باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهسا حنیفه - در نشست اخیر شورای همکاری خلیجفارس در سوچی، جاسم محمد البدیوی، دبیرکل این شورا، بار دیگر ادعاهای تکراری درباره جزایر سهگانه ایرانی (تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی) و میدان گازی آرش را مطرح کرد. او با حمایت از موضع امارات، خواستار مذاکره مستقیم یا ارجاع موضوع به دیوان بینالمللی دادگستری شد و اقدامات ایران در این جزایر را «فاقد اثر حقوقی» خواند. این شورا همچنین مدعی مالکیت کامل کویت و عربستان بر میدان آرش شد و در اقدامی مداخلهجویانه، خواستار گنجاندن نگرانیهای امنیتی کشورهای عضو در مذاکرات هستهای ایران شد. این اظهارات با واکنش قاطع مقامات ایرانی، از جمله وزارت امور خارجه و فرماندار ابوموسی، مواجه شد که بر حاکمیت تاریخی و حقوقی ایران بر این جزایر و حقوقش در میدان آرش تأکید کردند.
سایه بلند تاریخ: جزایر سهگانه، خط قرمز ایران
شورای همکاری خلیجفارس در نشست سوچی بار دیگر با تکرار ادعاهای بیاساس درباره جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی، تلاش کرد موضوعی حلشده را به مناقشهای بینالمللی تبدیل کند. جاسم محمد البدیوی، دبیرکل این شورا، با حمایت صریح از امارات، خواستار مذاکره مستقیم یا ارجاع موضوع به دیوان بینالمللی دادگستری شد. این در حالی است که اسناد تاریخی، از نقشههای باستانی گرفته تا متون دوره اسلامی و گزارشهای سازمان ملل متحد، حاکمیت ایران بر این جزایر را تأیید میکنند. احمد بنافی، فرماندار ابوموسی، در شبکه اجتماعی ایکس با اشاره به قدمت تمدنی ایران در برابر تاریخ کوتاه امارات، این ادعاها را قاطعانه رد کرد. این موضعگیری، که با استقبال گسترده کاربران ایرانی همراه شد، نشاندهنده حساسیت عمیق جامعه ایران نسبت به تمامیت ارضی است.
ادعاهای امارات که از دهه ۱۹۷۰ و پس از استقلال این کشور مطرح شدهاند، فاقد پشتوانه حقوقی و تاریخی هستند. این جزایر از منظر حقوق بینالملل بخشی جداییناپذیر از خاک ایران هستند. با این حال، طرح مکرر این ادعاها در نشستهای منطقهای، به نظر میرسد بخشی از یک استراتژی سیاسی برای فشار بر ایران و جلب حمایت قدرتهای فرامنطقهای است. این رویکرد نهتنها به اعتمادسازی در خلیجفارس کمکی نمیکند، بلکه میتواند به بیاعتمادی عمیقتر میان ایران و همسایگانش منجر شود، بهویژه در زمانی که منطقه به همکاری و ثبات نیاز دارد.
میدان آرش: گنج مشترک یا گسل اختلاف؟
مناقشه بر سر میدان گازی آرش، که ایران آن را منبعی مشترک با کویت میداند، لایهای پیچیده به روابط منطقهای افزوده است. شورای همکاری خلیجفارس در بیانیه خود مدعی شد که این میدان بهطور کامل در محدوده دریایی کویت و عربستان قرار دارد و ایران هیچ حقی در آن ندارد. این ادعا با واکنش تند وزارت امور خارجه ایران مواجه شد که ضمن تأکید بر سوابق مذاکرات دوجانبه با کویت، این موضعگیری یکجانبه را بیاعتبار خواند. جمهوری اسلامی ایران همچنین کشورهای منطقه را به تمرکز بر تهدیدات واقعی، مانند سلاحهای کشتار جمعی رژیم صهیونیستی، دعوت کرد.
میدان آرش در منطقهای مشترک بین آبهای سرزمینی ایران و کویت قرار دارد و دارای ذخایر گازی قابلتوجهی است که بهرهبرداری مشترک از آن میتواند برای هر دو کشور سودمند باشد. مذاکرات ایران و کویت در سالهای گذشته، اگرچه پیشرفتهایی داشته، اما به دلیل دخالتهای خارجی و سیاسیسازی موضوع متوقف شده است.
طرح ادعاهای یکجانبه از سوی کویت و عربستان، با حمایت شورای همکاری خلیجفارس، نهتنها مانع از حل این مسئله شده، بلکه خطر تبدیل این مناقشه به یک بحران منطقهای را افزایش داده است. همکاری مشترک در بهرهبرداری از منابع انرژی میتواند به جای تقابل، به تقویت روابط اقتصادی و کاهش تنشها منجر شود.
افق پیشرو: پلهای همکاری یا دیوارهای تقابل؟
ادعاهای شورای همکاری خلیجفارس، اگرچه ظاهراً بر مسائل ارضی و منابع متمرکز است، اما در باطن، نشانهای از یک رقابت ژئوپلیتیک گستردهتر در منطقه است. ایران، با تأکید بر حاکمیت خود بر جزایر سهگانه و حقوقش در میدان آرش، نشان داده که در برابر فشارهای منطقهای و بینالمللی کوتاه نخواهد آمد. با این حال، آینده روابط ایران با کشورهای حاشیه خلیجفارس به عوامل متعددی بستگی دارد. از یک سو، ازسرگیری گفتوگوهای دوجانبه با کویت درباره میدان آرش میتواند راهی برای کاهش تنشها باشد. از سوی دیگر، تداوم رویکرد تقابلی برخی اعضای شورای همکاری خلیجفارس، با حمایت قدرتهای خارجی، میتواند به تشدید اختلافات منجر شود.
برای جلوگیری از تبدیل این مناقشات به بحرانی فراگیر، کشورهای منطقه باید به جای طرح ادعاهای یکجانبه، به سمت همکاریهای مشترک حرکت کنند. ابتکارهایی مانند ایجاد یک مکانیزم منطقهای برای مدیریت منابع مشترک یا تشکیل کارگروهی برای حل اختلافات ارضی میتواند راهگشا باشد. جمهوری اسلامی ایران بارها آمادگی خود را برای گفتوگوی سازنده اعلام کرده، اما تأکید دارد که این گفتوگوها باید بر پایه احترام به حاکمیت ملی باشد.
در نهایت، خلیجفارس نمیتواند برای همیشه در سایه تنشهای سیاسی باقی بماند. کشورهای منطقه باید به این درک برسند که ثبات و امنیت تنها از طریق همکاری و احترام متقابل به دست میآید. ادعاهای بیاساس و مداخلهجویانه، راه را برای دخالتهای خارجی هموار میکند و آیندهای پرتنش را برای منطقه رقم میزند. انتخاب میان همکاری و تقابل، آزمونی برای خرد سیاسی رهبران منطقه است.