باشگاه خبرنگاران جوان- چند روز پس از ۲۹ تیر ۱۳۶۷ در روزهای آغازین مردادماه، آیت ا... خامنهای که در کسوت ریاست جمهوری بودند، با حضور در جمع رزمندگان از مراکز بهداری در خط مقدم تا پشت جبهه بازدید میکنند. بخش دفاع مقدس پایگاه اطلاع رسانی دفتر ایشان، در سالگرد این رویداد تاریخی، در مستندی با عنوان «گزارش یک عیادت»، برای نخستین بار فیلمها و شرح آن را منتشر کرده است. ما این جا، این مستند را روایت میکنیم، اگرچه تماشای آن که ۸ دقیقه است، خالی از لطف نیست. به منظور سهولت در دسترسی به این مستند، کیوآرکد تماشای مستند «گزارش یک عیادت» را در انتهای این مطلب آوردهایم.
آقا یک ماه در خوزستان بودند
ما در این فیلم، رزمندهای را در طول عیادت میبینیم که همراه آیت ا... خامنهای برای ایشان گاهی توضیحاتی ارائه میدهد. او نصرا... فتحیان، مسئول مؤسسه بهداری رزمی وقت منطقه است که اخیرا نیز در گفت وگویی با پایگاه اطلاع رسانی دفتر رهبر انقلاب، آن عیادت تاریخی را روایت کرده است. فتحیان میگوید: «حضرت آقا یک ماه در خوزستان بودند، در مرداد ماه سال ۶۷، یعنی بعد از قبول قطعنامه. ایشان به همه یگانها رفتند و هر روز به یکی از یگانها، لشکرها و تیپهای سپاه میرفتند. در این سفر، یک روز هم ملاقات سهم من شد. محل استقرار حضرت آقا، پایگاه منتظران شهادت (گُلف) بود. خدا رحمت کند سرهنگ سلیمی را، ایشان هم همراه آقا بودند. ما برای نماز صبح خدمت آقا رفتیم و بعد از نماز صبح، صبحانه خوردیم و سپس حرکت کردیم. آقا فرمودند من میخواهم تمام این سامانه بهداری رزمی را از خط تا عقب ببینم. به آقا عرض کردیم که اگر موافق هستید، از بیمارستان صحرایی شروع کنیم؛ لذا آقا به بیمارستان صحرایی امام حسین علیهالسلام رفتند.»
یک میلیون تومان از استاندار قرض گرفتند
ماجرای قرض گرفتن رئیس جمهور از استاندار خوزستان هم در جریان این عیادت جالب است. فتحیان میگوید، وقتی قرار شد، ایشان برای عیادت مصدومان و مجروحان تشریف ببرند، گفتند حالا برای عیادت که نمیشود با دست خالی برویم. سپس فرمودند که از آقای استاندار یک میلیون تومان برای رئیس جمهور قرض بگیرید و آن را هزار تومانیهای نو بگیرید. گفتند، این که کافی نیست، خوب است یک شاخه گل هم به جانبازان بدهیم. آن موقع یافتن گلهای تازه در اهواز سخت بود، اما همکاران ما بسیج شدند و شاخههای گل را تهیه کردند و سپس ایشان به نقاهتگاه حضرت سیدالشهدا (ع) که در کنار پادگان گلف اهواز بود، از جانبازان عیادت کردند.»
عیادتی به اندازه ۱۹ ساعت
آن طور که فتحیان نقل میکند و در مستند گزارش یک عیادت آمده است، حضور ایشان در مجموعه بیمارستان و بهداری بیش از ۱۹ ساعت زمان میبرد که ضمن آشنایی با بخشها و فعالیتهای درمانی جنگی از حدود هزار مجروح و مصدوم عملیاتها عیادت میکنند. فتحیان میگوید: در آن زمان، حضرت آقا از نزدیک با بهداری رزمی آشنا شدند و زمان طولانیتری را در بیمارستان صحرایی، بیمارستان بقایی، نقاهتگاه سیدالشهدا، ناوگان حمل و نقل مجروحین (ریلی، هوایی و زمینی) گذراندند. آمدن و رفتن پزشکان و امدادگران را مشاهده کردند و نقششان را در بیمارستان صحرایی علیبنابیطالب دیدند. در آنجا، امدادگران آمدند و آقا را دیدند، رانندههای آمبولانس هم آمدند و همه از آقا میخواستند هدیه بگیرند. آقا هم لباس پاسداری پوشیده بودند. به هر شکل، آن جا دیدار دلچسبی بود.
لباس اتاق عمل پوشیدند
آیت ا... خامنهای در بخشهای مختلف بیمارستان و نقاهتگاه حاضر میشوند. فتحیان ادامه میدهد: «در بیمارستان صحرایی علیبنابیطالب، وقتی گفتم که آقا مایلید از بخش اتاق عمل بازدید کنید، آقا فرمودند چه عیبی دارد. گفتم آنجا باید لباستان را عوض کنید. آقا فرمودند ایرادی ندارد. بعد لباس اتاق عمل آورده شد و آقا پوشیدند و از اتاق عمل بازدید کردند.»
یکی یکی مجروحها را دیدند
سپس آقا یکی یکی از جراحها سوال کردند که چه عملهایی انجام دادید، آیا امکانات و تجهیزات به اندازه کافی هست؟ آیا این جا مشکلی ندارید؟ جراحها و متخصصان و تکنیسینها هم با روحیه بودند و همه با لباس اتاق عمل، دور آقا حلقه زدند. سپس حضرت آقا از اورژانس و محل ریکاوری بازدید کردند. آقا برای مجروحانی که در ریکاوری بودند و نیمه بیهوش بودند، حمد خواندند و به آنها محبت کردند. ایشان، یکی یکی مجروحها را دیدند. از هر یک میپرسیدند که کجا مجروح شدید، چطوری مجروح شدید و چه کار کردند برایتان؟ میخواهم بگویم که آقا با جزئیات میپرسیدند که وقتی مجروح شدید، خودتان چه کار کردید و اولین نفرهایی که به شما رسیدند چه کار کردند، در پست قبلی چه خدماتی به شما داده شد و الان چه خدماتی دریافت میکنید. آقا در اورژانس در آن روز، بیش از ۵۰ مجروح را یکی یکی دیدند و احوال پرسی کردند و شرح حال گرفتند. به اعتقاد من، آن روز آقا کاملاً مطلع شدند که زنجیره خدمات تا بیمارستان صحرایی چگونه است.
عیادت از هزار جانباز
فتحیان میگوید: سپس آقا همین زنجیره را در بیمارستان بقایی که بیمارستان بزرگتری بود و تعداد بیشتری مجروح داشت، دیدند. بعد به مسجد بیمارستان، یعنی حسینیهای که داشتیم، رفتند و فرمودند اگر مزاحمتی برای خدماتتان نیست، دوستان جمع شوند تا چند دقیقه صحبت کنم. ما هم دعوت کردیم پرسنلی که میتوانستند آزاد باشند بیایند. چون خوابگاهها هم همانجا بود و نمیخواستند از جای دیگر بیایند؛ لذا حسینیهمان پر از کادر درمانی بیمارستان بقایی شد. آقا به من فرمودند شما یک گزارشی بدهید. من گزارشی از آخرین وضعیت، خدمت آقا تقدیم کردم. آقا هم صحبت دلنشینی در آن جا کردند.
حضور در نقاهتگاه مصدومان شیمیایی
در جریان عیادت، فتحیان نقل میکند که به آقا گفتم، ما نقاهتگاهی هم داریم که مصدومان شیمیایی در آن جا تحت درمانهای پزشکی هستند که تعدادشان حدود ۷۰۰-۸۰۰ نفر است. ایشان گفتند: ۷۰۰-۸۰۰ نفر؟! گفتم بله. حضرت آقا به نقاهتگاه سیدالشهدا رفتند که مصدومان شیمیایی بودند و تمامی مجروحان و مصدومان شیمیایی را تکتک دیدند، احوال پرسی کردند و به آنها هدیه دادند.
از اذان صبح تا ساعت ۱۱ شب
ایشان واقعاً فضایی پر از امید و شجاعت را در بیمارستان صحرایی، بیمارستان بقایی، نقاهتگاه سیدالشهدا و در میان مجروحان و مصدومان شیمیایی و کادر درمان ایجاد کردند. آقا خیلی قوی صحبت کردند و فرمودند که کار خوب یک بارش هم کافی نیست و باید استمرار داشته باشد. آقا توضیحات مفصلی دادند و فرمودند شما امروز کارتان کار ارزشمندی است، یک کار مقدس است. آقا قدردانی کردند که شما دو وظیفه را انجام میدهید: یکی وظیفه رزمندگی و دیگری وظیفه خدمت پزشکی به سربازان و بهترین جوانهای این کشور. در آن دیدار ۱۹ ساعته، آقا به خوبی همه زوایای بهداری رزمی و امدادگری را متوجه شدند. از اذان صبح تا ساعت ۱۱ شب، آقا یکسره سه واحد بزرگ ما را عیادت کردند و بیش از هزار مجروح و مصدوم را دیدند. بعد از آن هم به تهران تشریف آوردند و در نمازجمعه به آن خدمات اشاره کردند. واقعاً هیچکس به اندازه آقا بهداری رزمی را درک نکرده است.
منبع: فرهیختگان