موضوع خلع سلاح حزب الله پروژه صهیونی است

1 hour ago 1

باشگاه خبرنگاران جوان - حسین آجرلو کارشناس مسائل سیاست خارجی در گفت و گوی مشروح با باشگاه خبرنگاران جوان با اشاره به وضعیت لبنان بیان کرد: همان‌طور که می‌دانید، یکی از مباحثی که تقریباً پس از جنگ داخلی و به دنبال قرارداد طائف مطرح بوده و همواره در لبنان مورد مناقشه قرار داشته، بحث سلاح مقاومت بوده است. ما شاهد بودیم که بر طبق توافق‌نامه طائف، قرار بر این بود که تمام گروه‌ها خلع سلاح شوند و جنگ داخلی پایان یابد. تنها سلاحی که به نوعی با حمایت مردمی باقی ماند، سلاح مقاومت بود که دلیل آن، اشغال‌گری جنوب لبنان عنوان می‌شد. این وضعیت تا زمان تحولات پس از ترور رفیق حریری ادامه یافت و در آن مقطع، مجدداً به یک موضوع جدی بدل شد؛ موضوعی که در سال ۲۰۰۵ به طور جدی مطرح گردید و به طبع آن، فشارهایی برای خلع سلاح اعمال شد. مجدداً در همان مقطع زمانی نیز به دلیل حضور سوریه، بحث سوریه و مباحث مختلف دیگر و همچنین تداوم اشغال‌گری و دستاوردهایی که مقاومت در آن زمان داشت، به‌خصوص آزادسازی جنوب لبنان، این موضوع به نوعی به تعویق افتاد. اما با جنگ ۲۰۰۶، مجدداً با فشار اسرائیل، آمریکا و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، مشاهده کردیم که این موضوع بار دیگر مطرح شد و در دو قطعنامه ۱۵۵۹ و ۱۶۸۰ بازتاب یافت. در نهایت، در بند ۸ قطعنامه ۱۷۰۱ ما شاهد این بودیم که سلاح حزب‌الله باید تحویل داده می‌شد. حتی در خود کابینه لبنان نیز، در کابینه  در ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۶، ما شاهد بودیم که بحث ترور و خلع سلاح حزب‌الله مطرح شد.

شیخ نعیم قاسم مساله خلع سلاح را رسما یک برگه صهیونی دانست 

وی ادامه داد: اما مسئله‌ای که پیش آمد این بود که این موضوع همواره مورد مناقشه بود تا جنگ اخیر، یعنی جنگ سوم لبنان و تحولات پس از آن، و بحث آتش‌بس و روی کار آمدن دولتی که تقریباً پس از مدت‌ها شکل گرفت. زیرا در تمام دولت‌های پیشین، به نوعی حزب‌الله، شیعیان و گروه‌های طرفدار مقاومت می‌توانستند با قدرتی که به «ثلث معطل» معروف است، جلوی مصوباتی که یا در قالب بیانیه وزارتی نخست‌وزیر صادر می‌شد و یا در کابینه مطرح می‌گردید را بگیرند. اما با به قدرت رسیدن نواف سلام و تیم جدید، عملاً ما شاهد بودیم که دیگر آن ثلث معطل از بین رفت. حتی در همین مصوبه اخیری که کابینه برای بحث تداوم خلع سلاح، شروط آمریکا و برگه تامبراک داشت، ما شاهد بودیم که حتی با خروج وزرای شیعه نیز این مسئله متوقف نشد و عملاً مصوبه به اجرا درآمد.خب، ما می‌بینیم که فضای لبنان وارد یک فضای جدی برای بحث خلع سلاح شده است. از یک سو، فشار رژیم صهیونیستی وجود دارد که برخلاف دوره‌های قبل، اکنون به یک بازیگر فعال تبدیل شده است. به عنوان مثال، در سال ۲۰۰۶ رژیم صهیونیستی اگرچه عملیاتی انجام می‌داد، اما به عنوان بازیگری که حضور نظامی مستقیم در تحولات لبنان داشته باشد و ترورهای هدفمند برای تحت فشار قرار دادن حزب‌الله انجام دهد، ایفای نقش نمی‌کرد.

آجرلو افزود: دوم آنکه، یک اجماع نیز بین بازیگران شکل گرفته است؛ به‌خصوص که سوریه هم دیگر از محور مقاومت خارج شده و به برگه‌ای در جبهه مقابل تبدیل شده است. عملاً حزب‌الله در این عرصه تنها شده و تنها حامی آن جمهوری اسلامی ایران است. از سوی دیگر، در جناح مقابل نیز یک اجماع عربی-آمریکایی برای بحث خلع سلاح شکل گرفته است. وقتی این موارد را در کنار هم قرار می‌دهیم، می‌بینیم که شرایط بسیار بغرنج شده است. تا جایی که آقای شیخ نعیم قاسم پس از سفر آقای لاریجانی اعلام کرد که: «ما این سلاح را به هیچ وجه واگذار نمی‌کنیم و حتی عاشورایی خواهیم جنگید.» ایشان بحث جنگیدن به شیوه کربلایی و اینکه تقابل خواهند کرد را مطرح نمودند. به نوعی بحث جنگ داخلی را مطرح کرد که اگر این مسئله منجر به خلع سلاح شود، آن را یک برگه اسرائیلی تلقی کرده و در صورت اجرای آن، عملاً موجودیت شیعیان در جنوب لبنان به خطر می‌افتد و این اقدام را انجام خواهند داد.

حزب‌الله به این راحتی خلع سلاح را نمیپذیرد

ما با واکنش نخست‌وزیر، آقای نواف سلام، نیز روبرو بودیم که این‌ها نشان می‌دهد وضعیت در بحث خلع سلاح بسیار بغرنج است. در اینجا چند سناریو می‌توان مطرح کرد:یک، سناریویی است که احتمال جنگ میان رژیم صهیونیستی و حزب‌الله وجود دارد. زیرا حزب‌الله به جای آنکه در داخل بجنگد، ممکن است مجدداً با اقداماتی که رژیم صهیونیستی در حال انجام آن است، وارد جنگ شود. این یک سناریو است.سناریوی دیگر، بحث تقابل و جنگ داخلی است؛ به این صورت که ارتش و دولت فشار بیاورند و با حزب‌الله مواجهه کنند.سناریوی دیگری که وجود دارد این است که این برگه در چالش‌های سیاسی طرفین در داخل لبنان باقی بماند؛ مانند بسیاری از برگه‌ها و مصوبات دیگر که به دلیل حمایت یک طائفه مهم مانند شیعه و پشتوانه مردمی حزب‌الله لبنان، به عنوان یک برگه سیاسی باقی می‌ماند.و سناریوی چهارم که وجود دارد، بحث این است که حزب‌الله لبنان بالاخره مجبور به پذیرش این خلع سلاح شود. این چهار سناریو وجود دارد. درباره محتمل بودن آن‌ها، به نظر می‌رسد تمام این‌ها می‌توانند بخشی از احتمالات باشند، اما در مورد بحث خلع سلاح حزب‌الله، به نظر می‌رسد حزب‌الله به این راحتی خلع سلاح را نمیپذیرد و این امر، سناریوهای دیگر را تقویت می‌کند. ولی به نظر می‌رسد با وجود کش‌وقوس‌ها، همان سناریویی محتمل‌تر است که این موضوع به عنوان یک چالش سیاسی باقی بماند. زیرا همان‌طور که گفتم، در لبنان طرح‌های مصوب به دلیل لزوم توافق طوائف، معطل می‌مانند. لبنان یک ساختار سیاسی خاص دارد و تا زمانی که تمام طوائف بر سر یک مسئله به توافق نرسند، این مسائل به عنوان یک برگه برای رقابت‌های سیاسی باقی خواهد ماند. اما اینکه پیشبرد آن چه زمانی اتفاق بیفتد، باید منتظر ماند و دید شرایط چگونه پیش می‌رود.

جایگاه ایران همواره در لبنان جایگاه ویژه‌ای بوده و هست

این کارشناس مسائل سیاست خارجی درباره ایران نیز گفت: جایگاه ایران همواره در لبنان جایگاه ویژه‌ای بوده و هست. همین که اساساً اکنون ایران به نوعی متحد حزب‌الله لبنان به عنوان یکی از بازیگران اصلی است، جایگاه ویژه خود را حفظ کرده است. اما اینکه ایران چه نقشی باید ایفا کند، تا به امروز ایران نشان داده است که در مسائل داخلی، رویکرد متفاوتی دارد. در بحث مقاومت ضد اسرائیلی، جمهوری اسلامی کاملاً حامی حزب‌الله و گروه‌های مقاومت است. اما در بحث داخلی لبنان، ایران همواره اعلام کرده و واقعاً نیز این سیاست را اجرا کرده است - یعنی این صرفاً یک موضع اعلامی نیست. ایران به این درک رسیده است که متحدینش در لبنان، از جمله حزب‌الله، حرکت امل و دیگران، دارای بلوغ سیاسی لازم هستند که بتوانند منافع خود را در چارچوب قواعد داخلی لبنان حفظ کنند. به همین دلیل، عموماً مسائل داخلی را به خود حزب‌الله واگذار می‌کند. به عبارت دیگر، تصمیم‌گیری را به حزب‌الله می‌سپارد و اگر حزب‌الله به هر نتیجه‌ای برسد، ایران از آن حمایت می‌کند. در این زمینه، مسئله‌ای که وجود دارد این است که حتی در سفر اخیر آقای لاریجانی، یکی از اهداف این بود که باب گفتگوها باز شود و برای خروج از بن‌بست‌های سیاسی کمک شود. و به نوعی ایران می‌تواند به عنوان یک بازیگر توازن‌بخش در مقابل دیگر بازیگران خارجی که در لبنان دخالت می‌کنند، اقدام کند. اما اینکه جمهوری اسلامی مستقیماً دخالت کند، نه در گذشته این کار را کرده و نه در حال حاضر این کار را خواهد کرد. به نظر می‌رسد این فضا، فضایی نیست که جمهوری اسلامی ایران بخواهد به طور مستقیم وارد آن شود.

Read Entire Article