شهید رئیسی؛ نامی که تا ابد ماندگار شد

5 hours ago 1

باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهسا حنیفه - شهید رئیسی از دل محله‌ای ساده پا به عرصه‌ای گذاشت که کمتر کسی تصور می‌کرد روزی به نماد خدمت و اخلاص بدل شود. او که در جوانی طعم فقر و سختی را چشیده بود، هرگز از مردم فاصله نگرفت. رهبر انقلاب در دیدار با خانواده ایشان در خرداد ۱۴۰۳ فرمودند: «رئیسی مؤمن بود، صادق بود، با اخلاص بود.» این توصیف، نه فقط یک تعریف، بلکه خلاصه فلسفه وجودی مردی بود که خدمت را نه وظیفه، بلکه عشق می‌دانست.

عدالت در عمل، نه در شعار

شهید رئیسی وقتی سکان قوه قضائیه را به دست گرفت، فساد مثل خوره به جان سیستم افتاده بود. او، اما با عزمی آهنین، بدون هیاهو، به جنگ ریشه‌های فساد رفت. پرونده‌های کلان اقتصادی که سال‌ها خاک می‌خوردند، به جریان افتادند و امید به عدالت را در دل مردم زنده کردند. این نبود که فقط دستور بدهد؛ خودش پای کار بود، با قضات حرف می‌زد، پرونده‌ها را بررسی می‌کرد و از نزدیک درد مردم را می‌دید. رهبر انقلاب در وصف شهید رئیسی گفتند: «او برای مردم کرامت قائل بود.» این کرامت، در احترامش به شاکیان ساده‌ای دیده می‌شد که سال‌ها دنبال حقشان دویده بودند.

وقتی رئیس‌جمهور شد، همان روحیه را با خودش به پاستور برد. در شرایطی که تحریم‌ها نفس اقتصاد ایران را تنگ کرده بود، او به جای تسلیم، راه مقاومت فعال را برگزید. سفر‌های استانی‌اش که گاهی در یک ماه به چند استان می‌رسید، فقط برای عکس گرفتن نبود.

الف

او با کارگران کارخانه‌های تعطیل‌شده نشست، با کشاورزان روستا‌های دور حرف زد و برای حل مشکلاتشان دستور‌های عملی داد. احیای بیش از ۵ هزار واحد تولیدی راکد، افزایش صادرات غیرنفتی و تقویت روابط با همسایگان، تنها بخشی از کارنامه‌ای بود که نشان می‌داد رئیسی برای ایران برنامه داشت، نه فقط وعده.

 خادمی که خستگی را به زانو درآورد

رهبر انقلاب بار‌ها از «خستگی‌ناپذیری» شهید رئیسی گفتند، صفتی که انگار برای او ساخته شده بود. برنامه‌هایش فشرده بود؛ صبح در تهران جلسه اقتصادی، ظهر در سیستان با مردم و شب در حال بررسی گزارش‌های وزرا. اما چیزی که او را متمایز می‌کرد، این بود که این دوندگی، از سر اجبار نبود؛ از سر عشق بود. او باور داشت که هر لحظه از عمر یک مسئول، امانتی است که باید برای مردم خرج شود. حتی منتقدانش هم نمی‌توانستند انکار کنند که او، چه در گرمای خوزستان، چه در سرمای کردستان، کنار مردم بود، نه در برج عاج.

شهید رئیسی؛ مردی که با اخلاص تاریخ را نواخت

ساده‌زیستی‌اش هم زبانزد بود. خانه‌ای ساده، زندگی‌ای بی‌تکلف و دوری از هرگونه تجمل. رهبر انقلاب اشاره کردند که «او از خودش و خانواده‌اش برای خدمت مایه گذاشت.» این یعنی شهید رئیسی نه فقط وقتش، بلکه قلبش را هم برای مردم گذاشت. وقتی در مناطق محروم با پیرزنی گریه می‌کرد یا دست کودکی را می‌گرفت، اینها ژست نبود؛ این تپش قلب مردی بود که درد مردم را درد خودش می‌دانست.

شهادت، آغازی برای یک اسطوره 

اردیبهشت ۱۴۰۳، وقتی خبر سقوط بالگرد حامل رئیسی و همراهانش منتشر شد، انگار نفس یک ایران بند آمد. اما وقتی پیکر پاکش به خاک سپرده شد، میلیون‌ها نفر در تهران، مشهد، تبریز و شهر‌های دیگر به خیابان‌ها آمدند. رهبر انقلاب این حضور را «پیام وحدت و همدلی» ملت خواندند. مردم، نه فقط برای یک رئیس‌جمهور، بلکه برای خادمی گریستند که حس کرده بودند واقعاً برایشان جنگیده است.

الف

شهادت رئیسی، پایان نبود. او با رفتنش، درس بزرگی به جا گذاشت؛ می‌شود در عصر سیاست‌بازی و خودنمایی، هنوز صادق بود. می‌شود مسئول بود و هنوز خاکی ماند. کارنامه‌اش، از مبارزه با فساد تا احیای امید در مناطق محروم، مثل مشعلی است که راه آینده را روشن می‌کند. او نشان داد که خدمت، وقتی با ایمان و اخلاص همراه شود، نه‌تنها مشکلات را حل می‌کند، بلکه قلب‌ها را هم به هم پیوند می‌دهد.

 رئیسی، میراثی که زنده است

امروز، نام رئیسی فقط یک اسم نیست؛ یک مکتب است. مکتب خدمت بی‌منت، اخلاص بی‌ادعا و مقاومتی که تسلیم نمی‌شود. او به ما آموخت که می‌توان در سخت‌ترین روزها، با تکیه بر خدا و مردم، کوه مشکلات را جابه‌جا کرد. به فرموده رهبر انقلاب، «رئیسی محبوب بود، چون صادق بود.» این محبوبیت، نه با تبلیغات، بلکه با عرق ریختن برای مردم به دست آمد.

هر کارگری که در کارخانه‌ای دوباره مشغول کار شده، هر کشاورزی که محصولش را با قیمت عادلانه فروخته، و هر جوانی که به آینده امیدوارتر شده، بخشی از میراث اوست. او با شهادتش، نه فقط یک مسئول، بلکه یک اسطوره شد؛ اسطوره‌ای که به ما یادآوری می‌کند ایران، با مردانی مثل رئیسی، همیشه سربلند خواهد ماند.

Read Entire Article