اقتصاد۲۴- جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، با وجود آسیبهای جبرانناپذیری که به کشور تحمیل کرد، میتواند نقطه آغازی برای جلوگیری از خسارتهای احتمالی در آینده نیز باشد. نگاهی به هفتههایی که گذشت نشان میدهد که سکوهای پیامرسان داخلی، یکی از کلاههای گشادی بود که همزمان روی سر نظام حکمرانی فضای مجازی و کاربران ایرانی گذاشته شد.
پلتفرمهای داخلی
چند روز پس از آغاز جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، دسترسی به اینترنت بینالمللی در کشور به کلی مسدود شد؛ تا جایی که ۳ روز پس از ملی شدن اینترنت، تنها ۳ درصد از مردم ایران به اینترنت بینالملل دسترسی داشتند. در نگاه اول چنین به نظر میرسد که این موقعیت، آن هم درست در بحبوحه جنگ و عطش کاربران به دنبال کردن خبرهای لحظهای، فرصتی مناسب و حتی سکوی پرتابی برای پلتفرمهای بومی کشور باشد. با این حال، اما گستردهترین و شدیدترین مورد قطعی اینترنت بعد از آبانماه ۹۸ به آیینهی بازتاب ورشکستگی این پلتفرمها تبدیل شد.
بزرگنمایی آماری و چشمپوشی از نقاط ضعف
بیستم تیرماه ۱۴۰۳، «عیسی زارعپور» وزیر ارتباطات دولت سیزدهم ادعا کرد که شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای داخلی، ماهانه «بیش از ۴۰ میلیون کاربر فعال» دارند. یک ماه پیش از آن، «حامد منکرسی»، معاون پیشین سیاستگذاری و اعتباربخشی سازمان فناوری اطلاعات رکورد آمارسازی وزیر وقت ارتباطات را جابهجا کرده بود و از ۱۰۱ میلیون و ۶۰۰ هزار کاربر فعال در پیامرسانها بومی سخن گفت. امروز، با گذشت تقریبا دو سال از آن روزها، محدودیت شدید در دسترسی به اینترنت بینالملل نیز نتوانست اعتماد عمومی به این پلتفرمها را احیا کرده و تا حدودی منجر به جذب کاربران شود.
بودجه نجومی، خروجی صفر!
بحث مهاجرت کاربران ایرانی به پلتفرمهای بومی یک بار پس از فیلترینگ تلگرام در سال ۹۶ و بار دیگر با فیلترینگ گسترده در تابستان و پاییز ۱۴۰۱ مطرح شد. در فاز نخست، «توسعه سکوهای ایرانی» به عنوان راهحلی برای بلاموضوع شدن استفاده از نمونهی روسی مطرح شد و حامیان این ایده باور داشتند که تحقق این امر، نیازمند بودجه ۳۰۰ میلیارد تومانی (معادل ۸۵ میلیون دلار در سال ۹۶) است.
بیشتر بخوانید:عکس/ ادعای جنجالی عبدالرضا داوری درباره ترور دانشمندان هستهای
به این ترتیب، به اذعان منابع رسمی، حمایت مالی از سکوهای بومی تا مهرماه ۱۴۰۱ در قالب ۴ پروژه با عناوین «فاز اول حمایت از پیامرسانهای داخلی»، «فاز دوم حمایت از پیامرسانهای داخلی»، «توسعه روبیکا» و «حمایت از موتورهای جستوجوی بومی» بیش از ۳ هزار میلیارد تومان آب خورده است. با این حال و با توجه به مشاهدات روزهای اخیر میتوان گفت که این پیامرسانها نه تنها در جذب کاربرانی از طیفهای مختلف با شکست مواجه شدهاند، بلکه نگرش سانسورگرایانه و سختگیریهای غیرمنطقی در انتشار و توزیع محتوا نیز آنها را به قلمروهای انحصاری طیفی خاص با گرایشهای افراطی تبدیل کرده است.
کسی به سوراخهای امنیتی دقت نمیکند...
گذشته از اینها، در روزهای اخیر تعدادی از کاربران موسوم به «ارزشی» در شبکههای اجتماعی، پیامرسانهای «واتساپ» و «تلگرام» را منشاء اصلی درز اطلاعاتِ شهیدان جنگ اخیر معرفی کردند. در این ادعا نیز چند نکته و پرسش نهفته است. نخست: چرا پیامرسانهای بومی در تمام مدت راهاندازیشان نتوانستهاند به حدی از اقناع عمومی برسند که فرماندهان ارشد نظامی استفاده از نمونههای خارجی را به کلی متوقف کرده و به این سکوهای داخلی کوچ کنند؟ پرسش دوم و مهمتر این است که اگر شخصیتهای نظامی و امنیتی از این پلتفرمها استفاده میکردند، چطور کسی از ضعف لایههای امنیتی آنها حرفی نمیزند؟
جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، با وجود آسیبهای جبرانناپذیری که به کشور تحمیل کرد، میتواند نقطه آغازی برای جلوگیری از خسارتهای احتمالی در آینده نیز باشد. با این حال به نظر میرسد وقت، یک تجدید نظر اساسی در حکمرانی فضای مجازی فرا رسیده است. تجدید نظری که از بودجهخواریها و به ویژه آسیبهای امنیتی احتمالی در آینده جلوگیری کند.
منبع: فرازدیلی