کد خبر: ۳۱۴۲۹۸
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۱ - ۲۶ تير ۱۴۰۴
در گفتوگوی اقتصاد ۲۴ با یک کارشناس مسائل بینالملل مطرح شد؛
یک تحلیلگر مسائل بینالملل میگوید: تحریم برای کسانی کاغذپاره است که نان افراطیگری و شعارهای تند را میخورند. آنها سالهاست شعارهای تند میدهند، ادعای بستن تنگه هرمز و ترور دیگران را دارند ولی با همین ادعاها روز به روز مناصب بیشتری میگیرند. توصیهام به آنها این است که سری به سفره مردم بزنند. همانطور که تحریمها را کاغذپاره میدانند سفره مردم را هم کاغذپاره میدانند و برایشان مهم نیست این افراطیگریها چه بلایی بر سر سفره مردم میآورد.
اقتصاد۲۴- در شرایطی که تنشهای مربوط به برنامه هستهای ایران بار دیگر به صدر اخبار بینالمللی بازگشته، در جدیدترین تحول، سه کشور اروپایی ضربالاجلی برای تا پایان ماه اوت (۹ شهریور) ۲۰۲۵ به منظور رسیدن به توافق هستهای با ایران تعیین کردهاند. این کشورها هشدار دادهاند که در غیر اینصورت روند فعالسازی مکانیسم ماشه را آغاز خواهند کرد؛ روندی که میتواند در نهایت به بازگشت تحریمهای سازمان ملل متحد علیه ایران منجر شود.
مکانیسم ماشه، اصطلاحی است که از دل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل و توافق برجام بیرون آمده و به اعضای این توافق اجازه میدهد که در صورت نقض تعهدات از سوی ایران، طی یک فرآیند مشخص، تحریمهای بینالمللی را بدون نیاز به رأیگیری مجدد در شورای امنیت، بازگردانند. نکته مهم اینجاست که این سازوکار، برخلاف سایر تصمیمات شورای امنیت، نیاز به اجماع ندارد و حتی روسیه و چین نیز قادر به وتوی آن نخواهند بود؛ بنابراین با فعال شدن این مکانیسم ایران تحت اعمال شدیدترین تحریمها از سوی تمام کشورهای دنیا قرار میگیرد.
از سوی دیگر، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران ضمن رد مشروعیت چنین اقدامی، هشدار داده است که اگر اروپا به سمت فعالسازی مکانیسم ماشه حرکت کند، تهران پاسخ «متناسب، قاطع و محکم» خواهد داد. ایران همچنین هشدار داده که چنین اقدامی به منزله پایان نقشآفرینی اروپا در مذاکرات دیپلماتیک آینده خواهد بود.
به منظور بررسی ابعاد حقوقی، سیاسی و دیپلماتیک این ضربالاجل و تأثیرات بالقوه آن بر اقتصاد ایران و سرنوشت توافق هستهای، اقتصاد ۲۴ با حشمتالله فلاحت پیشه، تحلیلگر مسائل بینالملل و رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم به گفتوگو نشستهاست. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
* در شرایطی که اتحادیه اروپا برای دستیابی به توافق هستهای به ایران ضربالاجل داده و از سوی دیگر تهران هم با وجود تجربه جنگ ۱۲ روزه همچنان بر حق غنیسازی تاکید میکند، چه راهی پیش روی ایران قرار دارد؟
- من فکر میکنم کشورهای اروپایی در حالی این ضربالاجل را در آخرین روزهای غروب برخی از بندهای برجام دادند که امیدوارند یک مذاکره چندجانبه با ایران را شکل دهند. به طور مشخص دغدغه آنها اوکراین است و ایران را به عنوان تلهای از تبعات بحران اوکراین میبینند؛ لذا عملا موضوع هستهای ایران برای هیچکدام از طرفهای دیگر برجام موضوع اصلی نیست. موضوع اصلی چین، تایوان است، موضوع اصلی روسیه و کشورهای اروپایی، جنگ اوکراین است. ترامپ هم سعی میکند ایران را با موضوع اوکراین جایگزین کند؛ لذا میبینیم که مواضع آمریکا و اروپا در جنگ اوکراین بهم نزدیک میشود.
به باور من از زمانی که ترامپ اوکراین را در اولویت خود قرار داد و دستور ارسال تسلیحات به اوکراین را داده، کشورهای غربی روی اختلافات با روسیه تمرکز کردند و سعی میکنند روسیه را به عنوان یک کشور جدا از کشورهایی مانند ایران تحت فشار قرار دهند؛ وگرنه تا جایی که به موضوع هستهای ربط دارد، اگر ادعای ترامپ را بپذیریم که آسیب جدی به تاسیسات هستهای ایران زده و برنامه آن را عقب انداخته، معنایش این است که بحث درباره برجام، برنامه هستهای و مکانیسم ماشه بیمعناست؛ بنابراین اروپاییها میخواهند سر چه چیزی مذاکره کنند؟ اگر فقط بحث هستهای است که اروپاییها باید براساس قوانین بینالمللی رفتار کنند. بدین معنا که بر اساس NPT ایران از حق غنیسازی برخوردار است و کسی نمیتواند آن را از این حق محروم کند. به ویژه آنکه در طول ۲۰ سال اخیر بیش از یک پنجم ماموریتهای بازرسی و نظارت آژانس در دنیا فقط مربوط به ایران بوده است. ولی میبینیم به رغم اینکه ایران بازرسیهای آژانس را پذیرفته است، آژانس و کشورهای غربی مرتبط با آن حاضر نیستند حداقل حقوق اولیه ایران در NPT را به رسمیت بشناسند.
اصولا در عرصه بینالملل وقتی هیچ مبنای حقوقی وجود نداشته باشد عملا مذاکره بیفایده است. من فکر میکنم ایران باید به کشورهای اروپایی اعلام کند که اگر یک بنیان مذاکراتی براساس NPT را شکل دهند، حاضر به مذاکره است. اما نمیتوان بنیان مذاکراتی را براساس دیدگاههای هستهای طرفهایی شکل دهد که در حال جنگ و چالش با ایران هستند.
مکانیسم ماشه اگر فعال شود، دیگر حق وتوی چین و روسیه کارایی ندارد
*بنابراین از نظر شما توپ در زمین طرفهای مقابل است؟
- من فکر میکنم دیگر چیزی نمانده که ایران را از آن بترسانند. برخی اعلام میکنند که ایران ممکن است از ذیل ماده ۴۱ به ذیل ماده ۴۲ قطعنامه برود که جنگ است ولی مشاهده کردیم که آمریکا و اسرائیل کل قطعنامههای آژانس را دور زدند و در میانه مذاکره به ایران حمله کردند! طبیعتا از زمانی که جنگ صورت گرفت مذاکره در ایران یک موضوع حاشیهای شد و تمام تلاششان را برای تقویت توان ضربه متقابل نظامی در پیش گرفتند.
بیشتر بخوانید: فیلم/ اولین واکنش ایران به احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه
من اتفاقا روی سخنم با کشورهای چین و روسیه هم است. کشورهای چین و روسیه که در زمان جنگ هیچ کمکی به ایران نکردند، اما الان میبینیم که روسوفیلها و چینوفیلها در ایران یک دکان و ویترینی باز کردهاند تحت این عنوان که ایران به حق وتوی چین و روسیه نیاز دارد. در حالی که اگر مکانیسم ماشه اجرا شود، حق وتوی چین و روسیه به هیچ وجه عمل نخواهد کرد. حتی اگر از مسیر دیگری قطعنامهای شکل بگیرد معمولا حق وتو با هدف پیشگری از جنگ است؛ لذا باورم بر این است که چین و روسیه، به ویژه روسها، بیشتر از اینکه برای ایران فایده داشته باشند، هزینه داشتهاند.
اگر قرار بر انتخاب میانجی باشد، قطر و عمان نشان دادهاند به دنبال رفع بحران هستند تا منفعت
* اکنون که نام چین به عنوان کشور میانجی مطرح شده است، آیا به این دلیل بوده که منفعتش درصورت فعال شدن مکانیسم ماشه به خطر میافتد؟
- من همیشه معتقدم اگر قرار بر میانجی است کشورهایی که ایران را به عنوان کارت دوم بازی میکنند، واسطههای خوبی برای ایران نیستند. چین دو کارت اصلی دارد؛ یکی چالشهای تجاری و دیگری موضوع تایوان است که در سال ۲۰۲۷ تبدیل به یکی از چالشیترین مسائل دنیا خواهد شد؛ بنابراین حتی اگر چین واسطه باشد، ایران برایشان کارت سوم است. روسها هم که در گذشته احیای برجام را فدای اوکراین کردند و سه کشور اروپایی هم به شدت درگیر موضوع اوکراین هستند. حتی علت عصبانیت اغراق آمیز اروپاییها از ایران، ادعای همراهی با روسیه در حمله به اوکراین است. درمورد آمریکا هم معتقدم ترامپ سعی میکند قبل از اینکه موضوع روسیه هزینههای زیادی را تحمیل کند و آمریکا مجبور باشد در شرایط بدتری ورود کند، یک ضربالاجلی داده که همزمان با ضربالاجل اروپا به ایران است و از پوتین خواسته به مذاکره بازگردد؛ لذا میبینیم برای هیچکدام از آنها ایران مسئله اصلی نیست.
معتقدم اگر قرار به قرار گرفتن میانجی است، قطر و عمان نشان دادهاند که دو بازیگری هستند که در میانجگری دنبال سود خودشان نیستند و اولویت برایشان رفع بحران است. مسئلهای که وجود دارد این است که ما در شرایط بحرانی به سر میبریم. تا زمانی که یک بنیاد حقوقی بر اساس NPT برای مذاکره شکل نگیرد، عملا مذاکرهای به وجود نمیآید و به نتیجه نخواهد رسید.
تحریمها و مکانیسم ماشه برای آنهایی کاغذپاره است که سفره مردم را هم کاغذپاره میدانند
* فارغ از تندروهای داخلی که مکانیسم ماشه را کاغذ پاره میخوانند، برخی تحلیلها هم مبنی براین است که همین الان هم ایران تحت فشار شدیدترین تحریمها از سوی آمریکا قرار دارد؛ بنابراین فعال شدن مکانیسم ماشه چندان اثر ملموسی بر اقتصاد کشور و معیشت مردم نخواهد گذاشت. چه قدر این تحلیل درست است؟
- من معتقدم ایرانیها تجربه خوبی از کاغذپاره خواندن ساز و کارهای تحریمی ندارند. همان ۶ قطعنامهای که تحت عنوان کاغذپاره از آن یاد شد، مشکلات اقتصادی شدیدی را به یک نسل از ایرانیان وارد کرده است. الان هم باورم بر این است که مکانیسم ماشه کاغذ پاره نیست. به هر حال این مکانیسم تحریمها را جهانی میکند و ۶ قطعنامه را برمیگردانند. هرچند ایرانیان خودشان را برای شرایط تحریم هم آماده کردهاند ولی بازگشت تحریمها برای کشور بیزیان نخواهد بود؛ لذا معتقدم کارشناسان و دیپلماتها میتوانند یک بنیان حقوقی را شکل دهند و براساس آن رفع اختلاف شکل گیرد.
به نظر من ایران به کارشناسانی که در رسانه ملی کشورهای اروپایی را تهدید میکنند و روز به روز دامنه دشمنهای ایران را افزایش میدهند، نیاز ندارد بلکه به کارشناسانی نیاز دارد که در فضای حقوقی، کشور را از این فتنه خارج کنند. دلیل اصلی این است که من کل این تحولات را یک فتنه میدانم. کشورها سعی میکنند از این فتنه دور باشند. هشداری که من از چند سال گذشته بارها در رسانهها به مسئولان دادهام مبنی براین است که فتنههای بزرگی در راه است و ایران باید خود را از آن دور کند. به ویژه بعد از ۷ اکتبر فتنهای شکل گرفت که من بارها هشدار دادم که اگر موضوع را به عنوان فتنه در نظر بگیریم، میتوانیم راحتتر از این وضعیت خارج شویم ولی متاسفانه برخی از افراطیگریها بیشتر از آنکه به سود منافع ملی کشور باشد به ضرر مردم تمام میشود.
تحریم برای کسانی کاغذپاره است که نان افراطیگری و شعارهای تند را میخورند. آنها سالهاست شعارهای تند میدهند، ادعای بستن تنگه هرمز و ترور دیگران را دارند ولی با همین ادعاها روز به روز مناصب بیشتری میگیرند. توصیهام به آنها این است که سری به سفره مردم بزنند. همانطور که تحریمها را کاغذپاره میدانند سفره مردم را هم کاغذپاره میدانند و برایشان مهم نیست این افراطیگریها چه بلایی بر سر سفره مردم میآورد.