کد خبر: ۳۱۶۷۹۲
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۵ - ۰۷ مرداد ۱۴۰۴
در مراسم خاکسپاری چیاکو، یکی از حاضران در جمع مردم و خانوادههای عزادار گفت: «زیر کولرهای گازی مینشینند و عرضه ندارند که سری به آتشسوزیها بزنند، چه رسد به اینکه مسئولیت بهعهده بگیرند. این گریهوزاریها برایمان بس است. تا کی فرزندانمان در شعلههای آتش بسوزند؟
اقتصاد۲۴- در کردستان عزای عمومی است. عزاداران سیاهپوش در روزهای گذشته سه شهید محیطزیست را بر دوش کشیدهاند. آنها صبح دوشنبه «چیاکو یوسفینژاد» را در روستایی در حسنآباد و عصر «خبات امینی» را در آرامستان بهشت محمدی سنندج به خاک سپردند، در کنار یار دیگر «حمید مرادی» که روز جمعه آرام گرفت. عزاداران آرام نبودند، غمزده و خشمگین بودند، گلهایی سرخ در دست داشتند و فریادی بر لب: «شههید نامره» (شهید نمیمیرد). آنها میپرسیدند چرا نیروهای مردمی باید در آتش بسوزند؟ چرا هر روز نقطهای از جنگلهای کردستان آتش میگیرد؟
مدافعان محیطزیست ظهر پنجشنبه، ۲ مرداد، برای مهار آتشی که از آبیدر بهسمت حسنآباد شعله میکشید، راهی ارتفاعات شدند. آبیدر نماد سنندج بود و دلشان طاقت نمیآورد. آنها ساعتی بعد در شیب یکی از کوهها که درختچههای دستکاشت در آن میسوخت، گرفتار حلقه آتش شدند؛ منطقهای مرتعی که منابعطبیعی در آن آتشبر نزده بود. آن روز خَبات، چیاکو و حمید را با بالگرد اورژانس به بیمارستان کوثر رساندند.
انگار برگهای درختی پاییززده از شاخه میافتاد. جوانها، یکییکی از شاخه افتادند. حمید که وکیل پایه یک دادگستری و عضو انجمن «شان شنە نوژین» کردستان بود، همان روز اول بر اثر سوختگی و جراحت شدید جان باخت. چیاکو، ورزشکار و مدالآور بود. دو ماه پیش نامزد کرده بود. او تا یکشنبهشب دوام آورد، تا یک روز پس از تولد ۲۴سالگیاش. خبات کارمند اداره کار بود. صبح دوشنبه، وقتی خانوادهها و مردم عزادار در آرامستان بودند، در بیمارستان جان خود را از دست داد.
از آن گروه «آریا سلیمی»، «کیوان منصوری» و «کنعان سدودی» بهصورت سرپایی درمان شدند، هرچند هنوز تنگی نفس دارند. «محسن حسینپناهی» و «مصطفی هژیری» هنوز بستریاند. فعالان محیطزیست میگویند مصطفی حالش بهتر است، اما نگران محسناند.
چیاکو یعنی کوهزاد، خبات یعنی مبارز
چیاکو یعنی کوهزاد، فرزند کوه. دیروز وقت بدرقه او، سرتاسر آرامستان سیاهپوش بود؛ آرامستانی در ناحیه منفصل شهری حسنآباد که روستایی قدیمی است. او مربی باشگاه دالکورد سنندج بود، قهرمان پنج دور مچاندازی ایران بود و در قزاقستان هم مدال آورد. پیکرش را با حضور صدها نفر بدرقه کردند و برایش خواندند: «تو خورشیدی، تو مبارزی». دیروز اشک و فریاد در هم تنیده بود. پدر حمید مرادی هم آنجا حضور داشت و در سخنانی درباره جوانانی گفت که حالا شهید شدهاند.
دوستان چیاکو میگویند او کسی بود که همیشه وقتی مشغول مهار آتش بودیم، برای ما آب میآورد. «هم خودش مشغول خاموشکردن بود و هم به فکر دیگران بود که در گرما و حرارت مشغول کار بودند. نمیگذاشت که دوستانش تشنه بمانند.» در مراسم خاکسپاری او سازمانهای مردمنهاد بیانیههایی خواندند و مردم شعار سر دادند.
بیشتر بخوانید:وضعیت حقآبه تالابها به کجا رسید؟
ساعت ۵ عصر، نوبت خداحافظی با خبات بود. خبات یعنی مبارز. او را در کنار دوست و همرزم طبیعتش، حمید، در آرامستان بهشت محمدی سنندج به خاک سپردند و باز از عمق جان فریاد کشیدند: «شهید نامره».
«دانیال محمودی»، عضو انجمن محیطزیستی «شنه نوژین کردستان»، تعریف میکند: «خبات امینی هر روز به تفرجگاه «گرزه کوور» میرفت؛ آنجا نهالها را آبیاری میکرد و به پاکسازی منطقه میرفت. بسیار فعال بود. او میزبانی بامحبت بود برای گردشگرانی که به آبیدر میآمدند. در اطفای حریق آبیدر و شهرهای دیگر استان و حتی استانهای مجاور همیشه حضور داشت. با شهید شدن او فردی دلسوز و اخلاقمدار را از دست دادیم که عاشقانه زمان و هزینهاش را وقف محیطزیست و مردم میکرد.»
«فرشاد اسماعیلی»، فعال حقوق کارگری، در شبکه اجتماعی ایکس درباره چیاکو و خبات نوشته است: «چیاکو نامش نام کوه بود، جانش فدای کوه شد. این شهید عزیز، خبات امینی هم از کارکنان اداره کار استان کردستان بود. همیشه دنبال استیفای حقوق کارگران و پیگیر تظلمخواهیشان در ادارات کار بود. خبات امینی داوطلبانه برای مهار آتش آبیدر اقدام کرده بود که جانش برای پاسداری از آبیدر از دست رفت.»
اطفای حریق وظیفه فعالان محیطزیست نیست
در مراسم خاکسپاری چیاکو، یکی از حاضران در جمع مردم و خانوادههای عزادار گفت: «زیر کولرهای گازی مینشینند و عرضه ندارند که سری به آتشسوزیها بزنند، چه رسد به اینکه مسئولیت بهعهده بگیرند. این گریهوزاریها برایمان بس است. تا کی فرزندانمان در شعلههای آتش بسوزند؟ این فرزندان، آینده این خاک هستند، اما افسوس که بهخاطر مسئولان نالایق جلوی چشمانمان جان میدهند. ما باید این فاجعه را به نقطه تحول تبدیل کنیم. بگوییم دیگر بس است. سوختن فرزندانمان در آتش بس است. دیگر قبول نمیکنیم. فقط شعار نه، با عمل ثابت کنیم. مسئولین را پاسخگو کنیم. اجازه ندهیم فرزندانمان اینگونه بسوزند و ققنوس شوند.»
محمودی گلایهمند از آنچه بر فعالان محیطزیست میگذرد، به «پیام ما» میگوید: «وظیفه فعال محیطزیست آموزش، مطالبهگردی و آگاهسازی است، نه اطفای حریق. اطفای حریق وظیفه ارگانهای دولتی است که امکانات ویژه، اعتبارات مالی و نیروی انسانی دارند. اگر شرایط بحرانی پیش بیاید، میتوانند از داوطلبان برای کمک دعوت کنند، اما نه مثل حالا که هر بار موردی از آتشسوزی رخ داد، با نیروهای مردمی تماس بگیرند و از آنها بخواهند برای خاموشکردن آتش پیشقدم شوند.»
بهگفته او، اکنون در موارد مختلف آتشسوزی، سازمان منابعطبیعی و آتشنشانی با این نیروهای مردمی تماس میگیرند و پیام میدهند و «شرایط جوری است که اگر مردم نیایند، این آتشها خاموش نمیشود».
این فعال محیطزیست درباره مدیریت آبیدر هم توضیح میدهد: «پارک جنگلی آبیدر از سال ۹۲ بهمدت ۳۰ سال به شهرداری احاله مدیریت شده است. شهرداری در این منطقه علاوهبر اینکه وظیفه حفاظت دارد، کسب درآمد هم میکند. آنها بوفه، زیپلاین، پل معلق و رستوران دارند، اما با وجود درآمد از این امکانات رفاهی، برای اطفای حریق هزینه نمیکنند و حفاظت محسوس نیست. آنجا حتی پایگاهی وجود ندارد که تجهیزات اطفای حریق داشته باشد.»
محمودی تعریف میکند که دوشنبه هفته پیش، اطراف پایگاه یگان حفاظت منابعطبیعی کردستان -که بهعنوان مهمانسرا استفاده میشود- آتش گرفت و با وجود سیستم حفاظتی و دوربین، نتوانستند مقصران را شناسایی کنند و حتی نتوانستند آتش را مهار کنند.
مگر مردم آتشنشاناند؟
«یوسف قادریان»، عضو انجمن ژیوای پاوه کردستان، معتقد است شمار آتشسوزیها در کردستان افزایش یافته و بیشتر آنها عامدانه است. «این آتشسوزیها صد درصد عمدی است. روزی که آبیدر میسوخت، در پاوه هم سه نقطه درگیر حریق بود. از اول سال در شهرستان پاوه ۳۲ مورد آتشسوزی داشتهایم. یکی از دلایل اصلی این آتشسوزیها زمینخواری است؛ پوشش جنگلی را از بین میبرند تا تغییر کاربری آسان شود. از طرف دیگر، ازآنجاکه پاوه مرزی است، یکسری آتشسوزیها در اطراف هنگ مرزی اتفاق میافتد.»
«عرفان حسینی»، عضو انجمن سبز چیا در مریوان، میپرسد چرا تعداد آتشسوزیها در کردستان افزایش یافته است؟ «میزان آتشسوزیها خارج از تصور است. از ابتدای سال ۱۲۰ مورد آتشسوزی داشتهایم. روز شنبه در شهر مریوان هشت مورد حریق همزمان رخ داد. سؤال دیگر ما این است که حاکمیت اینجا چهکاره است؟ این مردم مگر آتشنشاناند؟ تا امروز حدود بیست نفر در کردستان جانشان را از دست دادهاند؛ بهترین جوانان ما از دست رفتهاند. تا کی؟ پس مدیریت چهکاره است؟ چرا میگذارند که مردم به این راحتی جان عزیزشان از بین برود؟»
بهگفته او، آبیدر نماد سنندج است و مردم حساسیت ویژهای روی آن دارند. اما همین کوه آبیدر طرح و برنامه مشخصی برای حفاظت ندارد. «ما نیروهای مردمی و سازمانهای مردمنهاد دستمان خالی است. در دستمان چیزی نداریم. تنها امکاناتی که برای مهار آتش داریم، دمنده است با بیل و شنکش که امکاناتی بسیار معمولی است. همین دمندهها را هم خود مردم تأمین کردهاند، نه دولت. آخر مگر میشود؟ زاگرس دارد مفتمفت میسوزد.»
حسینی میگوید: تعدادی از نیروهای مردمی در آتشسوزی اخیر آموزش ندیده بودند، اما نیروهای منابعطبیعی هم دستورالعملهای مهار آتشسوزی را بهدرستی آموزش ندیدهاند. «روش آنها این است که سازمان منابعطبیعی کار مهار را به پیمانکاران سپرده است و بهشکلی کارگری انجام میدهد. درواقع، پیمانکاران سهچهار ماه از سال اطفای حریق انجام میدهند، اما برای آنها آموزشی در کار نیست.»
دو سال پیش انجمن چیا به نشانه اعتراض به این بیتوجهیها و ازدسترفتن نیروهای مردمی، در آتشسوزیها شرکت نکرد، اما حسینی میگوید: «بیشتر از این نتوانستیم طاقت بیاوریم. باز هم به دل آتش زدیم. مردم نمیتوانند ببینند که داشتههای طبیعی و محیطزیستشان راحت از دست میرود، اما دولت هم قدر سرمایه مردمی را نمیداند و به شعار بسنده میکند.»
مطالبه مردم
«کیوان زند کریمی»، از دیگر کنشگران سنندج، از مراسم خاکسپاری چیاکو برگشته و اکنون در راه مراسم دیگری برای خبات است. دلخسته و غمگین میگوید: «به مراسم ختم سومین دوستم میروم، توان گفتوگو ندارم.» او دستنوشتهای برای «پیام ما» میفرستد که در آن با دلی اندوهگین و سینهای پردرد، خطاب به «تمام وجدانهای بیدار و انسانهای شریف» نوشته است:
کاک حمید مرادی، کاک چیاکو یوسفینژاد و کاک خبات امینی، سه دوست و انسان شریفی که بیدریغ و دلسوزانه، در حفاظت از زندگی و محیطزیست، در آتش بیتدبیری و بیمسئولیتی دولت و حاکمیت، جان خود را فدا کردند و سوختند.
کاک حمید مرادی، کاک چیاکو یوسفینژاد و کاک خبات امینی، سه دوست و انسان شریفی که بیدریغ و دلسوزانه، در حفاظت از زندگی و محیطزیست، در آتش بیتدبیری و بیمسئولیتی دولت و حاکمیت، جان خود را فدا کردند و سوختند.
حمید مرادی؛ فعال محیطزیست و وکیل پایه یک دادگستری
چیاکو یوسفینژاد؛ قهرمان ورزشی و فعال محیطزیست
خبات امینی؛ کوهنورد و فعال محیطزیست
هر سهشان در آتشسوزی عامدانه کوه آبیدر سنندج جان باختند. چهار دوست و همراه دیگر نیز در این حادثه آسیب دیدهاند و دچار سوختگی شدند که حال یکی از آنها، کاک حسین پناهی، وخیم و ناپایدار است.
بیشتر بخوانید:محیط بانان جان میدهند و مدیران سازمان حقوق نجومی میگیرند/ تعداد محیط بانان ایرانی، یک دوازدهم استانداردهای جهانی است
هر سه شهید اخیر جامعه فعالان محیطزیست کردستان، بیش از چندین سال فعالیت جدی در حوزه محیطزیست، بهویژه آگاهیبخشی درخصوص اهمیت محیطزیست، نقش جامعه مدنی و فعالان این حوزه، همچنین مطالبهگری از نهادها و ارگانهای مسئول داشتند و نهفقط در سنندج بلکه جایجای کردستان و حتی دیگر بخشهای زاگرس شمالی و جنوبی در همراهی و همدلی با سایر فعالان محیطزیست شهرها و استانهای دیگر، در مقابله با آتشسوزیهای عمدی و غیرعمدی حضور داشتند و دوشادوش یاران خود، بیدریغ و عاشقانه خدمت میکردند.
از دغدغههای بسیار جدی و دارای اولویت برای حمید، خبات و چیاکو، آموزش مفاهیم حفاظت از محیطزیست در میان نونهالان و از همان سن پایین بود. بهعلاوه مطالبه جدی در انجامپذیری وظایف و تکالیف قانونی از سوی نهادها و ارگانهای ذیربط و مرتبط با حوزه محیطزیست بود. حمید، خبات، چیاکو و دیگر دوستان با حضور در مدارس، مساجد و محافل مردمی مختلف، همواره در تلاش برای اثربخشی و آگاهیبخشی در موارد اشاره شده بودند.
متأسفانه اتفاق تلخ ازدستدادن یاران محیطزیست در میان مردم و جامعه کردستان، اولینبار نیست و با توجه به بیتوجی و کمکاری مسئولان به احتمال فراوان، آخرین بار نیز نخواهد بود. اما تاریخ و جوهر فعالیت محیطزیستی در کردستان گواهی بر این ادعاست که راه این یاران ادامه خواهد داشت و ضمن سوگواری برای یاران ازدسترفته، پارادایم #ژینگه-پاریزی (حفاظت از محیطزیست) با اراده و نیروی بیشتر از قبل به حرکت و فعالیت خود ادامه میدهد.
در عموم بیانیههای تشکلهای محیطزیستی شهرها و نقاط مختلف کردستان که طی سه روز اخیر بهصورت وسیعی اعلام و اعلان شده است، مطالبه عمومی همه فعالین و مردم عبارتاند از:
– بررسی، پیگیری و شناسایی عاملین آتشسوزیها و اعلام جرم نسبت به کمکاریهای صورتگرفته توسط ارگانهای مربوطه؛
– به رسمیت شناختن قانونی و حمایت حقوقی از عموم تشکلهای محیطزیستی و عدم فشارهای امنیتی و فراقانونی به این فعالین و تشکلها؛
– تأمین سختافزارهای لجستیکی، هماهنگی با تشکلهای مردمی و کسب مشورت از آنها هنگام بروز حوادث و بحرانها.
یاد تمامی جانباختگان محیطزیست زنده و گرامی
منبع: روزنامه پیام ما