اظهارات نتانیاهو درباره الحاق بخشهایی از غزه نشانهای از احتمال تغییر مسیر به سمت تشدید غیرقابل بازگشت تنشها است که پیامدهای عمیقی برای آینده غزه و ثبات منطقه خواهد داشت.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، سایت «نیو عرب» در مقالهای به بررسی جنایات رژیم صهیونیستی در غزه پرداخته که در ادامه آمده است.
جهان شاهد گرسنگی در غزه است، جایی که قحطی هر روز جان فلسطینیها، از جمله کودکان، را در این منطقه ساحلی میگیرد، در حالی که اسرائیل همچنان از گرسنگی به عنوان سلاحی در جنگ ویرانگر خود استفاده میکند.
نزدیک به ۲۲ ماه پس از حمله گروه حماس به جنوب اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، این گروه هنوز ۲۰ اسیر اسرائیلی زنده در اختیار دارد و از تسلیح خودداری میکند.
اگرچه مذاکرات ماه گذشته در دوحه به طور موقت امیدهایی برای آتشبس ایجاد کرد، اما این خوشبینی از آن زمان از بین رفته است.
آنچه باقی مانده، قلمروی فلسطینی است که ویران شده، جایی که دیپلماسی شکست خورده، نسلکشی ادامه دارد و رنج غزه به یک محکومیت برجسته از دوران ما تبدیل شده است
آنچه باقی مانده، قلمروی فلسطینی است که ویران شده، جایی که دیپلماسی شکست خورده، نسلکشی ادامه دارد و رنج غزه به یک محکومیت برجسته از دوران ما تبدیل شده است.
نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، که از ناتوانی در رسیدن به اهداف جنگی در غزه ناامید شده، اخیراً پیشنهاد الحاق بخشهایی از این منطقه محاصره شده را داده، مگر اینکه حماس تسلیم شود.
در ۲۹ ژوئیه، بزاِلِل اسموتریچ، وزیر دارایی جناح راست افراطی اسرائیل، غزه را «جزئی جداییناپذیر از سرزمین اسرائیل» اعلام کرد. پنج روز بعد، ایتامار بنگوییر، وزیر امنیت ملی، خواست تا این منطقه را «فتح» کند.
دیگر اعضای کابینه اسرائیل، مانند زیو الکین، نیز اخیراً خواستار الحاق غزه شدهاند.
در همین حال، روز سهشنبه، نتانیاهو به سربازان تازهنفس در یک پایگاه نظامی گفت که «هنوز باید شکست دشمن در غزه کامل شود، گروگانهای (اسرا) ما آزاد شوند و اطمینان حاصل شود که غزه هرگز دیگر تهدیدی برای اسرائیل نخواهد بود».
او افزود که «بیشتر از همیشه نیروها فراخوانده میشوند» و گفت «ما از هیچکدام از این ماموریتها دست نمیکشیم».
اگرچه این ایده قبلاً هم مطرح شده بود، بازگشت آن اکنون اهمیت بیشتری دارد. با توجه به افزایش فشارها بر نتانیاهو برای حفظ ائتلاف شکنندهاش که توسط نیروهای افراطی تسلط یافته، ممکن است نادیده گرفتن این پیشنهاد به عنوان صرفاً یک ژست سیاسی کار عاقلانهای نباشد.
اظهارات نتانیاهو درباره الحاق بخشهایی از غزه نشانهای از احتمال تغییر مسیر به سمت تشدید غیرقابل بازگشت تنشها است که پیامدهای عمیقی برای آینده غزه و ثبات منطقه خواهد داشت
اظهارات نتانیاهو درباره الحاق بخشهایی از غزه نشانهای از احتمال تغییر مسیر به سمت تشدید غیرقابل بازگشت تنشها است که پیامدهای عمیقی برای آینده غزه و ثبات منطقه خواهد داشت.
به نظر میرسد که نتانیاهو حضور مداوم وزرای افراطی در ائتلاف حاکمیتش را نه تنها یک امتیاز سیاسی، بلکه شرط لازم برای بقا و ادامه فعالیت سیاسی خود میداند.
در ماههای اخیر، او به طور مداوم به خواستههای آنها تن داده است، حتی وقتی این کار باعث انزوای بیشتر اسرائیل در عرصه بینالمللی یا عمیقتر شدن شکافهای داخلی شده است. این روند نشان میدهد که نتانیاهو تحت نفوذ افراطیترین عناصر ائتلاف خود قرار دارد که دیدگاهشان درباره غزه مبتنی بر کاهش تنش نیست، بلکه بر تصاحب یکجانبه کنترل منطقه تأکید دارد.
در حالی که الحاق ممکن است به نظر برسد که امتیازی ناامیدانه برای راضی کردن شرکای راستگرای افراطی است، نتانیاهو در گذشته از اقدامات ملیگرایانهای مانند گسترش شهرکها یا تحریک در اماکن مقدس به عنوان وسیلهای برای نمایش قدرت و منحرف کردن توجه از رسواییها یا ناپایداری سیاسی استفاده کرده است.
الحاق میتواند هم برای جلب حمایت پایگاه داخلی او و هم برای تغییر گفتمان ملی به کار رود، درست مانند جنگ ۱۲ روزه با ایران که در ژوئن اتفاق افتاد.
اگرچه تنشها در فضای سیاسی داخلی اسرائیل به روشنتر شدن زمانبندی پیشنهاد نتانیاهو کمک میکند، کارشناسان همچنان درباره پیامدهای احتمالی الحاق و چگونگی اجرای عملی چنین سیاستی سوالاتی دارند.
دکتر جوزف آ. کیچیکیان، پژوهشگر ارشد مرکز ملک فیصل در ریاض، در مصاحبهای با نیو عرب گفت: «دولت نتانیاهو از نظر سیاسی ضعیف است و باید دائماً تنظیماتی انجام دهد تا اعضای افراطیتر خود را حفظ کند و در خط باقی بماند. بنابراین، بررسی طرح الحاق غزه پس از تخریب سیستماتیک آن نباید تعجبآور باشد، هرچند سوال این است که هدف نهایی چیست.»
او افزود: «حتی اگر غزه الحاق شود، بازسازی آن میلیاردها دلار برای اسرائیل هزینه خواهد داشت که در حال حاضر در اختیار ندارد، و تعداد کمی حاضر خواهند بود در طرحهای مختلف برای تبدیل این نوار به موناکوی شرق سرمایهگذاری کنند. الحاق ممکن است به دولت اجازه دهد منابع فراساحلی، عمدتاً گاز طبیعی، را به عنوان مال خود ادعا کند، هرچند این دزدی محسوب میشود و میتواند مشکلات خاص خود را ایجاد کند.»
نظر عمومی در اسرائیل
دیدگاهها درباره طرح الحاق بخشهایی از غزه در میان مردم اسرائیل بسیار تقسیم شده است.
بر اساس نظرسنجیای که توسط یوسی تاتیکا، مالک موسسه تحقیقات و رسانه تاتیکا انجام شده، ۵۳.۲ درصد اسرائیلیها با این طرح مخالفت دارند، در حالی که ۳۸.۹ درصد از آن حمایت میکنند و ۷.۹ درصد نظری ندارند. با این حال، اسرائیل هیوم در نظرسنجیای که اواخر ماه گذشته انجام داد، گزارش داد که ۵۲ درصد اسرائیلیها از بازسازی شهرکهای صهیونیستی در غزه حمایت میکنند.
گوردون گری، سفیر پیشین آمریکا در تونس، به نیو عرب گفت: «صحنه سیاسی اسرائیل در این موضوع به همان اندازه در موضوعاتی مانند بازگشت گروگانهای (اسرا) اسرائیلی و یا فراخوانی مردان ارتدوکس برای خدمت نظامی دچار تقسیم است.» او افزود: «الحاق، تنشهای داخلی موجود را تشدید خواهد کرد.»
کیچیکیان تأکید کرد که در سالهای اخیر، دولت نتانیاهو چندان نگران نظر عمومی، حتی در داخل اسرائیل، نبوده است و این نشان میدهد که پیامدهای داخلی الحاق غزه ممکن است «ملایم» باشد اگر این طرح به پیش برود.
او گفت: «اگر این طرح پیش رود، اسرائیل بیشتر از صلح دائمی با فلسطینیها و کشورهای همسایه فاصله خواهد گرفت، که احتمالاً چیزی است که اسرائیلیها آرزویش را دارند.»
او افزود: «تصرف به زور زمین، کشتارها، گرسنگی و جابجایی جمعیتهای بومی، همه جنگ را تضمین خواهد کرد. سوالی که همه باید از خود بپرسند این است که آیا جنگ دائمی گزینهای است که اسرائیلیها ترجیح میدهند یا خیر.»
جامعه بینالمللی
در هفتههای اخیر، شمار فزایندهای از کشورهای غربی آمادگی خود را برای به رسمیت شناختن رسمی دولت فلسطین اعلام کردهاند. فرانسه و بریتانیا — هر دو عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل با نفوذ جهانی قابل توجه — به همراه کانادا، فنلاند، مالت و پرتغال در این تصمیم ابراز تمایل کردهاند.
اگر این تلاشها تا اوایل سپتامبر به نتیجه برسد و به رسمیت شناختن فلسطین منجر شود، این اقدام بار نمادین و سیاسی عمیقی خواهد داشت و نشاندهنده اختلاف نظر آشکار در میان کشورهای غربی است
اگر این تلاشها تا اوایل سپتامبر به نتیجه برسد و به رسمیت شناختن فلسطین منجر شود، این اقدام بار نمادین و سیاسی عمیقی خواهد داشت و نشاندهنده اختلاف نظر آشکار در میان کشورهای غربی است. این موضوع تأکید میکند که بسیاری از کشورهای عضو ناتو و اتحادیه اروپا در مسئله فلسطین همراستا با واشنگتن نیستند.
کیچیکیان گفت: «فرانسه، بریتانیا و کانادا اکنون به همراه تعدادی از کشورهای اروپایی مسیری جدید برای همزیستی بین اسرائیل و فلسطین ترسیم خواهند کرد — با مرزهایی که در نهایت برای هر دو کشور بهوضوح تعریف خواهد شد — و در حالی که این ابتکارات پس از کشتارها و گرسنگی هزاران نفر در سرزمینهای اشغالی رخ داده است، اعضای برجسته جامعه بینالمللی به نظر میرسد که تصمیم گرفتهاند حاکمیت قانون امری ضروری و مفید است.»
او افزود: «زمان نشان خواهد داد که آیا این اظهارات بلندپروازانه با اقدامات ملموس برای پذیرش این حقیقت که فلسطینیها انسانهایی همسان با اسرائیلیها هستند و حق زندگی در کشوری مستقل، امن و شکوفا را دارند، همراه خواهد بود یا خیر.»
هرگونه اقدام رسمی اسرائیل برای الحاق بخش یا کل غزه میتواند پیامدهای دیپلماتیک عمیقی به همراه داشته باشد، بهویژه در میان کشورهای غربی که تاکنون از به رسمیت شناختن دولت فلسطین خودداری کردهاند.
به گفته گوردون گری، برای اعضای مهم ناتو، الحاق میتواند نقطه عطفی باشد که روند تدریجی به سوی به رسمیت شناختن دولت فلسطین را تسریع کند.
تضعیف چارچوب راهحل دو کشوری، همراه با نبود روند صلح قابلاعتماد و مقیاس مرگ و ویرانی در غزه، شرایطی را ایجاد کرده که حتی کشورهایی که به طور سنتی محتاط بودهاند، ممکن است احساس کنند باید مواضع دیپلماتیک قاطعتری اتخاذ کنند.
گری گفت: «اما بسیار بعید است که این چشمانداز در محاسبات نخستوزیر نتانیاهو جایگاهی داشته باشد وقتی که او در حال بررسی الحاق کامل یا جزئی غزه است.»
تصمیمگیریهای رهبر اسرائیل در سالهای اخیر بیش از پیش تحت تأثیر الزامات سیاسی داخلی قرار گرفته است، بهویژه نیاز به رضایت دادن به جناحهای افراطی در داخل ائتلاف حاکم
تصمیمگیریهای رهبر اسرائیل در سالهای اخیر بیش از پیش تحت تأثیر الزامات سیاسی داخلی قرار گرفته است، بهویژه نیاز به رضایت دادن به جناحهای افراطی در داخل ائتلاف حاکم.
در واقع، احتمال دورتر شدن بیشتر اسرائیل از حامیانش در ناتو و اتحادیه اروپا ممکن است حتی از نظر اعضای ائتلاف که اساساً مشروعیت دولت فلسطین را رد میکنند، به یک امتیاز سیاسی تبدیل شود.
در این زمینه، واکنشهای دیپلماتیک احتمالی ناشی از الحاق، از جمله واکنش کشورهای تأثیرگذار غربی، به احتمال زیاد بازدارندگی قابل توجهی نخواهد داشت.
برای رهبری اسرائیل، مهمترین مسئله موضع ایالات متحده است. به طور قطع، در دوران دولت ترامپ و با حمایت اکثریت قانونگذاران در واشنگتن، نتانیاهو دلایل محکمی برای انتظار حمایت قوی آمریکا در صورت پیشبرد طرح الحاق بخشهایی از غزه دارد.
کمی پس از دومین مراسم تحلیف خود، ترامپ علناً ایده «تصاحب» غزه توسط آمریکا را مطرح کرد؛ پیشنهادی برجسته و تحریکآمیز که دیدگاه غیرمتعارف و بسیار نظامیشده دولتش برای حل بحران در نوار غزه را نشان میداد؛ دیدگاهی مبتنی بر اصل «قدرت حق را تعیین میکند» که قوانین بینالمللی، حقوق بشر و اصول عرفی را نادیده گرفته و زور را بر همه چیز مقدم میداند.
پیشنهاد «تصاحب» غزه از سوی ترامپ، اگرچه فاقد جزئیات و پیگیری عملی بود، بازتابدهنده یک نگرش کلیتر در میان شخصیتهای مهم در حلقه داخلی ترامپ بود — نگرشی که همواره با مواضع حداکثری اسرائیل، بهویژه در موضوع حاکمیت سرزمینی و امنیت، همسو بوده است.
«مایک هاکبی»، سفیر ترامپ در اسرائیل و فرماندار پیشین آرکانزاس، مدتهاست که از الحاق یکجانبه کرانه باختری توسط اسرائیل حمایت میکند و اغلب با استناد به دلایل دینی و ملیگرایانه، از گسترش کنترل اسرائیل بر سرزمینهای فلسطینی دفاع میکند.
این همسویی ایدئولوژیک در دوران نخست ریاست جمهوری ترامپ کاملاً مشهود بود، بهویژه در سال ۲۰۱۹ که ایالات متحده تنها کشوری بود که به صورت رسمی الحاق غیرقانونی بلندیهای جولان توسط اسرائیل را به رسمیت شناخت، اقدامی که به شدت با دههها اجماع حقوقی بینالمللی و قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل در تضاد بود.
این مواضع در کنار هم نشاندهنده آمادگی مستمر دولت ترامپ برای مشروعیتبخشی به ادعاهای سرزمینی اسرائیل است، حتی زمانی که این اقدامات برخلاف قوانین و هنجارهای بینالمللی باشد، و این کار را به گونهای انجام میدهد که ممکن است افراطگرایی یکجانبهگرایانه اسرائیل را در غزه و فراتر از آن تشویق کند.
گری معتقد است: «نه ترامپ و نه اکثریت سناتورهای آمریکایی به صورت علنی به الحاق غزه توسط اسرائیل، چه در تمامیت آن و چه به صورت تدریجی، اعتراض نخواهند کرد.»