت آمریکا در قفقاز جنوبی به قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بازمیگردد. طی سیوپنج سال گذشته، آمریکا کوشیده است جهتگیری سیاسی کشورهای منطقه را به سمتی مطلوب غرب سوق دهد.
در این راستا، آمریکا همچنین تلاش کرده نفوذ روسیه را کاهش داده و در صورت امکان حذف کند و مانع از تبدیل ایران به بازیگر اصلی در منطقه شود. ایجاد خطوط لوله و مسیرهای تجاری دورزننده ایران در دهه ۱۹۹۰ و پس از آن بخشی از این استراتژی بود. با این حال، تا سال ۲۰۲۰ روسیه با آمریکا رقابت میکرد و با کنترل ارمنستان از طریق مناقشه قرهباغ، از تکمیل کامل این طرح جلوگیری مینمود.
اما وقتی در سال ۲۰۲۲ مسکو نتوانست به ارمنستان در جنگ با باکو کمک کند، تمام نفوذ خود را از دست داد.
در ارمنستان همواره شکافی بین کسانی که طرفدار روابط با روسیه و ایران بودند و کسانی که غرب و ترکیه را ترجیح میدادند وجود داشته است. ارمنستان یک کشور کوچک مسیحی است که توسط اقوام ترک احاطه شده است.
پیوند نزدیکتر با غرب، از جمله اتحادیه اروپا و ناتو، مزایای اقتصادی و امنیتی برای ارمنستان به همراه داشت. بنابراین، با مشغول بودن روسیه در اوکراین و تمایل فعلی آن برای سازش با آمریکا بر سر این مناقشه و عدم توانایی ایران در کمک اقتصادی و دیگر منابع به ارمنستان، طرفداران غرب دست بالا را پیدا کردهاند. در واقع، میانجیگریهای آمریکا از دوران دولت بایدن با مسئولیت «تونی بلینکن» وزیر خارجه این کشور آغاز شد.
ترامپ فقط این روند را تسریع کرد و در نهایت موفق به امضای توافق شد. در واقع، قابل تصور است که روسیه و آمریکا به دنبال یک معامله گسترده در اوکراین و قفقاز هستند.
*دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان یادداشت تفاهمی را بر سر رفع انسداد محورهای حمل و نقلی امضا کردند. جادهای که با عبور از منطقه سیونیک ارمنستان، سرزمین اصلی آذربایجان را به نخجوان متصل میکند. این کریدور ترانزیتی «مسیر ترامپ» نامیده میشود! کنترل این کریدور بر عهده کنسرسیوم آمریکایی خواهد بود. احداث این کریدور چه ضررهای برای ایران خواهد داشت؟
همانطور که پیشتر اشاره کردم، حتی قبل از فروپاشی رسمی اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا در تحولات قفقاز جنوبی دخیل بود. توافق صلح بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان و ایجاد به اصطلاح «کریدور ترامپ» نقطه اوج این تلاشهاست.
بخشی از سیاست آمریکا نسبت به منطقه، منزوی کردن ایران در آسیای مرکزی و جلوگیری از ادغام آن در شبکههای مختلف انرژی و ترانزیت بود.
فشارهای دیگر مانند تحریمها نیز تا حدی با هدف جلوگیری از توسعه زیرساختهای جایگزین توسط ایران که مسیرهای ترانزیت از ایران را فراهم میکنند، اعمال شدهاست. به عنوان مثال، ایران شبکه ریلی که بنادر جنوب شرق آن را به آسیای مرکزی متصل میکند تکمیل نکرده است. کریدور شمال-جنوب نیز در حالت رکود است.
کشورهای منطقه رقابتهای قومی و دیگر با ایران دارند و بنابراین از یک سیستم امنیتی و اقتصادی متمرکز بر آمریکا استقبال میکنند. از سوی دیگر، به دلیل مشکلات اقتصادی و دیگر مشکلات روسیه، کرملین متحد جذابی نیست
علاوه بر این، همانطور که قبلاً گفتم، کشورهای منطقه رقابتهای قومی و دیگر با ایران دارند و بنابراین از یک سیستم امنیتی و اقتصادی متمرکز بر آمریکا استقبال میکنند. از سوی دیگر، به دلیل مشکلات اقتصادی و دیگر مشکلات روسیه، کرملین متحد جذابی نیست.
عملیاتی شدن این جاده به انزوای ژئوپلیتیک بیشتر ایران و محاصره آن توسط همسایگان خصمانه منجر خواهد شد. ایران هماکنون با همسایگان خصم در جنوب، غرب و شرق به صورت طالبان مواجه است. در عمل، آمریکا با حضور در خلیج فارس همسایه ایران است.
جمهوری آذربایجان و ترکیه میتوانند با دسترسی بیشتر به آذربایجان ایران از طریق نخجوان، پانترکیسم و اهداف تجزیهطلبانه خود را با شدت بیشتری دنبال کنند. به طور خلاصه، این یک تحول منفی برای ایران از تمام جنبههای اقتصادی و امنیتی است.
*برخی مقامات ایران ایجاد این کریدور را کم اهمیت میدانند. برخی کارشناسان نیز معتقد هستند ایران با کنسرسیوم آمریکایی همکاری کند تا بازنده این تحولات نباشد. ارزیابی شما چیست؟
کماهمیت جلوه دادن این تغییر اشتباه خواهد بود. به عنوان مثال، با این تغییر، ارمنستان به طور بالقوه میتواند از همسایهای دوست یا حداقل خنثی به موجودیتی خصمانه تبدیل شود.
وزن و نفوذ ترکیه نیز افزایش خواهد یافت. ترکیه هرگز دوست ایران نبوده است. با این حال، آنکارا هوشمند است و زبان تند به کار نمیبرد. در عوض، به صورت پنهانی عمل میکند تا ایران را در همه جا تضعیف کند: عراق، سوریه، لبنان و غیره.
کسانی که خطرات موجود را نادیده میگیرند، سیاست شترمرغی در پیش گرفتهاند و سر خود را در شن فرو کردهاند. در واقع، این مسئله مدتهاست در ایران جریان دارد. الان زمان غفلت از خطراتی که ایران از جهات مختلف با آن مواجه است نیست.
در مورد همکاری با آمریکا، این امر بدون تغییر چشمگیر در دیدگاه سیاست خارجی ایران و پذیرش حضور منطقهای آمریکا و حل دیگر مشکلات حلنشده بین دو کشور ممکن نیست.
*حضور آمریکا و همکاری باکو و ایروان با این کشور نشان میدهد که دو کشور منافع خود را در همراهی با نظم آمریکایی در منطقه دنبال میکنند. این در حالی است که منطقه پیش از این در سیطره نظامی روسی بود. این تحولات چه دلالتهایی بر ایران خواهد داشت؟
سلطه استعماری و نیمهاستعماری روسیه بر سرزمینهایی که زمانی بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بودند، از دهه ۱۹۹۰ شروع به فرسایش کرد. مشکلات اقتصادی روسیه و آشفتگیهای داخلی آن، از جمله جنگ چچن، آن را به شریکی کمتر جذاب تبدیل کرد.
کشورهای آسیای مرکزی بیش از پیش به چین و غرب به عنوان شرکای جایگزین روی آوردند. جنگ اوکراین توجه مسکو را بیش از پیش از آسیای مرکزی منحرف کرد. معتقد نیستم که روسیه بتواند موقعیت مسلط پیشین خود در منطقه را بازپس گیرد، اگرچه قطعاً به عنوان یک بازیگر باقی خواهد ماند.
برای ایران، نکته مهمی که باید به خاطر داشت این است که روسیه با تهران در آسیای مرکزی و قفقاز رقابت کرده است. مسکو از ایجاد پیوندهای انرژی و جادهای بین ارمنستان و تهران جلوگیری کرد. مسکو هرگز به ایران برای تحکیم حضورش در منطقه کمک نکرد.
مسکو با ترکیه رفتار بهتری داشت، بخشی به این دلیل که ترکیه عضو ناتو و دارای اقتصادی قدرتمندتر است. در دوران یلتسین، روسیه آشکارا نسبت به ایران خصمانه بود.
در دوران پوتین، مسکو روابط یکطرفهای با تهران داشته است. از تهران برای مقاصد خود استفاده کرده است. به عبارت دیگر، ایران را مسلم گرفته است. به ویژه با توجه به رفتار مسکو در حملات اسرائیل و آمریکا به ایران، تهران باید روابط خود با مسکو را بازبینی کند.
به طور کلی، با توجه به شرایط جدید بینالمللی و منطقهای، ایران نیاز دارد تا به طور بنیادی سیاست خارجی کلی خود را بازبینی و اهدافش را با واقعیتهای جدید تطبیق دهد.
*ایجاد این کریدور چه تاثیری بر مسیرهای دسترسی چین به اروپا خواهد داشت؟
چین هرگز متعهد به یک مسیر از طریق ایران نبوده است. پکن میتواند از طریق کریدور شرق-غرب به اروپا دسترسی یابد و در صورت بازگشایی مرز ترکیه-ارمنستان، از طریق ارمنستان و ترکیه. تنها بازنده این ماجرا ایران است.