نقشه دروغین یک قتل/ سناریوی انتقام از نامزد خیانت کار
باخبر شد و نقشه ای برای کشتن سامان کشید. من سامان را به خانه کشاندم و حمید با چاقو او را کشت و جسدش را در بیابان دفن کرد. این اظهارات در حالی مطرح شد که زن جوان مدام از عذاب وجدان می گفت و تأکید داشت می خواهد حقیقت را بازگو کند. با دستور بازپرس موسی رضازاده، تحقیقات آغاز و حمید بازداشت شد. اما با جست وجوی فراوان در بیابان های اطراف تهران، هیچ اثری از جسد پیدا نشد. حمید اما ...
سناریوی دروغین جنایت برای زندگی در زندان | اعترافات ساختگی یک زن، تیم جنایی را به دردسرانداخت
همشهری آنلاین - حوادث: شامگاه یکشنبه دوازدهم مرداد ماه زنی جوان قدم در یکی از کلانتری های تهران گذاشت و درحالیکه سراسیمه بود، گفت نامزدش مرتکب قتل شده و او هم از روی ناچاری با نامزدش همکاری کرده است. زن 34 ساله ادامه داد: من در ازدواج اولم شکست خوردم چون شوهرم کلاهبردار از آب در آمد و به زندان افتاد. چند ماه بعد از جدایی، با پسری به نام آرین در فضای مجازی آشنا شدم و او نیز به خواستگاری ام آمد و ...
انتقام عاشقانه با ادعای قتل ساختگی!
مدعی شد نامزدش مرتکب قتل شده و او هم در پنهان کردن جنازه مشارکت داشته است. ازدواج ناموفق زن جوان مقابل افسر کشیک روایت عجیبی از یک جنایت خونین ارائه داد و در توضیح ماجرا گفت: چند سال قبل با مرد پولداری ازدواج و فکر کردم خوشبخت هستم، اما شوهرم خیلی زود به جرم کلاهبرداری دستگیر و به زندان افتاد. سپس از او جدا شدم و بعد با پسر جوانی به نام کامران در فضای مجازی آشنا شدم که او خیلی ...
از مشاجره تا مجازات مرگ / جنایت به خاطر پول با حکم قصاص بسته شد / حکم نهایی دادگاه اعلام شد
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر ، دیوان عالی کشور حکم قصاص مردی که جوانی را به قتل رسانده و در انبار علوفه دفن کرده بود، تایید کرد. دو متهم افغانستانی این پرونده به دلیل نبود مدارک کافی تبرئه شدند. سال 1402، مرد میانسالی با مراجعه به پلیس پاکدشت مفقود شدن ناگهانی پسر جوان خود را گزارش کرد. این مرد میانسال در اولین گزارش خود گفت: پسرم مثل همیشه با خودروی خود از خانه ...
صحنه سازی برای قتل مهلا
ذهنش درگیر پرونده بود و حس می کرد یک جای این داستان مشکل دارد . دوباره همه چیز را در ذهنش مرور کرد . جرقه ای در ذهنش شکل گرفت و با بازپرس تماس گرفت و دستور بازداشت شوهر مهلا را گرفت. مرد جوان شوکه در اتاق بازجویی روبه روی سرگرد نشسته بود و نمی دانست چرا بازداشت شده است . بعد از سکوتی طولانی شاهین لب باز کرد. من الان باید خانه باشم . همه فامیل آنجا هستند و بعد شما تو این وضعیت من را ...
سجاده ای که سنگ مزار شهید بنی اسدی شد
، فقط زن و شوهر نبودند، با هم رفیق بودند. شب عیدغدیر با خانواده همسرش رفته بود پارک و غذا را هم بیرون خورده بودند، شب آمد خانه، ماشین من را گرفت که فردا صبح از همان خانه پدر همسرش برود سرکار. برای نماز صبح که بیدار شدم، دیدم علی کلید انداخت و آمد توی خانه، تعجب کردم، گفتم: علی کجا بودی؟ گفت: اسرائیل حمله کرده و آماده باش هستیم. لطفا شما من را برسان محل کارم. ساک مأموریتش را برداشت، سوار ...