کوروش کبیر کیست؟ / چهره اولین شاهنشاهی جهان به سبک فدرال و انسانی

22 hours ago 2

کد خبر: ۲۹۵۹۰۴

تاریخ انتشار: ۱۳:۵۰ - ۲۰ خرداد ۱۴۰۴

اقتصاد۲۴ گزارش می‌دهد؛

کوروش در ابتدا پادشاه انشان (بخشی از فارس) بود، اما با هوش سیاسی، فرماندهی نظامی و حمایت مردم، توانست حکومت مادها، لیدی‌ها، بابلی‌ها و دیگر قدرت‌های آن زمان را شکست دهد و اولین شاهنشاهی جهان به سبک فدرال و انسانی را ایجاد کند.

زندگینامه کوروش کبیر

اقتصاد۲۴- هدی کاشانیان: کوروش بزرگ، یا کوروش دوم هخامنشی، یکی از بزرگ‌ترین و تأثیرگذارترین پادشاهان تاریخ ایران و جهان بود. او بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشی و نخستین پادشاهی است که موفق شد امپراتوری‌ای به گستره سه قاره را پایه‌گذاری کند. کوروش در ابتدا پادشاه انشان (بخشی از فارس) بود، اما با هوش سیاسی، فرماندهی نظامی و حمایت مردم، توانست حکومت مادها، لیدی‌ها، بابلی‌ها و دیگر قدرت‌های آن زمان را شکست دهد و اولین شاهنشاهی جهان به سبک فدرال و انسانی را ایجاد کند.

زندگینامه کوروش کبیر

از هرودوت روایت است که «آستیاگ» (پدربزرگ کوروش) یک شب در خواب دید که از دخترش «ماندانا» نهر آب بزرگی روان است که نه‌تنها پایتخت او بلکه تمام آسیا را فراگرفت. معبر‌ها خواب او را این‌گونه تعبیر کردند که فرزند دخترش روزی بر تمام آسیا غلبه می‌کند. به همین دلیل آستیاگ دخترش را به کمبوجیه شاه شهر انشان داد که نواده هخامنش بود. در همان سال آستیاگ دوباره خواب دید که تاکی از بدن ماندانا روئیده و تمام آسیا را گرفته است. پس از وضع حمل ماندانا، آستیاگ نوزاد را به یکی از بستگانش به نام «هارپاگ» سپرد و دستور داد که کودک را بکشد. هارپاگ، کوروش کبیر را به یکی از چوپان‌های شاه به نام «میترادات» داد و از او خواست که وی را به دستور شاه به کوهی در میان جنگل رها کند. چوپان کودک را به خانه برد. وقتی همسر چوپان از موضوع باخبر شد، با ناله و زاری به شوهرش اصرار کرد که بچه را نکشد و به جای او، فرزند خود را که مرده به دنیا آمده بود، در جنگل رها سازد. چوپان نظر همسرش را پذیرفت و جسد فرزندش را به ماموران هارپاگ سپرد و به‌جای آن کوروش را نزد خود نگه داشت.

زمانی که کوروش به ۱۰ سالگی رسید و همراه کودکان همسال خود در حین گله‌داری بازی می‌کرد، دوستانش او را به‌عنوان شاه انتخاب کردند. او در میان بازی، دستور داد یکی از کودکان را تنبیه کنند. پدر آن پسر به نام «آرتمبر» نزد آستیاگ شکایت کرد و ادعا کرد که یکی از بردگان او فرزند درباریان را زده است. کوروش کبیر را نزد آستیاگ فرستادند تا تنبیه شود. شاه با وجود شباهت کوروش کبیر با خانواده خود، باور نکرد که نوه‌اش باشد و چوپان را تهدید کرد که اگر حقیقت را نگوید او را شکنجه خواهد کرد، چوپان حقیقت را به زبان آورد. پس از آن، شاه هارپاگ را فراخواند و از او پرسید: «طفل دخترم را که به تو سپرده بودم، چگونه کشتی؟» هارپاگ با دیدن چوپان پاسخ داد: «پس از آنکه طفل را به خانه بردم، خواستم طوری رفتار کنم که امر تو اجرا شده باشد و قاتل پسر دخترت هم نباشم.» او گفت حالا که طفل زنده است، باید خدا را شکر کرد و ضیافتی داد و از هارپاگ خواست به این مهمانی بیاید و فرزندش را هم همراه بیاورد. بدین ترتیب، که هارپاگ را برای صرف شام دعوت کرد و بدون آنکه او خبردار شود از بدن فرزندش که همسن کوروش کبیر بود، غذایی تهیه کرد و به پدرش داد.

همسر و فرزندان کوروش کبیر

کوروش کبیر همسری به نام کاساندان از خاندان هخامنشی برگزید که از او دارای چهار فرزند بود. دو تن از فرزندان کوروش کبیر پسر و دو تن دیگر دختر بودند. پسران کوروش کمبوجیه دوم و بردیا نام داشتند و یکی از دخترانش آتوسا نام داشت، اما در منابع تاریخی نام دیگر دختر کوروش کبیر ذکر نگردیده است. کامبیز دوم پس از مرگ پدر به جای او به تخت شاهی نشست و برادر دیگر خود بردیا را کشت. او پس از فتح مصر در راه بازگشت به ایران خودکشی کرد.


بیشتر بخوانید: دیاکو اولین پادشاه ماد‌ها کیست و دیاکو در شاهنامه چگونه به تصویر کشیده شد؟


آتوسا دختر کوروش کبیر نیز با داریوش اول ازدواج کرد و ملکه ایران شد. همچنین کوروش کبیر دختر دیگری به نام آرتیستون داشت که از کساندان زاده نشد و خواهر ناتنی آتوسا بود. کاساندان و کوروش بزرگ عشق زیادی به یکدیگر داشتند و کاساندان تا دم مرگ کوروش کبیر را بسیار دوست داشت. براساس سنگ نوشته نبونیداس در بابل، زمانی که کاساندان درگذشت تمام مردم امپراطوری هخامنشی به احترام کوروش کبیر به عزاداری پرداختند و این عزاداری در بابل به خصوص بسیار مشهود بود و مردم این شهر برای مدت شش روز (از ۲۱ تا ۲۶ مارس ۵۳۸) به عزاداری مشغول بودند.

آرامگاه کاساندان همسر کوروش کبیر، در پاسارگاد پایتخت امپراطوری پارس قرار داشت. منابع دیگر در خصوص همسر کوروش اطلاعات دیگری ارائه می‌کنند. براساس این منابع کوروش کبیر با دختر آژیدهاگ به نام آمیتیس ازدواج کرد. این احتمال وجود دارد که پس از مرگ کاساندان، کوروش کبیر با دختری از ماد از خاندان سلطنتی خود ازدواج کرده باشد.

پادشاهی ایران کوروش کبیر

کوروش با کمک یک ژنرال سرکش ماد، هارپاگوس، علیه کل ارتش ماد قیام کرد و آنها را در سال ۵۴۹ قبل از میلاد فتح کرد، پس از پیروزی، کوروش توانست انشان را با امپراتوری تازه شکست خورده ترکیب کند و برای اولین بار خود را پادشاه ایران کرد. کوروش بزرگ نه تنها پادشاهی عادل بوده، بلکه تغییرات بزرگ و ارزشمندی را در سرزمین ایران به وجود آورده است.

بعد از آنکه کوروش کبیر شاه آنشان شد در اندیشه حمله به ماد افتاد. دراین میان هارپاگ نقشی عمده بازی کرد. هارپاگ بزرگان ماد را که از نخوت و شدت عمل شاهنشاه ناراضی بودند بر ضد ایشتوویگو (آژی دهاک) شورانید و موفق شد، کوروش کبیر را وادار کند بر ضد پادشاه ماد لشکرکشی کند و او را شکست بدهد.

با شکست کشور ماد به وسیله پارس که کشور دست نشانده و تابع آن بود، پادشاهی ۳۵ ساله ایشتوویگو پادشاه ماد به انتها رسید، اما به گفته هرودوت کوروش کبیر به ایشتوویگو آسیبی وارد نیاورد و او را نزد خود نگه داشت. کوروش کبیر به این شیوه در ۵۴۶ پادشاهی ماد و ایران را به دست گرفت و خود را پادشاه ایران اعلام کرد. کوروش کبیر پس از آنکه ماد و پارس را متحد کرد و خود را شاه ماد و پارس نامید، در حالیکه بابل به او خیانت کرده بود، خردمندانه از قارون، شاه لیدی خواست تا حکومت او را به رسمیت بشناسد و در عوض کوروش بزرگ نیز سلطنت او را بر لیدی قبول کرد.

فتح بابل توسط کوروش کبیر

کوروش کبیر بعداً امپراتوری نو بابلی را به دست آورد که تعدادی زیرملت از جمله سوریه، یهودیه و سرزمین‌هایی در قلمرو عرب را در بر می‌گرفت. تاریخ فتح او بر بابل تا حدودی مورد مناقشه است، اما اکثریت موافقند که حدود سال ۵۳۹ قبل از میلاد بوده است. در این هنگام، کوروش خود را پادشاه بابل، شاه سومر و شاه اکد معرفی کرد.

شکست امپراتوری لیدیا و آسیای صغیر توسط کوروش کبیر

تاریخ تسخیر لیدی توسط کوروش ناشناخته است، اما مورخان بر این باورند که زمانی بین شکست او از ماد‌ها و تصاحب امپراتوری نو بابلی توسط کوروش رخ داده است. امپراتوری لیدیا و آسیای صغیر زمین‌های وسیعی را پوشانده بودند که برخی از آنها تا نواحی امروزی یونان و مقدونیه گسترش یافته بود. تعدادی از نبرد‌های قابل توجه در طول مبارزات انجام شد، از جمله نبرد پتریا، که منجر به بن بست شد و تلفات سنگینی از هر دو طرف بر جای گذاشت. پس از، از دست دادن بسیاری از مردان، حاکم مخالف، کرزوس، به پایتخت خود در ساردیس عقب نشینی کرد. کوروش به دنبال او رفت و پایتخت او را در پایتخت محاصره کرد و در آنجا سواره نظام دشمن را با موفقیت شکست داد و شهر را در نبرد تیمبرا تصرف کرد. امپراتوری او به گسترش در سراسر خاورمیانه ادامه داد.

منشور کوروش

از مشهورترین آثار به دست آمده از دوران سلطنت کوروش کبیر، منشور کوروش است که در معبد مردوک در بابل نگهداری می‌شد. این یک شی منشور سفالی ۱۰ در ۴ اینچی است که اطلاعاتی در مورد فتح کوروش در بابل حک شده است و برخی آن را تأیید اولیه حقوق بشر می‌دانند. این منشور همچنین شامل فرمان‌های سیاسی بود که زندگی شهروندان بابلی را بهبود بخشید و اطلاعاتی در مورد اعطای آزادی به تعدادی از گروه‌ها، از جمله یهودیان بابل، که مدت‌ها توسط حاکمان آن قلمرو به بردگی گرفته شده بودند. در آنجا عموم مردم به سرعت راه کوروش کبیر را در پیش گرفتند، زیرا او به اعمال فرقه‌ها و دیگر گروه‌های مذهبی نیز اجازه می‌داد.

دیوار نبشته‌های کوروش بزرگ

سه کتیبه کوچک از کوروش بزرگ به زبان‌های فارسی باستان، ایلامی و اکدی به دست آمده است که بخش‌هایی از آن آسیب دیده بود. دو گونه کتیبه‌های سه زبانه کوروش (CMa,CMc) روی سه بنای جایگاه اصلی پاسارگاد به دست آمده است.

نخستین بنا (CMa) رواقی است مشرف به جایگاه که در «R» نام دارد. این رواق نقش برجسته‌ای دارد که فرشته‌ای بالدار را نشان می‌دهد. این اثر تا اواخر قرن گذشته به‌عنوان نمونه‌ای از کتیبه‌های CMa برپا بوده است. اگر در نظر بگیریم که سازندگان پاسارگاد بر ایجاد تقارن در کار‌های تزئینی و به ویژه کتیبه ها، ارجحیت قائل بوده‌اند، احتمال دارد که سابق بر این حداقل هشت نسخه از این کتیبه روی بنا وجود داشته باشد.

در قصر «S» که اغلب آن را «تالار بار» می‌نامند و «قصر P» که احتمالاً به‌عنوان محل سکونت کوروش استفاده می‌شد نیز نزدیک به بیست نسخه از CMa موجود بوده که تنها دو تای آنها تا روزگار ما، در هر قصری یک نسخه، حفظ شده است، دو تا نیز در قصر S تا قرن نوزدهم موجود بوده است.

کوروش کبیر و آزادسازی یهودیان دربند

بابل بدون مدافعه در ۲۲ مهرماه سال ۵۳۹ قبل از میلاد سقوط کرد و فقط محله شاهی چند روز مقاومت ورزیدند، پادشاه محبوس گردید و کوروش کبیر طبق عادت، در کمال آزادمنشی با وی رفتار کرد و در سال بعد هنگامی که او در گذشت، عزای ملی اعلام شد و خود کوروش کبیر در آن شرکت کرد. با فتح بابل مستعمرات آن یعنی سوریه، فلسطین و فنیقیه نیز سر تسلیم پیش نهادند و به حوزه حکومتی کوروش کبیر اضافه شدند.

رفتار کوروش کبیر پس از فتح بابل جایگاه خاصی بین باستان‌شناسان و حتی حقوقدانان دارد. کوروش کبیر یهودیان را آزاد کرد و ضمن مسترد داشتن کلیه اموالی که بخت‌النصر (نبوکد نصر) پادشاه مقتدر بابل در فتح اورشلیم از هیکل سلیمان به غنیمت گرفته بود، کمک‌های بسیاری از نظر مالی و امکانات به آنان کرد تا بتوانند به اورشلیم بازگردند و دستور بازسازی هیکل سلیمان را صادر کرد و به همین خاطر در بین یهودیان به‌عنوان منجی معروف گشت که در تاریخ یهود و در تورات ثبت است.

ذوالقرنین همان کوروش کبیر 

درباره شخصیت ذوالقرنین که در کتاب‌های آسمانی یهودیان، مسیحیان و مسلمانان از آن سخن به میان آمده، چندگانگی وجود دارد و این که به واقع ذوالقرنین چه کسی است به طور قطعی مشخص نشده‌است.
کوروش کبیر سردودمان هخامنشی، داریوش بزرگ، خشایارشا، اسکندر مقدونی گزینه‌هایی هستند که جهت پیدا شدن ذوالقرنین واقعی درباره آنها بررسی‌هایی انجام شده، اما با توجه به اسناد و مدارک تاریخی و تطبیق آن با آیه‌های قرآن، تورات، و انجیل تنها کوروش کبیر است که موجه‌ترین دلایل را برای احراز این لقب دارا است. شماری از فقهای معاصر شیعه نیز کوروش کبیر را ذوالقرنین می‌دانند. آیت الله طباطبایی، آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله صانعی از معتقدان این نظر هستند.

مرگ کوروش کبیر

با توجه به اینکه از این اتفاق نزدیک به ۲۵۰۰ سال گذشته، روایت‌های گوناگونی برای مرگ کوروش بزرگ وجود دارد. برخی افراد بر این باورند که کوروش در میدان جنگ به دست ماساژت‌ها که یکی از ایل‌های ایرانی تبار به حساب می‌آمدند، زخمی شده و پس از سه روز تحمل درد جان خود را از دست می‌دهد. اما برخی محققان این موضوع را رد می‌کنند و بر این باورند که کوروش به مرگ طبیعی در پاسارگاد از دنیا رفته است.

جسد کوروش کبیر را در شهر شیراز که حدود یک کیلومتر جنوب غربی با پاسارگاد فاصله دارد به خاک سپردند. همچنین جالب است بدانید که در سال ۲۰۰۴ میلادی سازمان جهانی میراث یونیسکو، مقبره کوروش دوم را به‌عنوان زیر مجموعه پاسارگاد ثبت کرده است. این آرامگاه با عظمت از هفت عدد سکو بر روی یکدیگر تشکیل شده که سکو هفتم سکو آخر محسوب می‌شود، این سکو اتاقی برای دفن جسد است. همچنین ابعاد سکو هفتم ۲.۱ متر پهنا، ۳.۱۷ متر طول و ۲.۱۰ متر ارتفاع در نظر گرفته‌اند، اما ورودی باریکی دارد.

وصیت نامه کوروش کبیر

متن بازگردانی شده وصیت‌نامه کوروش بزرگ به شرح زیر است:

فرزندان من، دوستان من! من اکنون به پایان زندگی نزدیک گشته‌ام. من آن را با نشانه‌های آشکار دریافته‌ام. وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپندارید و کام من این است که این احساس در کردار و رفتار شما نمایانگر باشد، زیرا من به هنگام کودکی، جوانی و پیری بختیار بوده‌ام.

همیشه نیروی من افزون گشته است، آن چنان که هم امروز نیز احساس نمی‌کنم که از هنگام جوانی ناتوان‌ترم. من دوستان را به خاطر نیکویی‌های خود خوشبخت و دشمنانم را فرمان‌بردار خویش دیده‌ام. زادگاه من بخش کوچکی از آسیا بود. من آن را اکنون سربلند و بلندپایه باز می‌گذارم. اما از آنجا که از شکست در هراس بودم، خود را از خودپسندی و غرور بر حذر داشتم.

حتی در پیروزی‌های بزرگ خود، پا از اعتدال بیرون ننهادم. در این هنگام که به سرای دیگر می‌گذرم، شما و میهنم را خوشبخت می‌بینم و از این رو می‌خواهم که آیندگان مرا مردی خوشبخت بدانند. مرگ چیزی است شبیه به خواب. در مرگ است که روح انسان به ابدیت می‌پیوندد و، چون از قید و علایق آزاد می‌شود به آتیه تسلط پیدا می‌کند و همیشه ناظر اعمال ما خواهد بود پس اگر چنین بود که من اندیشیدم به آنچه که گفتم عمل کنید و بدانید که من همیشه ناظر شما خواهم بود، اما اگر این چنین نبود آنگاه از خدای بزرگ بترسید که در بقای او هیچ تردیدی نیست و پیوسته شاهد و ناظر اعمال ماست.

باید آشکارا جانشین خود را اعلام کنم تا پس از من پریشانی و نابسامانی روی ندهد. من شما هر دو فرزندانم را یکسان دوست می‌دارم. ولی فرزند بزرگترم که آزموده‌تر است کشور را سامان خواهد داد.

فرزندانم! من شما را از کودکی چنان پرورده‌ام که پیران را آزرم دارید و کوشش کنید تا جوان‌تران از شما آزرم بدارند. تو کمبوجیه، مپندار که عصای زرین پادشاهی، تخت و تاجت را نگاه خواهد داشت. دوستان یک رنگ برای پادشاه عصای مطمئن‌تری هستند. همواره حامی کیش یزدان پرستی باش، اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هر کسی باید آزاد باشد تا از هر کیشی که میل دارد پیروی کند.

Read Entire Article