کد خبر: ۳۱۸۱۴۷
تاریخ انتشار: ۱۷:۰۰ - ۱۳ مرداد ۱۴۰۴
هرچند طبقات مختلفی شامل روحانیون، روشنفکران، بازاریان، زنان، اقوام و اقلیتها در نهضت حضور داشتند، اما عدم انسجام و سردرگمی میان رهبران و نخبگان، موجب کاهش اعتماد مردم و جدایی آنان از انقلاب مشروطه شد. تجربه مشروطه نشان میدهد که جنبشها بدون حمایت و همراهی واقعی مردم به سرعت به شکست میانجامند.
اقتصاد۲۴- مصاحبه با دکتر یحیی فوزی، استاد علومسیاسی و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی، توسط مهدیه سادات نقیبی از صفحه اندیشه روزنامه ایران درباره نهضت مشروطه است که به سه گفتمان اصلی درگیر در این نهضت میپردازد: گفتمان غربگرا: که تنها راه پیشرفت را در پیروی از غرب میدانست. گفتمان سنتگرا: که مدرنیته را با ارزشهای دینی و بومی ناسازگار میدید. گفتمان تلفیقی: که به دنبال راهی میانه برای جمع کردن دین و مدرنیته بود. در این مصاحبه، فوزی به عوامل انحراف نهضت مشروطه مانند فقدان رهبری واحد، تندرویهای داخلی و دخالت قدرتهای خارجی (روسیه و انگلیس) اشاره میکند. او همچنین معتقد است که آرمانهای ناتمام مشروطه، مانند عدالت و قانونگرایی، در انقلاب ۱۳۵۷ در بستری دینی و بومی بازتولید شدند و بسیاری از نهادهای امروزی ایران ریشه در مشروطه دارند. در نهایت، او تأکید میکند که تجربه مشروطه نشان میدهد برای دستیابی به توسعه بومی، باید بر شکاف میان سنتگرایی و تجدد فائق آمد و رابطه نخبگان با مردم را ترمیم کرد.
مهدیه سادات نقیبی در مقدمهای که بر مصاحبه خود نوشته، تاکید میکند که ۱۱۹ سال پس از پیروزی نهضت مشروطه، هنوز این پرسش کلیدی پابرجاست که چطور باید مسیر توسعه را پیمود؟ توسعه سیاسی با چه ابزارهایی محقق میشود؟ چرا این جنبش مردمی به «پروژهای ناتمام» بدل شد؟ درسها و عبرتهای آن برای امروز ما ایرانیان چیست؟ اما از نظر فوزی مهمترین درس مشروطه برای امروز ایران «تقویت رابطه مردم و حاکمیت» است. این گفتوگو در زیر از نظرتان میگذرد:
سه جریان همصدا برای محدود کردن قدرت مطلقه شاه
جناب دکتر فوزی، نهضت مشروطه صحنه تقابل چه گفتمانهایی بود؟
نهضت مشروطه عرصه تقابل سه گفتمان اصلی بود: «گفتمان غربگرا» که تنها راه پیشرفت را در پیروی از مدرنیته غربی میدید، «گفتمان سنتگرا» که مدرنیته را ناسازگار با ارزشها و بنیانهای دینی و بومی میدانست و گفتمان سوم که در پی تلفیق دین و مدرنیته و یافتن راهی میانه بود. این گفتمانها در بستری از استبداد شدید داخلی، وابستگی سیاسی و اقتصادی ایران به قدرتهایی، چون روسیه و انگلیس و احساس عقبماندگی جامعه شکل گرفتند. در آغاز، این سه جریان در مطالبه محدود کردن قدرت مطلقه شاه و قانونمند کردن ساختار حکومت همصدا بودند، اما پس از مرگ مظفرالدین شاه و آغاز فعالیت مجلس، شکافها میان آنان آشکار شد.
دلایل شکست مشروطه؛ فقدان رهبری یکپارچه، افراط گرایی و دخالت خارجی
چه عواملی باعث انحراف این نهضت و عدم تحقق اهدافش شد؟
نبود رهبری یکپارچه، تندرویها و افراط گرایی درون گروهی و همچنین دخالت قدرتهای خارجی در حمایت از برخی جریانها، موجب انحراف مسیر نهضت و بروز خشونت و گسست در میان مشروطهخواهان شد. در نتیجه، بسیاری از اهداف اولین این جنبش تحقق نیافت و مشروطه به مسیری ناتمام کشیده شد و بسیاری آن را «پروژهای ناتمام» میخوانند.
بیشتر بخوانید:عکس/ نقشه امپراطوری هخامنشیان ایران از شرق تا غرب جهان ۳۰۰۰ سال پیش
از عوامل خارجی آن، دخالت قدرتهای استعماری انگلیس و روسیه برجسته بود که با حمایت ابزاری از جریانهای سیاسی متفاوت، نهضت را به بازیچه نفوذ خود بدل کردند. این مداخلات باعث افزایش اختلافات میان رهبران مشروطه و ایجاد شکاف عمیق در صفوف آن شد. همچنین جنگ جهانی اول موجب قحطی، ناامنی و بحرانهای اجتماعی شد که مردم را از مسیر مشروطه دور کرد و بدبینی نسبت به آن را افزایش داد.
در بُعد داخلی، فقدان رهبری واحد و انسجام در میان رهبران مشروطه، باعث گوناگونی گفتمانی و در نتیجه منازعات تندروانه شد. خشونتها و ترورها، هم در مقابل شاه و درباریان و هم در درون گروههای مختلف، فضای سیاسی را ملتهب و پیچیده کرد. این وضعیت، مردم را سردرگم و ناامید کرد و به تدریج باعث کنارهگیری آنان از نهضت شد. حتی بسیاری از روحانیونی که در آغاز، از مشروطه حمایت کرده بودند، به تدریج از صحنه کنار رفتند و مشروطه به دست کسانی افتاد که روح اولیه نهضت را تحریف کردند.
بازتولید نهضت مشروطه در انقلاب ۱۳۵۷
آیا میتوان گفت آرمانهای این پروژه ناتمام، در انقلاب ۱۳۵۷ بازتولید شد؟
بله، نهضت مشروطه میتواند به عنوان پروژهای ناتمام تلقی شود که آرمانهایش در انقلاب ۱۳۵۷ مجدداً احیا شد؛ آرمانهایی همچون عدالت، قانونگرایی و مشارکت مردمی که در مشروطه مطرح شد، در انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ دوباره بازتولید شدند، اما در بستری دینی و بومیشده. این امر نشاندهنده تداوم مفهومی این آرمانها و در عین حال گسست تاریخی در بسترهای اجتماعی و سیاسی میان دو رویداد است.
تداوم بسیاری از نهادها و اصول مشروطه در ساختار سیاسی ایران
کدام عناصر «فکری» یا «نهادی» نهضت مشروطه تا امروز باقی ماندهاند؟
بسیاری از نهادها و اصول مشروطه در ساختار سیاسی ایران امروز تداوم یافتهاند. مجلس شورای ملی که در مشروطه شکل گرفت، امروز به مجلس شورای اسلامی تبدیل شده و نهاد اصلی قانونگذاری کشور است. نقش مجتهدین در نظارت بر قوانین نیز از مشروطه آغاز شد و پس از انقلاب اسلامی با تأسیس شورای نگهبان ادامه یافت؛ این شورا قوانین مصوب مجلس را از نظر شرع و قانون اساسی بررسی میکند.
اصل تفکیک قوا نیز از مشروطه باقی مانده، هرچند در جمهوری اسلامی با توجه به اصل ولایت فقیه، تمامی قوای کشور تحت هماهنگی ولیفقیه قرار دارند. مشارکت عمومی که در مشروطه شکل گرفت، در انقلاب اسلامی گستردهتر و فراگیرتر شد و به تأسیس نظام جمهوری اسلامی با تأکید بر «جمهوریت» انجامید. همچنین حمایت از احزاب، گروههای سیاسی و انجمنها که در مشروطه آغاز شد، در انقلاب اسلامی تقویت شده است. از نظر فکری، انقلاب اسلامی بسیاری از آرمانهای مشروطه را در قالبی نوین و بومیشده بازتولید کرد؛ مفاهیمی مانند آزادی، عدالت، برابری و قانونگرایی با رویکردهای جدید دینی و فرهنگی تلفیق شدند. این تلفیق، پایههای یک الگوی توسعه بومی و هویتی ایرانی را شکل داده که وجه تمایز انقلاب اسلامی است. استمرار و ماندگاری این الگو مستلزم رفع چالشهای نظری و عملی و تئوریزهسازی دقیقتر آن است تا بتواند ایران را به الگویی قدرتمند و بومی توسعهیافته تبدیل کند.
سیدجمال الدین اسدآبادی مترقیترین گرایش مشروطه تحت عنوان نوگرایان دینی
با توجه به تجربه تاریخی مشروطه، چگونه میتوان بر دوگانه «سنتگرایی- تجدد» در توسعه سیاسی فائق آمد و به یک الگوی بومی از توسعه دست یافت؟
در انقلاب مشروطه، تقابل میان «سنتگرایی» و «تجدد» یکی از مسائل کلیدی بود. سنتگرایان مدرنیته را با بنیادهای دینی ناسازگار میدانستند و بر عبودیت و جهانبینی خدامحور تأکید داشتند، در حالی که تجددگرایان با تکیه بر اومانیسم و سکولاریسم، پیروی کامل از مدلهای غربی را راه پیشرفت تلقی میکردند. در این میان، جریان سومی که با تلاشهایی همچون سید جمالالدین اسدآبادی و در پی بیداری اسلامی شکل گرفت، کوشید میان این دو رویکرد پیوندی برقرار کند. این جریان با تأکید بر نسبت عقل و دین، علم و دین، دنیا و آخرت و سیاست و دین، نگاهی نو به مدرنیته ارائه داد.
بیشتر بخوانید:خشایارشا هخامنشی کیست و آیا پادشاه خونریزی بود؟
نوگرایان دینی با دفاع از برخی مؤلفههای مثبت مدرنیته همچون جمهوریت و دموکراسی، دین را به حاشیه نمیراندند، بلکه ظرفیتهای دینی را مکملی برای تجدد میدانستند. آنان معتقد بودند اجتهادی عقلانی و پویا میتواند مدرنیتهای بومی و سازگار با جامعه اسلامی ایران پدید آورد. این رویکرد در آثار آیتالله نائینی نیز بهروشنی دیده میشود، آنجا که مشروطه دینی را راهی برای رفع ظلم معرفی میکند. انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ بلوغ همین اندیشه بود؛ نقطهای که سه لایه هویتی ایرانی، اسلامی و مدرن در الگویی بومی برای توسعه به هم پیوند خورد. موفقیت این الگو منوط به هماهنگی میان هویت ملی، باورهای دینی و بهرهگیری عقلانی از مدرنیته در مسیر قانونگذاری و توسعه سیاسی است.
تخریب مشروطه با ایجاد تندروی و افزایش خشونت به جای گفتوگو
ناکامی نهضت مشروطه چقدر ریشه در گسست میان روشنفکران و جامعه داشت و چگونه میتوان از تجربه تاریخی آن برای ترمیم رابطه «نخبگان- مردم» استفاده کرد؟
یکی از دلایل اصلی ناکامی نهضت مشروطه، گسست و فاصله فزاینده میان نخبگان و بدنه اجتماعی بود که از ابتدا تا پایان انقلاب دیده میشد. این شکاف نه تنها میان نخبگان و مردم، بلکه در درون خود نخبگان نیز وجود داشت؛ از جمله میان روشنفکران سکولار و نخبگان دینی و همچنین میان فقهای مشروطهخواه و مشروعهخواه. این اختلافات شدید و شکلگیری جریانات تندرو باعث تخریب فضای گفتوگو، افزایش خشونت و ترور شد و در نهایت فضای سیاسی را مبهم و غبارآلود کرد، بهگونهای که مردم قادر به تشخیص درست و نادرست نبودند و به تدریج از نهضت دور شدند.
از سوی دیگر، بحرانهای متعدد اجتماعی، اقتصادی و امنیتی مانند حضور بیگانگان، قحطی، بیماری و ناامنی نیز مردم را بیشتر به دغدغههای معیشتی خود مشغول کرد و باعث کاهش مشارکت آنان در فعالیتهای سیاسی شد. هرچند طبقات مختلفی شامل روحانیون، روشنفکران، بازاریان، زنان، اقوام و اقلیتها در نهضت حضور داشتند، اما عدم انسجام و سردرگمی میان رهبران و نخبگان، موجب کاهش اعتماد مردم و جدایی آنان از انقلاب مشروطه شد. تجربه مشروطه نشان میدهد که جنبشها بدون حمایت و همراهی واقعی مردم به سرعت به شکست میانجامند. بنابراین، برای ترمیم رابطه نخبگان و مردم باید اعتمادسازی، احترام متقابل، پرهیز از تفرقه و خشونت و شفافسازی اهداف، به طور جدی دنبال شود.
منبع: خبر آنلاین