دو روایت متناقض از توافق ایران و آژانس، یک بار دیگر ضرورت شفافیت در عرصه دیپلماسی هستهای را آشکار کرد. در حالیکه گروسی با ادعای بازگشت بازرسیهای گسترده، پیروزی آژانس را القا میکرد، عراقچی بر پایبندی به قانون مجلس تأکید نمود. این تناقضها نشان میدهد تنها راه رفع شبهات و جلوگیری از سوءاستفاده غربیها، انتشار کامل متن توافق است؛ اقدامی که هم اعتماد ملت به کارگزاران نظام را تقویت میکند و هم اعتبار وزارت خارجه را از گزند تردیدها مصون میسازد.
در روزهای گذشته خبر توافق ابتدائی میان جمهوری اسلامی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قاهره، به سرعت در صدر اخبار داخلی و خارجی قرار گرفت. اما نکته عجیب و تأملبرانگیز، دو روایت کاملاً متناقض از این توافق بود؛ یکی روایت رافائل گروسی مدیرکل آژانس که بلافاصله پس از پایان مذاکرات اعلام شد و دیگری روایت سید عباس عراقچی وزیر محترم امور خارجه کشورمان که در مصاحبهای رسمی بیان گردید. همین دوگانگی روایتها، خود به اندازه کافی نشاندهنده اهمیت موضوع و لزوم شفافسازی درباره متن توافق است.
ملت ایران که مالکان حقیقی انقلاب و نظام اسلامی هستند، حق دارند از جزئیات توافقی که مستقیماً با امنیت ملی، منافع راهبردی و آینده کشور گره خورده است، آگاه باشند. این اصل نه تنها به تقویت اعتماد عمومی میانجامد، بلکه روایت داخلی جمهوری اسلامی را در برابر روایتهای تحریفشده و جانبدارانه رسانههای غربی و صهیونیستی، مستحکمتر خواهد کرد.
روایت گروسی؛ پیروزی آژانس یا مصادره به مطلوب؟
به فاصله کوتاهی پس از پایان نشست قاهره، رافائل گروسی مقابل دوربینها ظاهر شد و اعلام کرد: «این توافق شامل بازگشت بازرسی به همه تأسیسات هستهای ایران و گزارشدهی کامل درباره مراکز هدف قرار گرفته و مواد هستهای موجود در آنها خواهد بود.» او تلاش کرد با بهکارگیری واژههایی همچون «بازگشت بازرسیها» و «گزارشدهی کامل»، چنین القا کند که ایران به خواستههای آژانس و البته طرفهای غربی تن داده است.
این روایت، بیشباهت به عملیات روانی رسانههای غربی نیست که همواره در بزنگاههای حساس مذاکرات، تلاش کردهاند ایران را وادار به عقبنشینی نشان دهند. گروسی با اعتمادبهنفس از «بازرسی همهجانبه» سخن گفت؛ تعبیری که بیش از آنکه به واقعیات مذاکرات نزدیک باشد، بیشتر به سناریوی مطلوب واشنگتن و تلآویو شباهت داشت.
روایت عراقچی؛ چارچوب جدید بدون دسترسی تازه
چند ساعت بعد اما، سید عباس عراقچی روایت کاملاً متفاوتی را ارائه کرد. او در موضعی صریح اعلام نمود: «همکاریها دیگر نمیتواند مانند گذشته ادامه یابد و باید چارچوب جدیدی برای آن تعریف شود. هیچ دسترسی تازهای به بازرسان آژانس داده نخواهد شد، مگر در مورد نیروگاه بوشهر که آن هم به دلیل تعویض سوخت و بنا به مصوبه شورای عالی امنیت ملی از قبل برقرار بوده است.»
عراقچی تأکید کرد که «نفس این توافق هیچ دسترسی جدیدی ایجاد نمیکند.» او در گفتوگوی ویژه خبری نیز بار دیگر توضیح داد: «قانون مجلس در این توافق جدید کاملاً رعایت شده است. نگرانیهای امنیتی ایران مورد توجه قرار گرفته و حتی آژانس هم به آن اعتراف کرده است. شکل همکاری جدید مورد پذیرش واقع شده و ما توافق کردیم که از این به بعد چگونه با هم همکاری کنیم.»
به تعبیر وزیر خارجه، هیچ بازرسی فوری و تازهای در دستور کار نیست، هرچند گروسی ممکن است با تعابیر مبهم سخن بگوید و ادعا کند که «بازرسی هست»، اما همانطور که عراقچی یادآور شد، هر نوع همکاری باید از مراحلی عبور کند که در آن همه ملاحظات شورای عالی امنیت ملی و مجلس لحاظ شده است.
دو روایت متناقض؛ دلیل لزوم شفافسازی
دوگانگی آشکار میان روایتهای گروسی و عراقچی، در همان ساعات اولیه، فضای رسانهای و افکار عمومی را دچار ابهام کرد. پرسش اصلی این بود: کدام روایت به متن واقعی توافق نزدیکتر است؟ آیا آژانس آگاهانه در حال مصادره به مطلوب و تحریف حقیقت است یا آنکه بخشهایی از توافق هنوز در داخل کشور شفاف نشده است؟
در چنین شرایطی، بهترین راه برای جلوگیری از هرگونه شبهه، انتشار متن کامل توافق است. تجربههای پیشین، بهویژه در ماجرای برجام، به خوبی نشان داده که هرگونه پنهانکاری یا تعلل در انتشار جزئیات، در نهایت به سود رسانههای غربی تمام میشود. آنها با تکیه بر خبرسازیهای گزینشی و بعضاً جعلی، روایت اول را در اختیار میگیرند و روایت جمهوری اسلامی به حاشیه رانده میشود.
آفت قدیمی: نامحرم دانستن ملت
یکی از آسیبهای جدی در سیاست خارجی طی دهههای اخیر، نگاه «نامحرمانگار» به ملت ایران بوده است. برخی تصمیمگیران، به بهانههای مختلف، متن توافقات و جزئیات مذاکرات را از مردم پنهان کردهاند. توجیه آنها این بوده که «انتشار جزئیات، حساسیت ایجاد میکند و اصل و روند مذاکرات را زیر فشار افکار عمومی قرار میدهد.»
اما این توجیه نه قانعکننده است و نه با تجربههای گذشته همخوانی دارد. برجام نمونه بارز این رویکرد بود. در جریان برجام، متن توافق و ضمائم آن با تأخیر و ناقص در اختیار افکار عمومی قرار گرفت. همین پنهانکاری و روایتهای دروغ برخی از مسببان آن توافق، موجب شد ضربهای بزرگ به روایت ایرانی وارد شود و زمینه برای تحریف گسترده رسانههای غربی فراهم آید.
این مسئله در برجام به حدی بغرنج بود که ظریف به عنوان رئیس تیم مذاکرهکننده تا سالها وجود اسنپ بک در برجام را انکار کرده و از تفاوت واژه لغو و تعلیق و وجود واژه تعلیق که بارحقوقی بسیار زیادی در این توافق داشت طفره میرفت. این تجربه به حدی اعتماد به روایت ایرانی برجام را خدشهدار کرد که برخی از صاحبنظران معتقد به این بودند که تیم مذاکرهکننده ایرانی حتی متن توافق را به شکل درستی مطالعه نیز نکرده و آن را پذیرفته بودند.
روایتسازی غربیها و شکست رسانه داخلی
نکته تأسفبار آن است که جزئیات مذاکرات و توافقات، معمولاً نه توسط مقامات نظام از طریق رسانههای داخلی بلکه توسط رسانههای وابسته به غرب یا فعالین رسانهای و خبرنگاران نزدیک به محافل صهیونیستی افشا میشود. این امر نه تنها اصل محرمانگی را از میان میبرد، بلکه روایت داخلی را بیاعتبار کرده و ابتکار عمل رسانهای را به دست دشمنان میسپارد. در ماههای اخیر بارها شاهد بودهایم که رسانههای غربی، چه در میانه مذاکرات و چه در دوران پس از جنگ ۱۲ روزه، با انتشار گزینشی جزئیات توافقات، پیروزی رسانهای را از آن خود کردهاند. در مقابل، رسانههای داخلی و همچنین مقامات وزارت امور خارجه مجبور شدهاند منفعلانه واکنش نشان دهند و صرفاً تکذیب یا توضیح ارائه کنند. این روند، در صورت ادامه، به تضعیف جایگاه مذاکرهکنندگان داخلی و کاهش اعتماد عمومی میانجامد.
تغییر شرایط جهانی؛ بیاثر شدن توجیه محرمانگی
توجیهی که برخی مقامات برای عدم انتشار توافقات مطرح میکنند، شاید در گذشته تأثیری در روند مذاکرات داشت. اما امروز، در عصر رسانههای لحظهای و فضای مجازی، این توجیه کارایی خود را از دست داده است. طرفهای غربی هیچگاه به اصل محرمانگی پایبند نبودهاند. آنها بلافاصله پس از هر نشست، جزئیات دلخواه خود را منتشر میکنند و از این طریق فضای افکار عمومی را شکل میدهند.
در چنین شرایطی، ادامه پنهانکاری داخلی نه تنها به تقویت مسیر مذاکرات کمک نمیکند، بلکه عملاً مذاکرهکنندگان ایران را در موضع ضعف قرار میدهد. وقتی افکار عمومی روایت طرف مقابل را بشنود و روایت داخلی مبهم یا متأخر باشد، بیاعتمادی نسبت به دستگاه سیاست خارجی افزایش مییابد.
ملت ایران؛ صاحبان اعتماد و پشتوانه نظام
ملت ایران در طول سالهای گذشته نشان دادهاند که اعتمادشان به کارگزاران نظام، از جمله مسئولان حوزه سیاست خارجی همچون وزیر محترم امورخارجه سید عباس عراقچی و دیگر مذاکره کنندگان، به مراتب بیشتر از ادعاها و روایتهای دشمنان قسمخورده این ملت است. مردم میدانند که مذاکرهکنندگان ایرانی نه بر اساس خواست غرب، بلکه در چارچوب منافع ملی و خطوط قرمز نظام عمل میکنند.
همین اعتماد، بزرگترین سرمایهای است که وزارت امور خارجه و تیم مذاکرهکننده در اختیار دارند و حفظ آن نیازمند این است که به هیچ وجه ملت ایران نامحرم دانسته نشده و درباره فعالیتها و توافقات وزارت امور خارجه شفافیت کامل وجود داشته باشد.
از این رو انتظار میرود وزارت امور خارجه با انتشار صریح و کامل متن توافق اخیر، هم شبهات ایجادشده را از میان بردارد و هم مانع خدشه به اعتبار خود شود. بیتردید هرچه این شفافیت به تعویق بیفتد، فضای رسانهای و تبلیغاتی دشمنان گستردهتر خواهد شد و روایت آنها بهعنوان روایت غالب مطرح میشود. این در حالی است که اگر متن توافق توسط خود مسئولان کشور منتشر شود، ابتکار عمل رسانهای در دست ایران باقی خواهد ماند و هیچ محملی برای القای تردید یا بیاعتمادی باقی نمیماند.
انتشار متن توافق اخیر با آژانس، نه تنها هیچ ضربهای به روند مذاکرات وارد نمیکند، بلکه پشتوانه مردمی مذاکرهکنندگان را مستحکمتر میسازد. مردمی که بدانند مسئولان نظام چیزی را از آنها پنهان نمیکنند، با اطمینان بیشتری از مواضع کشور دفاع خواهند کرد.
درسهای برجام؛ روایت اول را از دست ندهید
برجام نشان داد که اگر روایت اول به دست رسانههای غربی بیفتد، جبران آن تقریباً غیرممکن است. سالها پس از امضای برجام، هنوز هم بسیاری در جهان آن را «توافقی برای محدودیتهای ایران» میدانند و کمتر کسی به تعهدات نقضشده غرب توجه دارد. چرا؟ چون روایت اول از همان ابتدا به دست غربیها افتاد و روایت جمهوری اسلامی دیر و پراکنده بیان شد.
اکنون در ماجرای توافق قاهره با آژانس، نباید اجازه داد تاریخ تکرار شود. همان دوگانگی روایت گروسی و عراقچی کافی است تا رسانههای غربی، روایت مطلوب خود را به افکار عمومی جهان القا کنند. تنها راه مقابله، انتشار فوری و کامل متن توافق است.
اعتبار دیپلماسی در گرو شفافیت و عدم پنهانکاری است
امروز بیش از هر زمان دیگری دستگاه سیاست خارجی و سایر نهادهای مسئول باید به اهمیت شفافیت واقف باشند. ملت ایران از وزیر محترم امور خارجه و دیگر افراد و نهادهای دخیل در پرونده هستهای انتظار دارند که متن توافق اخیر با آژانس بیدرنگ منتشر شود. انتشار متن توافق، افزون بر رفع همه شبهات، موجب میشود روایت داخلی بر روایت تحریفشده غربیها غلبه یابد، اعتماد عمومی به دستگاه سیاست خارجی افزایش پیدا کند و پشتوانه مردمی مذاکرهکنندگان در برابر فشارهای خارجی تقویت گردد. این خواسته در حقیقت حداقل حقی است که مردم ایران بهعنوان صاحبان انقلاب و نظام اسلامی دارند. تجربههای گذشته بهروشنی نشان داده است که هرگونه پنهانکاری دیر یا زود به زیان کشور تمام خواهد شد. از همین رو بهترین راه، همان است که بارها تکرار شده و امروز بیش از همیشه ضرورت دارد: برای رفع شبهات، متن توافق با آژانس را منتشر کنید.